چهل حدیث گهربار از حضرت زین العابدین(سلام الله علیه)
1 –سه حالت و خصلت در هر یك از مؤمنین باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قیامت در سایه رحمت عرش الهی میباشد و از سختیها و شداید محشر در امان است.
اوّل آن كه به مردم چیزی را دهد كه از آنان برای خویش میخواهد (آنچه برای خود میپسندد را به آنان عطا كند).
دوّم آن قدم از قدم برندارد تا آنكه بداند آن حركتش در راه اطاعت خداست یا معصیت و نافرمانی او
سوّم از برادر مومن خود (به عیبی كه در خود نیز دارد ) عیب جویی نكند تا آنكه آن عیب را از خودش دور سارد .(1)
2 – سه چیز موجب نجات انسان مومن خواهد بود:
نگهداری زبانش از حرف زدن درباره مردم غیبت آنان،
مشغول شدنش به خویشتن با كارهایی كه برای آخرت و دنیایش مفید باشد.
و بسیار گریستن بر اشتباهاتش.(2)
3 – چهار خصلت است كه در هركس باشد، ایمانش كامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتی خداوند را ملاقات میكند كه از او راضی و خوشنود است:
1 – تقوای الهی با كارهایی كه برای مردم به به دوش میكشد.
2 – راست گوئی و صداقت با مردم .
3 – حیا و پاكدامنی نسبت به تمام زشتیهای در پیشگاه خدا و مردم.
4 – خوش اخلاقی و خوش برخوردی با خانوادهی خود.(3)
4 – ای فرزند آدم، همیشه در عافیت و خیر خواهی بود مادامی كه از درون خود پند دهندهای داشته باشی و محاسبه(نفس) از كارهای مهمت باشد و ترس از (عاقبت امور) سرلوحهات گردد.(4)
5 – حقّی كه شكم بر تو دارد این است كه آن را ظرف چیزهای حرام – چه كم و چه زیاد – قرار ندهی و (نیز) در چیزهای حلال میانهروی كنی.(5)
6 – كسی كه مشتاق بهشت باشد در انجام كارهای نیك، سرعت مینماید و شهوات را زیر پا میگذارد و هركس از آتش جهنم هراسناك باشد به درگاه خداوند از گناهانش توبه میكند و از گناهان و چیزهای حرام روی برمیگرداند.(6)
7 – دست نیاز به سوی مردم دراز كردن، سبب ذلّت و خواری در زندگی و در معاشرت خواهد بود. و نیز موجب از بین رفتن حیا و كاهش وقار خواهد گشت. و همین خود فقر بالفعل است(كه گریبانگیر شخص شده) و (اما) كم بودن نیازمندیها از مردم خود غنا و توانمندی بالفعل است (كه شخص به آن آراسته است).(7)
8 – تمام سعادت و خوشبختی، حفظ (و كنترل اعضا و جوارح خود از هرگونه بدی) از سوی خویش است.(8)
9 – در این دنیا سرور مردم، سخاوتمندان هستند؛ و در قیامت سیّد و سرور مردم، پرهیزكاران خواهند بود.(9)
10 – هركس برای (رضا و خوشنودی) خداوند ازدواج نماید و با خویشان خود صله رحم نماید، خداوند او را در قیامت مفتخر و سربلند میگرداند.(10)
11 – با فضیلتترین و مهمترین مجاهدتها، عفت شكم و عورت است (از چیزهای حرام و شبهه ناك).(11)
12 – هركس به دیدار دوست و برادر خود برود و برای رضای خداوند او را زیارت نماید به امید آن كه به وعدههای الهی برسد، هفتاد هزار فرشته او را همراه و مشایعت خواهند كرد، و نیز هاتفی از پشت سر ندایش در دهد كه بهشت گوارایت باد كه از آلودگیها پاك شدی . پس چون با دوست و برادر خود دست دهد و مصافحه كند رحمت فرایش خواهد گرفت.(12)
13 – چنانچه شخصی از سویی تو را بدگویی كند، و سپس برگردد و از سوی دیگر پوزش طلبد، عذرخواهی و پوزش او را پذیرا باش.(13)
14 – تعجّب دارم از كسی كه به خاطر ضررهای غذا نسبت به ( تشخیص خوب و بد ) خوراكش اهتمام میورزد ، چگونه نسبت به گناهان به خاطر زشتی و زیانش اهمیّت نمیدهد.(14)
15 – هركس مؤمن گرسنهای را طعام دهد خداوند او را از میوههای بهشت اطعام مینماید، و هر كه تشنهای را آب دهد خداوند از چشمه گوارای بهشتی سیرابش میگرداند، و هركس مومن برهنهای را لباس بپوشاند خداوند او را از لباس سبز بهشتی خواهد پوشاند.(15)
