مجموعه متن ها و اس ام اس های عاشقانه با موضوع دوری و جدایی؛
اتل متل گلابی دلم تنگه حسابی
یه روز با خرج خودت، میبرمت کبابی!
::
::
فکرکردی sms فرستادم کارم پیشت لنگه یا دستم زیرسنگه؟ نه گلم دلم واست تنگه.
::
::
فاصله خط عابر پیاده ندارد ، دست مرا بگیر و از آن رد کن ، قرار دیدار ما هر نیمه شب ، خیالت که نمی گذارد بخوابم . . . !
::
::
میدونم که دلت مثل آیینه صافه / این فاصله هاست که بی انصافه . . .
::
::
دو چشمت طرحی از باغ بهشته، جدا از تو برام دنیاچه زشته
تو آنجا بی منو من بی تو اینجا، چه باید کرد کار سرنوشته…
::
::
نـبودنـت را بــاور کــرده اسـت قـلب تنـهایـم …
امــا گـونـه هـایـم رد نـبودنــت را حـس مـیـکند …
بــازگـــــــــــــــرد…
::
::
تلخ است باور نبودن آن ها که میتوانستند باشند
و تلخ است امروز باور آن ها که ادعای ماندن دارند
::
::
این دیگه بار آخره دارم باهات حرف میزنم / خداحافظ نامهربون میخوام ازت دل بکنم
سخت ولی من میتونم، سخته ولی من میتونم / این جمله انقدر میگم تا فراموشت کنم
::
::
دلگیـر نـبـاش
دلت کـــه گــیــر بـاشــــــد
رهــا نـمـی شــــوی
::
::
همیشه از همان ابتدای آشناییمان در هراس چنین روزی بودم و کابوس دوری را میدیدم، اکنون شد آنچه نباید میشد، خداحافظ دلیل بودنم خداحافظ
::
::
مگر غیر از وفا از من چه سر زد
که دل را بی وفا خواندی و رفتی
مگرغیراز نگاهت به چشمانم که درزد
که از ناز چشم خود ازدل گرفتی
::
::
ای کاش زود قضاوت نمیکردم
ای کاش وایستاده بودم
ای کاش دلیلشو میپرسیدم
ای کاش…
::
::
دست بر شانه هایم میزنی تا تنهایی ام را بتکانی ، به چه می اندیشی ؟ تکاندن برف از روی شانه آدم برفی
::
::
قلبم گرفت عزیزم از بس که بی وفایی
تنگ غروب گم شد الماس آشنایی
خواستی ردم کنی تو یک جوری که نفهمم
یک لحظه باورم شد که من چقدر نفهمم
::
::
دیگر هوای برگرداندنت را ندارم
هر جا که دلت می خواهد بــــرو !
فقط آرزو میکنم وقتی دوباره هوای من به سرت زد
انقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت باز هم آرام نگیری…!
::
::
::
وقتی حس میکنم جایی در این کرِه ی خاکی تو نفس می کشی و من از همان نفس هایت، نفس میکشم . . .
تو باش !
هوایت ! بویت ! برای زِنده ماندنم کافی است . . .
::
::
نزدیک ترین آدم به تو اون کسی است که از دورترین فاصله همیشه به فکرته . . .
::
::
تو از هر نزدیکی به من نزدیکتری ،
دوری و فاصله فقط برای کسانی معنی داره که دلهاشون از همدیگه دوره !
::
::
نگاهت هر قدر هم که دور باشد آرامم میکند و آوایی آمدنت را در گوشم زمزمه . . .
چقدر رسیدنت را دوست دارم . . .
آغوشم در ازدحامِ سرمای تنهایی تنها برای “تو” هنوز گرم است . . .
::
::
دل…
این واژه ی بی نقطه گاهی به وسعت یک دریا برایت دلتنگی میکند
::
::
پیوند عشق حقیقی ، حتی با مرگ هم گسیخته نمیشود چه برسد با دوری !
::
::
غروب برات چه سخته وقتی غریبه باشی / وقتی عزیزی داری ولی پیشش نباشی
::
::
با اشکی که از دوریت بر چهره دارم / تو را تا صبح محشر دوست دارم
::
::
فاصله ای است میان ما
نه تو مى آیى
نه من مى توانم بى روم
این جاده براى نرسیدن بود . . .
::
::
اشک چشام جمع شده، یواش یواش سنگ شده، خبر داری …{اسم فرد موردنظر} دلم برات تنگ شده؟!
::
::
نزدیکی در فاصله نیست ، در اندیشه است و تو اکنون مهمان اندیشه ی منی . . .
::
::
هر وقت دلم برات تنگ میشه یه ستاره از آسمون می افته پایین.
بنابراین هر وقت به آسمون نگاه کردی دیدی تاریک و هیچ ستاره ای پیدا نکردی ، بدون همش تقصیر توه ، چون منوخیلی دلتنگ کردی
::
::
درست زمانی که سرت جای دیگری گرم است ؛ دل من همینجا یخ میزند !
چه فاصله زیادی است از سر تو تا دل من . . .
::
::
احساس غربت میکنم وقتی کنارم نیستی
با اشک خلوت میکنم وقتی کنارم نیستی
تصویر زیبای تو را کنج دلم چسبانده ام
او را زیارت می کنم وقتی کنارم نیستی
::
::
از خدا خواهم نبخشاید تو را / این چه رسم دوستی باید تو را
تو که می دانی در قلب منی / این همه دوری و بی مهری چرا ؟
::
::
هیچ پلی مرا با این همه فاصله به چشمان تو پیوند نمی زند !
می دانم هر چه من بیشتر جلو می آیم ، رانش چشم های تو فاصله را بیشتر می کند . . .
::
::
صدایت را گر لحظه ای قرضم میدادی احساسم را فریادت میکردم … شاید زیر خشم این فریاد بشکند این فاصله ها…
::
::
گرچه از فاصله ی ماه ز من دورتری / ولی انگاه همین جا و همین دور و بری
ماه می تابد و انگار تویی می خندی / باد می آید و انگار تویی می گذری
::
::
ستاره های اسمون فدای ۱لحظه نگات
کجایی تک ستاره ام، خیلی دلم تنگه برات
::
::
وقتی چشمانم را روی هم میگذارم ، خواب مرا نمیبرد ، تو را می آورد ، از میان فرسنگها فاصله . . . !
::
::
چندیست زیاران قدیمی خبری نسیت
از آن خوبی و محبت اثری نیست
چشمم به در و گوش به گوشی و دلم تنگ
در کوچه تنهایی ما رهگذری نیست
::
::
می خواستم تصویر با تو بودن را نقاشی کنم ، دیدم فاصله بینمان در ورق جا نمی شود !
کمی نزدیک تر بیا ، می خواهم با تو بودن را حس کنم . . .
::
::
غروبا وقتی که خورشید ته دریا میمیره،
دلم از دوری تو قد یه دنیا میگیره…
(پاتوق)