اس ام اس رسمی تسلیت محرم ؛
بر سینه ی من نوشته بین الحرمین
نصف قلبم با ابالفضل،نصف دیگر با حسین
::
اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد
دل را حرم و بارگه خون خدا کرد
دوست دارم هر چی دارم بدم به راه تو حسین
تا که سینه خیز بیام میون بین الحرمین
::
امام حسین(ع):
عقل به کمال نمی رسد مگر با پیروی از حق.
::
::
منزلگه عشاق دل آگاه حسین است
بیراهه نرو ساده ترین راه حسین است
از مردم گمراه جهان راه مجویید
نزدیکترین راه به الله حسین است
::
::
هر دم به گوشم میرسد آوای زنگ قافله
این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله
یک زن میان محملی اندر غم و تاب و تب است
این زن صدایش آشناست ای وای من این زینب است…
::
::
می آیم از رهی که خطرها در او گم است
از هفت منزلی که سفرها در او گم است
از لا به لای آتش و خون جمع کرده ام
اوراق مقتلی که خبرها در او گم است
::
::
با آب طلا نام حسین قاب کنید،
با نام حسین یادی از آب کنید،
خواهید که سر بلند و جاوید شوید،
تا آخر عمر تکیه به ارباب کنید
::
::
ماه خون ماه اشک ماه ماتم شد
بر دل فاطمه داغ عالم شد .
فرا رسیدن ماه محرم را به عزادارن راستینش تسلیت عرض میکنم
::
::
امام حسین(ع):
ادب آن است که وقتی از منزلت خارج شدی،
هرکس را که دیدی او را از خود بهتر بدانی.
::
::
سلام بر حسین(ع) و بر کلامی
که از لبهای خشکیده اش جاری شد
::
::
عالم همه قطره و دریاست حسین ،
خوبان همه بنده و مولاست حسین ،
ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش ،
از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین
::
::
دریچه ی عشق و عاشقی باز شود
دل ها همه آماده پرواز شود
بانوی محرم الحرام تو حسین
ایام عزا و غصه آغاز شود
السلام علیک یا ابا عبدالله
::
::
بی تو ببین کبوتر بی بال میشوم
از گریه ی زیاد چه بد حال میشوم
تا که پلک مینهم به روی هم حسین
من انگار که از نو وارد گودال میشوم
::
::
امام سجاد(ع):
هر مؤمنی که بگرید بر قتل حسین(ع) به نحوی که اشک بر چهره اش جاری شود،
خداوند او را جاودانه در خانه ای از خانه های بهشت جا می دهد.
::
::
میان دل ز عشقت لاله باغیست
بحمدالله که قلبم مست ساقیست
بساط گریه را آماده سازید
که ۲شب تا محرم وقت باقیست..!
::
::
قیامت بی حسین غوغا ندارد
شفاعت بی حسین معنا ندارد
حسینی باش که در محشر نگویند
چرا پرونده ات امضا ندارد
::
::
پیر همه بود اگرچه او کودک بود
صبرش ز غریبی پدر اندک بود
می کرد به نی اشاره می گفت رباب
ای کاش سر نیزه کمی کوچک بود
::
::
تا گوش دل شنید، صدای ( الست ) دوست
سر شد (بلی)ی تشنه لبانِ میِ الست
ناگاه بانگ ساقی اول بلند شد
پیمانه پر کنید، هلا عاشقان مست
::
::
عالم همه محو گل رخسار حسین است
ذرات جهان درعجب از کار حسین است
دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش
یعنی که خدای تو عزادار حسین است
::
::
دانی از چه رو گاه گاه آید زلزله
چون زمین هم میکند با نام زینب هلهله
دانی از چه رو گاه گاه توفان میشود
صحنه جنگیدن عباس اکران میشود
::
::
با نام حسین به سینه ها گل بزنید
از اشک به بارگاه او پل بزنید
گویید که هر زمان گرفتار شدید
بر دامن ما دست توسل بزنید
::
::
بر حنجرت سرنیزه تا بالاوپایین می رود
انگارامواج صدا بالا و پایین می رود
ماهی سرخ کوچکی با رقص تیر حرمله
در تُنگ دست ربنا بالاو پایین می رود
::
::
گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی
باقلم نقش حبابی بر لب دریا کشید
گفتمش تصویری از لیلا و مجنون را بکش
عکس حیدر در کنار حضرت زهرا کشید
گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن
در بیابان بلا تصویری از سقا کشید
گفتمش سختی و درد و آه گشته حاصلم
گریه کرد آهی کشیدو زینب کبری کشید…
::
::
گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست ،
علم فاطمه دست قلم عباس است .
