عاشقانه
عاشقانه

جمله های غمگین عاشقانه

جمله های غمگین عاشقانه ؛

عجایب عشــق همین استـــ
تنہـا همـان آغـوش آرامت مےکند کہ دلـت را بہ درد مےآورد…
::

شمع می سوزد و پروانه به دورش نگران ، ما که میسوزیم و پروانه نداریم چه کنیم..
::
::

بیایید کمتر خطوط قلبمان را اشغال کنیم!
شاید خدا پشت خط باشد..
::
::
نیا باران…دلم را برای دستانش تنگ تر مکن…نیا…قدم زدن های تنهایی ام را به رخم مکش…میدانم دلت پر است…صبر کن باهم خالی
شویم…جام اشکمان را بالا ببریم به سلامتی آنکس که نیست
::
::
سیگاری نیستم ولی هنوز از بهمنی میکشم که پدرم سال۵۷ به پا کرد …
::
::
سیــــگارتو بکش رفیــــــــق
اون دیگه برنمیـــــگرده..
::
::
چه غمگینانه می پیچد درون کوچه ی قلبم صدای توکه می گفتی: نون خشکیه…!
::
::
وقتی اولین احساس مادرم به من”تهوع” بود،ازبقیه هیچ انتظاری ندارم

::
::
گفت انقدرسیگار نکش میمیری،گفتم اگه نکشم میمیرم. گفت اگه بکشی با درد میمیری،گفتم اگه نکشم از درد میمیرم، گفت هوای
دودی جلوی درد رو نمگیره، گفتم هوای صاف هم جلوی مرگ رو نمیگیره !یه کم نگام کرد و گفت:بکش!
::
::
باتو زیربارانم چتر برای چه خیال که خیس نمیشود ای کاش واقعیت بودومحبتمان راچتر میکردیم.
::
::
زندگی راتوبساز،
نه بدان ساز که سازند وپذیری بی حرف…….زندگی یعنی جنگ،تو بجنگ….زندگی یعنی عشق، توبه آن عشق بورز…..
::
::
خدایاساده ازخطاهایم بگذر!همانطورکه ساده ازآرزوهایم گذشتى،،دلشکسته،،،
::
::
هر شب نبودنت خرج بالایی دارد.
یک قوطی کبریت،دو پاکت سیگار،و سالها سرفه ..
::
::
تــــو..
قلبـــــت برای همـــه زد جز مــــــــن…!
::
::
عقل تا یابد شتر از بهر حج
رفته باشد عشق
بر کوه صفا
::
::
این روزها آنقدر شکسته ام که عصا به دست راه میرود دلم!
::
::
تنهایی همین است:تکرارنامنظم من بی تو، بی آنکه بدانی برای تو نفس میکشم!
::
::
به دنبال ویلچری می گردم برای روزگار،
انگار پایی ندارد برای راه آمدن با من..
::
::
روزگار عجیبیست،
مردم به دست هم پیر می شوند
نه به پای هم
::
::
اوکه بیچاره”دلم” گیرنگاشه خودتى
اوکه ای جفت”چشام” نذر چشاشه خودتى
اوکه”دل” پر میزنه تا بالابان خانشان
اوکه کفتر”دلم” شیت هواشه خودتی
::
::
در کتاب گناهان کبیره برای انسان چه گناهی را سراغ داری که بزرگتر از تکرار تجربه‌هایش باشد؟(حسین پناهی)
::
::
آغوش گرمم باش بگذارفراموش کنم لحظه هایی راکه در سرمای بی کسی لرزیدم!
::
::
مترسک را تفنگ دادیم تا از مزرعه حفاظت کند ، اما وقتی فهمید قدرت دست اوست ، “اربابمان” شد !
::
::
آکام:پدرومادری عزیزم خیلی دوسیتون دارم ازمریوان
::
::
شنوگیان به قه دته واوی دنیاخوشتم ئه ویت.خوشه ویسته که م.
::
::
چون “زمستان”
به نظاره ی”روح عریان خود”بنشین
به رجعت بیاندیش
دل یک دله کن
و قدمی”پیش” رو .
::
::
به من گفت برو گورت را گم کن…
و حالا هر روز با گریه به دنبال قبر من میگردد!
کاش آرام پیش خودت و زیر زبانی میگفتی:
‏”زبانم لال”!
::
::
من از جهان بی تفاوتی فکرها و حرفها و صداها می آیم
و این جهان ب لانه ی ماران مانند است
و این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمیست
ک همچنانکه تو را می بوسند
در ذهن خود طناب دار تو را میبافند!
::
::
انسان پوک
انسان پوک پر از اعتماد
نگاه کن ک دندانهایش
چگونه وقت جویدن سرود می خوانند
و چشمهایش
چگونه وقت خیره شدن می درند!
::
::
چ میتواند باشد مرداب؟
چ میتواند باشد جز جای تخم ریزی حشرات فاسد