16 – به وسیله عقل ناقص و نظریههای باطل، و قیاسهای فاسد و بی اساس نمیتوان به دین خدا دست یافت؛ تنها وسیله رسیدن به دین واقعی، تسلیم محض میباشد؛ پس هركس تسلیم ما اهل بیت باشد (از هر انحرافی) در امان است و هر كه به وسیله ما هدایت یابد خوشبخت خواهد بود. و شخصی كه با قیاس و نظریات شخصی خود بخواهد دین را دریابد، هلاك میگردد.(16)
17 – دنیا همچون نیمه خواب (چرت ) است و آخرت بیداری میباشد و ما در این میان این دو در خواب پریشانیم.(17)
18 – از سعادت مرد آن است كه در شهر خود كسب و تجارت نماید و معاشرینش افرادی صالح و نیكوكار باشند، و نیز دارای فرزندانی باشد كه با آنان یاری گردد و كمك حال او باشند.(18)
19 – آیههای قرآن، هر كدام آن، خزینه علوم (خداوند) است، هر گاه خزینهای باز میشود شایسته است كه خوب در آن بنگری..(19)
20 – هر كه قرآن را در مكّه مكرّمه ختم كند نمیمیرد مگر آن كه حضرت رسول اللّه و نیز جایگاه خود را در بهشت رؤیت مینماید.(20)
21 – شماهائی كه به مكّه نرفته اید و در مراسم حجّ شركت نكرده اید، بشارت باد شماها را به آن حاجیانی كه بر میگردند، با آنها – دیدار و – مصافحه كنید تا در پاداش و ثواب حجّ آنها شریك باشید.(21)
22 – راضی بودن به سختترین مقدّرات الهی از عالیترین مراتب ایمان و یقین خواهد بود.(22)
23 – نزد خداوند متعال حالتی محبوبتر از یكی از این دو حالت نیست:
حالت غضب و غیظی كه مؤمن با بردباری و حلم از آن بگذرد و دیگری حالت بلا و مصیبتی كه مؤمن آن را با شكیبائی و صبر بگذراند..(23)
24 – هركس مردم را عیب جوئی كند و عیوب آنان را بازگو نماید و سرزنش كند، دیگران او را متهّم به آنچه در او نیست میكنند.(24)
25 –هم نشینی با صالحان انسان را به سوی صلاح و خیر میكشاند، و معاشرت و هم صحبت شدن با علما، سبب افزایش عقل است.(25)
26 –همانا خداوند دوست دارد هر قلب حزین و غمگینی را (كه در فكر نجات و سعادت خود باشد) و هر بنده شكرگزاری را دوست دارد. (26)
27 –زبان آدمی بر تمام اعضا و جوارحش تسلط دارد هر روز صبحگاهان زبان انسان بر آنها میگوید: چگونه شب را به روز رساندید؟
جواب دهند: اگر تو ما را رها كنی خوب و آسوده هستیم، چون كه ما به وسیله تو مورد ثواب و عقاب قرار میگیریم.(27)
28 –دوستان و اولیاء خدا در فعالیّتهای دنیوی خود را برای دنیا به زحمت نمیاندازند و خود را خسته نمیكنند بلكه برای آخرت زحمت میكِشند. (28)
29 –چنانچه مردم منافع و فضایل تحصیل علوم را میدانستند هر آینه آن را تحصیل میكردند گرچه با ریخته شدن خونها و یا فرو رفتن زیر آبها در گردابهای خطرناك باشد.(29)
30 – چنانچه تمامی اهل آسمان و زمین گِرد هم آیند و بخواهند خداوند متعال را در جهت عظمت و جلال توصیف و تعریف كنند، قادر نخواهند بود.(30)
31 –بعد از معرفت به خداوند چیزی محبوبتر از عفت شكم و عورت نیست، و نیز محبوبترین كارها نزد خداوند درخواست نیازمندیها به درگاهش میباشد.(31)
32 – ای فرزند آدم (ای انسان، تو) خواهی مُرد و سپس محشور میشوی و در پیشگاه خداوند جهت سوال و جواب احضار خواهی شد، پس جوابی (قانع كننده و صحیح در مقابل سؤالها) برایش مهیّا و آماده كن.(32)
33 – نظر كردن مؤمن به صورت برادر مؤمنش از روی علاقه و محبّت عبادت است.(33)
34 –بر حذر باش از دوستی و همراهی با فاسق چون كه او به یك لقمه نان و چه بسا كمتر از آن هم، تو را میفروشد؛ و مواظب باش از دوستی و صحبت كردن با كسی كه قاطع رحم (كسی كه ارتباط خویشاوندی را بریده) میباشد چون كه او را در كتاب خدا ملعون یافتم. (34)
35 –مشكلترین و سختترین لحظات و ساعات دورانها برای انسان، سه مرحله است:
1 – آن موقعی كه عزرائیل بر بالین انسان وارد میشود و میخواهد جان او را برگیرد.
2 – آن هنگامی كه از درون قبر زنده میشود و در صحرای محشر به پامی خیزد.
