جمله های دلتنگی (آذرماه)

جمله ها و پیامک های دلتنگی ؛

رفتنت نمکی بود بر همه ی زخمم هایم
من از همه ی دنیا یکی تورا داشتم یکی خدا را
از سر کوفت هایی که شنیدم بگویم؟
میگویند کجاست انکه بر سینه میزدی سنگش
میگویند الان با دیگریست
برگــــــرد و همه ی دنیا را غافلــگیــــر کن
من حتی با خدا هم شرط بستم…
::

ای دل دیوانه، بشنو این مرام زندگی است
او که گریان کرد چشمی را نصیبش خنده نیست
::
::
اشک من جاری شد…
جای تو خالی بود
جـــــــــای تـــــــــو …
عکس تو درطاقچه ی کوچک قلبم خندید
شعر دلتنگی من سخت گریست
::
::
سلامتیه اونایی که
رو هر کی دست گذاشتن
رو دلشون پا گذاشت…
::
::
تروریــــــست ترین شخص روی زمین، آن شخصی است که برای خودشیرینی و برای اثبات اینکه “من هم وجود دارم” دوستش ار در جمعی ضایع کند…
::
::
یادش بخیر..
همیشه موقع خواب،
عکس قاب شده ات را گرد گیری می کردم!
اما از آن روزی که رفتی..
عجیب دلم غبار گرفته است.
تو خودت را اذیت نکن،
می دانم
از دست قاب خالی کاری بر نمی آید!
::
::
نامم را پاک کردی ، یادم را چه می کنی؟!
یادم را پاک کنی ، عشقم را چه می کنی؟!…
اصلا همه را پاک کن …
هر آنچه از من داری…
از من که چیزی کم نمی شود…
فقط بگو با وجدانت چه می کنی؟!
شاید…؟!
نکند آن را هم پاک کرده ای ؟!
نـــــــــــــــــــــــــه! شدنی نیست…
نمی توانی آنچه رانداشتی پاک کنی!
::
::
دل تنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست
در گیتی و افلاک به جز تو قمرم نیست
با عشق تو شب را به سحر گاه رسانم
بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست
::
::
دلم تنگ است دلم اندازه ی حجم قفس تنگ است صدایم خیس و بارانی است نمی دانم چرا در قلب من پاییز طولانیست
::
::
دلم تنگ است
اما هنوز تو در آن جا می شوی
چقدر ابعاد بودنت عجیب است…
::
::
فراموش کردنت برایم مثل آب خوردن بود !
از همان آبهایی که می پرد توی گلو و سالها سرفه میکنیم …
::
::
بعضی وقتا اونقدر دلتنگ کسی میشی که اگه بفهمه خودش از نبود خودش خجالت میکشه
::
::
به سلامتی اون کسی که داشت میرفت گفتم نرو نمیتونی فراموشم کنی …
برگشت نگام کرد گفتم دیدی نمیتونی …
گفت: ببخشید شما ؟
::
::
چقد باید بمونم تا بشه عشقت فراموشم؟
لباسم بوی تو میده ،دیگه حیفه نمی پوشم
واسم عادت شده حتما،که عطرت رو تنم باشه
یا حتی بعد هر دعوا،گناهت گردنم باشه
دلم لک می زنه واست،
زمانی که ازم دوری
ولی در خاطرم هستی دیگه اینجاشو مجبوری
اگه حرف ،حرف من باشه هنوزم مرد و مغرورم
ولی…
میرم تو خوش باشی ،منم اینجاشو مجبورم..
::
::
هیچ وقت برای تنهایی خودم نگریستم دلتنگ کسی شدم که مرا تنها گذاشته است!
::
::
این روزها حس رفتن هم ندارم چه برسد به برگشتن پس برنگرد
::
::
در قید غمم، خاطر آزاد کجایی؟
تنگ است دلم، قوت فریاد کجایی؟
با آنکه ز ما یاد نکردی..
ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجایی؟
::
::
پروانه چه لذتی دارد؟
وقتی
زنبور کارگری باشی
که نتوانی
عاشق ملکه بشوی !
::
::
چقد دنیا عجیب شده!
مردم هرروز عشق هایشان را با عشق های هم عوض میکنند
دیروزاو عشق توبود
امروز عشق من
فردا عشق دیگری…!
::
::
تمام خاطراتت تا کنار میگذارم در رویاهایم پامی گذاری
بگو به من با رویاهایت چه کنم
::
::
میدانم ؛
دیگر برای من نیستی !
اما…
دلی که با تو باشد این حرفها را نمیفهمد..
::
::
راستش را نگو…!
یک عمر دروغ به خوردم دادی و حالا باز هم
دورغ بگو مثل سابق….!
که ترک عادت موجب مرض است….
::
::
در ماه مهر بادهای پاییزی بی مهری را با برگ درختان آغاز میکنند . . .
::
::
مهربانیت را بادلم پیوند زدم، تا از تو دور بودن را احساس نکنم…
اما باز هم دلتنگم…
::
::
دلتنگی حس عجیبی است
که گاهی تو را به یادم می اورد
گاهی یعنی همیشه…
گاهی یعنی همین حالا…
::
::
حالت تهوع دارم !
این حالت تهوع لعنتی با هوای آزاد و قرص درست نمیشود
علاجش ….
فقط بالا آوردن فحش هایی است که به دیگران بدهکارم
::
::
این روزها زیــــــــادی ساکت شــــــــــده ام ،
نمی دانــــــم چـــــــرا حرفــــــــهایم،
به جـــــــــــــای گلو
از چشمهایم بیرون می آیند…

(پاتوق)