افکار سردخانه را جنازه های باد کرده رقم می زنند
نامرد، در سیاهی
فقدان مردیش را پنهان کرده است!
::
::
آه…. ای خورشید
سایه ام را از چ از من دور میسازی؟
از تو میپرسم:
تیرگی درد است یا شادی؟
جسم زندان است یا صحرای آزادی؟
ظلمت شب چیست؟
شب،
سایه ی روح سیاه کیست؟
او چ میگوید؟
او چ میگوید؟
خسته و سرگشته و حیران
می دوم در راه پرسش های بی پایان!
::
::
من شبیه رودخانه ای هستم ک میشود بی سر و صدا از هر جای آن آب برداشت!
::
::
به کبریت نیازی نیست…
سیگارم را بر لبم میگذارم و به دردهایم فکر میکنم…
“خودش آتش میگیرد”!
::
::
باید قمار باز باشی تا بفهمی فرق است بین”باختن”و”بد باختن”
::
::
به سلامتی خودم !.. چراشو نـپرس
اشکت در میاد !…
::
::
“لبخندکم خرج ترین آرایش دنیاست” امیدوارم چهره تون همیشه به این آرایش آراسته باشه… “افسانه” تقدیم به بچه های غمگین راد
::
::
دلی که از بی کسی تنهاست، هرکس را میتواند تحمل کند.!
خدا نکنه هیچکس بخاطر تنهایی حتی یه بار عاشق بشه. . !
::
::
سهم من از عاشقی بازشد یه دنیا تنهایی، گم شدم تو رویاهام باز گول خوردم رو سادگی، إی خدا چرا همش عشقو میفروشن به هوس،
چرا هرکی یارته دلتو میده دوباره پس..!
::
::
بازم دل شکستمو رفتیو تنها گذاشتی، بازم دنیای دلتنگی رفتی منو جا گذاشتی..
::
::
دیگه بسته بریدم ازفکرای تنهایی ازاین خونه ک پر از بغضت میکنه واین روزای تکراری، ازاین زندگی باخنده های مصنوعی، از عشقایی ک
آخرشون بن بسته، از آشناهایی که باهات غریبه می شن، از دنیایی ک داره بدتراز همیشه میشه ولی انگار نمیخواد تغییر کنه،نه خوذش
نه آدماش..!
::
::
با همه چشم انتظاری با پیامت دلخوشم. ای قرار بی قراری ساحل آرامشم. گاه گاهی پر بزن تا خلوت تنهاییم. تاببینی درفراقت من چه
رنجی میکشم…
::
::
باهمه چشم انتظاری باپیامت دلخوشم.ای قراربی قراری ساحل آرامشم.گاه گاهی پربزن تاخلوت تنهاییم.تاببینی درفراقت من چه رنجی
میکشم
::
::
گفته بودم بادلم بازی نکن…
ببین خرابش کردى!
دیگرعاشق نمیشود..
::
::
خسته ام!
نه اینکه کوه کنده باشم…
نه…!!!
دل کنده ام!
::
::
کلنگ و تیشه ام را آورده ام…
تو بگو کدام کوه؟!
فقط کمى شیرین باش…!
::
::
حال من دیدن دارد، وقتى کسى حال تورا از من می پرسد…
::
::
آه شبهای دلتنگی من….. دوستتون دارم! باتمام بی رحمیتون!
::
::
یعنی میشه یه روز اینو همه جا، جاربزنم که: “توو رویای تو بودم که،واسه من دست تکون دادی!”
::
::
سرفه هایم صدای خرده شیشه میدهد…به گمانم بازهم دلم شکسته!
::
::
دلم پراست!پر!پر!پر!انقدر پرکه گاهی اضافه اش ازگوشه چشمانم میچکد!
::
::
زمین خوردم درخیابان،
تو به من خندیدی،
ومن تمام حواسم به مردم شهر بود!تاعاشق خندهایت نشوند..!
::
::
چه تلخ محاکمه میشود زمستان که برای جان دادن به درخت ،جان میدهد و چه ناعادلانه کمی آن طرفتر همه چیز به اسم بهار تمام
میشود…
::
::
این پیام جهت بالابردن کلاس شمادرجمع است،بعدازخواندن الکی بخندید. . .
::
::
روزی سرخ از راه میرسی با لشگری از نور, و کوه ها به استقبالت می آیند.
آن گاه قیامت در قیام “تو” نطفه میبندد و شمشیر بران “تو” انتقام “اشک” های محبوس در چاه را خواهد گرفت;
آنک تویی که باید به ناله های “چاه” پاسخ دهی
تنها “تویی” و “یاران” نستوه تو…

::
::
برگرد و همه ى دنیا را غافلگیر کن!
من حتى با خدا هم شرط بستم..

(پاتوق)

Check Also

چشم انتظار

غبار آینه ها هر غروب می ریزد

( غزلیات دلنشین ) شعر از سحر زینلی دلم که آخر هر التماس می سوزد …