::
::
ارباب صدای قدمت می آید
هنگامه ی اوج ماتمت می آید
ما در تب و تاب غم تو می سوزیم
۱ شب دیگر محرمت می آید..!
::
::
آنان که رفتند، کاری حسینی کردند.
آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند و گرنه یزیدی اند
::
::
جوشید خونم از دل و شد دیده باز، تر
نشنید کس مصیبت از این جانگدازتر
صبحی دمید از شب عاصی سیاه تر
وز پی شبی ز روز قیامت درازتر
::
::
می گویید شیشه ها احساس ندارند.
ولی هنگامی که با انگشت روی شیشه ی
بخار گرفته نوشتم یا حسین آرام گریست
::
::
ماه خون ماه اشک ماه ماتم شد ،
بر دل فاطمه داغ عالم شد.
::
::
السلام علَی الحسین و علی عباس الحسین
عالم همه محو گل رخسار حسین است
ذرات جهان درعجب از کار حسین است
دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش
یعنی که خدای تو عزادار حسین است
اشکم ز هجر روی تو خوناب شد حسین
مویم ز غصه رشته ی مهتاب شد حسین
هر جا کنار آب نشســـــــتم ز داغ تو
از بس که سوختم جگرم آب شد حسین
جانسوز تر ز داغ تو دیگر کسی ندید
خورشید هم ز داغ تو در تاب شد حسین
::
::
باز محرم رسید، ماه عزای حسین
سینهی ما میشود، کرب و بلای حسین
کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه
تا که بگیرم صفا، من ز صفای
::
::
هفتادو دو مجنون زلیلی شده عاقل
هفتادو دو فرهاد به شیرین شده واصل
هیهات که جان گیرد از آنها ملک الموت
جان دست حسین است نه بازیچه قاتل
::
::
فرمانده عشاق دل آگاه حسین است
بیراهه مروساده ترین راه حسین است
ازمردم گمراه جهان راه مجویید
نزدیک ترین راه به الله حسین است
::
::
امام صادق(ع):
کسی که ذکر مصییبت ما را بشنود و از چشمش اشک
بیاید خداوند او را بر آتش جهنم حرام می کند.
::
::
خواستم شکوه کنم ، به دلم بد آمد
یادم افتاد کسی هست که خواهد آمد
حتم دارم کلماتش همه باران هستند
حرفهایش به دل انگیزی قرآن هستند
عطر هر گل چو مسیح از نفسش می بارد
چه شبی می شود آن شب که علم بر دارد…
::
::
گودال قتلگاه، پر از بوی سیب بود
تنها تر از مسیح، کسی بر صلیب بود
سرها رسید از پی هم، مثل سیب سرخ
اول سری که رفت به کوفه، حبیب بود!
::
::
بوی محرم ازراه رسید.علی (ع):میفرمایندگریه نکردن از سختی دلهاست.سختی دل از گناه زیاد است گناه زیاد از آرزوی زیاد است آرزوهای زیاد ازفراموشی مرگ است فراموشی مرگ ازمحبت به مال دنیاست محبت به مال دنیا سرآغاز تمام خطاهاست.حالا آماده شوبرای گریه
::
::
به سر غیر از تو سودایی ندارم یا حسین جان ،
به دل جز تو تمنایی ندارم یا حسین جان ،
خدا داند که در بازار عشقت ،
به جز جان هیچ کالایی ندارم یا حسین جان
::
::
در مشک تشنه، جرعه ی آبی هنوز هست
اما به خیمه ها برسد با کدام دست؟
برخاست با تلاوت خون، بانگ یا اخا
وقتی «کنار درک تو، کوه از کمر شکست»
تیری زدند و ساقی مستان ز دست رفت
سنگی زدند و کوزه ی لب تشنگان شکست!
شد شعله های العطش تشنگان، بلند
باران تیر آمد و بر چشم ها نشست
::
::
فرش بر رونق بازار حسین می نازد
عرش بر جلوه رخسار حسین می نازد
ابر بر اشک عزادار حسین می نازد
قبر شش گوشه به زوار حسین می نازد
کربلا هم به علمدار حسین می نازد
::
::
نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز
دانشآموزان عالم را همه دانا کند
ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین
بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند
(پاتوق)