3 – آن زمانی كه در پیشگاه خداوند متعال – جهت حساب و كتاب و بررسی اعمال – قرار میگیرد و نمیداند راهی
36 –هنگامی كه قائم ما ( حضرت حجّت، روحی له الفدأ و عجّ) قیام و خروج نماید خداوند بلا و آفت را از شیعیان و پیروان ما بر میدارد ودلهای ایشان را همانند قطعه آهن محكم مینماید، و نیرو و قوّت هر یك از ایشان به مقدار نیروی چهل نفر دیگران خواهد شد. (36)
37 – بسیار عجیب است از كسانی كه برای این دنیای زودگذر و فانی كار میكنند و خون دل میخورند ولی آخرت را كه باقی و ابدی است رها و فراموش كرده اند.(37)
38 –تمام خیرات و خوبیهای دنیا و آخرت را در چشم پوشی و قطع طَمَع از زندگی و اموال دیگران میبینم (یعنی قناعت داشتن ).(38)
39 –كسی كه بینش و عقلش كاملترین چیزش نباشد هلاكتش آسانترین چیزش است. (39)
40 –همانا معرفت و كمال دین مسلمان در گرو رها كردن سخنان و حرفهایی است كه به حالش سودی ندارد.
همچنین از ریاء و خودنمایی دوری جستن و در برابر مشكلات زندگی بردبار و شكیبا بودن و نیز دارای اخلاق پسندیده و نیك سیرت بودن است.(40)
1- تحف العقول: ص 204، بحارالا نوار: ج 75، ص 141، ح 3.
2- تحف العقول: ص 204، بحارالا نوار: ج 75، ص 140، ح 3.
3- مشكاة الا نوار: ص 172، بحارالا نوار: ج 66، ص 385، ح 48.
4- مشكاة الا نوار: ص 246، بحارالا نوار: ج 67، ص 64، ح 5.
5- تحف العقول: ص 186، بحارالا نوار: ج 71، ص 12، ح 2.
6- تحف العقول: ص 203، بحارالا نوار: ج 75، ص 139، ح 3.
7- تحف العقول: ص 210، بحارالا نوار: ج 75، ص 136، ح 3.
8- تحف العقول: ص 201، بحارالا نوار: ج 75، ص 136، ح 3.
9- مشكاة الا نوار: ص 232، س 20، بحارالا نوار: ج 78، ص 50، ح 77.
10- مشكاة الا نوار: ص 166، س 3.
11- مشكاة الا نوار: ص 157، س 20.
12- مشكاة الا نوار: ص 207، س 18.
13- مشكاة الا نوار: ص 229، س 10، بحارالا نوار: ج 78، ص 141، ح 3.
14- أعیان الشّیعة: ج 1، ص 645، بحارالا نوار: ج 78، ص 158، ح 19.
15- مستدرك الوسائل: ج 7، ص 252، ح 8.
16- مستدرك الوسائل: ج 17، ص 262، ح 25.
17- تنبیه الخواطر، معروف به مجموعة ورّام: ص 343، س 20.
18- وسائل الشیعة: ج 17، ص 647، ح 1، ومشكاة الا نوار: ص 262.
19- مستدرك الوسائل: ج 4، ص 238، ح 3.
20- من لا یحضره الفقیه: ج 2، ص 146، ح 95.
21- همان مدرك: ج 2، ص 147، ح 97.
22- مستدرك الوسائل: ج 2، ص 413، ح 16.
23- مستدرك الوسائل: ج 2، ص 424، ح 21.
24- بحار الا نوار: ج 75، ص 261، ح 64.
25- بحارالا نوار: ج 1، ص 141، ضمن ح 30، و ج 75، ص 304.
26- كافی: ج 2، ص 99، بحارالا نوار: ج 71، ص 38، ح 25.
27- اصول كافی: ج 2، ص 115، وسائل الشّیعة: ج 12، ص 189، ح 1.
28- بحارالا نوار: ج 73، ص 92، ضمن ح 69.
29- اصول كافی: ج 1، ص 35، بحارالا نوار: ج 1، ص 185، ح 109.
30- اصول كافی: ج 1، ص 102، ح 4.
31- تحف العقول: ص 204، بحارالا نوار: ج 78، ص 41، ح 3.
32- تحف العقول: ص 202، بحارالا نوار: ج 70، ص 64، ح 5.
33- تحف العقول: ص 204، بحارالا نوار: ج 78، ص 140، ح 3.
34- تحف العقول: ص 202، بحارالا نوار: ج 74، ص 196، ح 26.
35- بحار الا نوار: ج 6، ص 159، ح 19، به نقل از خصال شیخ صدوق.
36- خصال: ج 2، ص 542، بحارالا نوار: ج 52، ص 316، ح 12.
37- بحارالا نوار: ج 73، ص 127، ح 128.
38- اصول كافی: ج 2، ص 320، بحارالا نوار: ج 73، ص 171، ح 10.
39- بحارالا نوار: ج 1، ص 94، ح 26، به نقل از تفسیر امام حسن عسكری علیه السلام.
40- تحف العقول: ص 202، بحارالا نوار: ج 2، ص 129، ح 11.
( تبیان )