(شعر زیبا و پندآموز عاشقانه)
منزل بسی دور و به پا، ما را شکسته خارها…(طبیب اصفهانی)
منزل بسی دور و بپا، ما را شکسته خارها
واماندگان را مهلتی ای کاروان سالارها
اگه ز رنج بادیه باشند واپس ماندگان
محمل نشينان را چه غم باشد ز زخم خارها
هر کس که در این کاروان فهمد زبان عشق را
داند که در بانگ جرس پنهان بود گفتارها
گو باغبان بر روی ما بندد در گلزار را
ما را نگاهی بس بود از رخنه ی دیوارها
عمری طبیب از گفتگو خاموش بودم این زمان
شد آب از سوز دلم مهر لب اظهار ها
(طبیب اصفهانی)