( اشعار عارفانه )
حق پرست …
دیشب به خواب نوشین، چشم از جهان ببستم
سـاقـی به پیشـم آمـد، بگرفت شست دستم
بر حلقــه ی مریــدان گفتـا خوش آمدی جان
پرسیدم از چه رویی، مـن مست مست مستم
بــردم بـه بـاغ رضــوان آن ســاقی خــدایــی
در جمــع خوبرویـــان، یک ســاعتی نشستم
آنجـــا بـه دل روان شـد نـور خــدای بـاقـــی
نا گـــه زفــرط شـادی، پیمــان غـم گسستم
پـی بــردم از تـه دل باشــد حجــاب حـایــل
بیـن خـدا و انسـان، آن این که مـن من استم
نـور خــدا همیــشه، در هـر کجـا عیـان است
بستم به روی خود در، آن در که خود پرستم
هـان ایـن جهــان نبـاشـد، جـز دار فتنـه برما
خـوش بر کـسی که گوید از دام جان برَستم
جولانگــــه شیــاطیـن بـاشـــد ســرای دنیـا
در جنـگ بـی امـانـم، دیـگـر زدل نـخستــم
در دار غــم تـو الیــــار! ار دل بــر او بـبنـدی
گـویی سپــاس او را، کــز راه حــق نَجَـستم
برچسب هاابیات الیار (جبار محمدی) اشعار الیار (جبار محمدی) اشعار زیبا اشعار زیبا و دلنشین اشعار عارفانه اشعار عاشقانه و دلنشین اشعار مذهبی اشعار و دلنوشته های عرفانی اشعار و سروده های دلنشین الیار الیار (جبار محمدی) بیت زیبا جبار محمدی حق پرست دفتر اشعار الیار (جبار محمدی) دلنوشته دلنوشته های الیار (جبار محمدی) دلنوشته های زیبا و عاشقانه دلنوشته های سایت زمزار دیشب به خواب نوشین، چشم از جهان ببستم دیوان اشعار زیباترین شعر سایت دلنوشته سایت شعر سایت غزل سروده سروده های الیار (جبار محمدی) شاعرانه ها شعر شعر زیبا شعر زیبا و دلنشین شعر و سروده زیبا غزال غزل غزل غزل زیبا و دلنشین غزلیات الیار (جبار محمدی)