( شعر زیبا )
قدر گل …
قـدر گـل را سنــگ میزان است خار
قــدر آزادی بــرآیــد در حصـــار
گــر نبــودی رنــج و محنت در جهان
کی می آمـد قــدر راحـت در شمار
عاشقان زآن، سوز هجران می کشند
تـا کـه سـازی از وصـال آیـد به بار
عــافیــت در معــرض بـاد خــزان
شادی و غم، نیش و نوش اندر کنار
زنــدگی معجونی از عشق و بلاست
زنــدگــان را مــرگی انــدر انتظــار
حــکمتی بنهـــاده در این، کاردان
هر چه حکم است از حکیم آید به کار
گر نگردد باغ گل، بی برگ و رنگ
قــدر این بستــان چـه می دانــد هزار
ایــن جهــان بـاشــد زمستانی اگـر
بهـــر خــوبــان آن جهـان بـاشـد بهار
ســر بلنـــدان از ســرای آزمــون
راهــــی دار ابـــد در آن دیــــــار
پسـت و بـالا در جهــان از بهـر آن
تــا کــه خوبـــان را گزینــد کـردگار
راحــت مطلــق نیــایـد بـر کــسی
در جهــان از راه تـزویـر و قمـــار
پیش رو خواهی تو الیـــار! ار کمال
پیـروی کـن زآن شــه دلــدل ســـوار
الیار (جبار محمدی)
برچسب هاابیات الیار (جبار محمدی) اشعار الیار (جبار محمدی) اشعار زیبا اشعار زیبا و عاشقانه الیار اشعار و سروده های دلنشین الیار الیار (جبار محمدی) بیت زیبا جبار محمدی دفتر اشعار الیار (جبار محمدی) دلنوشته دلنوشته های الیار (جبار محمدی) دلنوشته های سایت زمزار سایت دلنوشته سایت شعر سایت غزل سروده سروده های الیار (جبار محمدی) سروده های عارفانه شاعرانه ها شعر شعر زیبا شعر زیبا و دلنشین شعر زیبا و عارفانه شعر و سروده زیبا غزال غزل غزل غزل زیبا و دلنشین غزل عاشقانه غزلیات الیار (جبار محمدی) قدر گل