جوک های خنده دار آخر سالی؛
قیافه که مهم نیست ؛ مهم اخلاقه که اونم اکثرا ندارن !
::
شما دانشجویین ؟ بعله !
درس هم میخونین ؟ نه دیگه تا اون حد !
::
کیسه ﺑﺮﻧﺞ ﻣﺤﺴﻦ ﭼﯿﺴﺖ ؟
ﮐﯿﻒ ﺳﺎﻣﺴﻮﻧﺖ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ حمل قلیان به نقاط مختلف کشور !
::
شماها یادتون نمیاد وقتی ما طفل بودیم یکی از سرگرمی هامون این بود که تو حموم در چاه فاضلاب رو میذاشتیم تا آب جمع بشه مثل استلخ بشه بعد دست و پا میزدیم شاد میشدیم !
::
::
حق نارنگى بود که هلو بشه ولى متاسفانه حقش رو خوردن !
::
::
بیاید اعتراف کنیم همه ما توی خونمون یه کیف رنگ و رو رفته داریم که توش مدارک ها و اسناد رو نگه میداریم !
::
::
اگه من فردا امتحان داشتم الان داشتم یه فیلم میدیدم یا جدول حل میکردم یا با دوستام بیرون بودم یا اتاقمو مرتب میکردم یا بازی می کردم ولی امتحان ندارم و این یعنی یه روز کسل کننده ی بیخود بود امروز !
::
::
امروز داشتم ۲۰ صفحه تایپ میکردم یهو یادم اومد زبان ویندوز رو چک نکردم ، کاملا مطمئن بودم که اونی نیست که من میخوام تا سرمو بالا اوردم باورم نمیشد این بار خودش بود ، لج نکرده بود !
یه خط دیگه که تایپ کردم برقا رفت …
::
::
بچه بودم روزی یه نخ سیگار میخریدم برای مبارزه با دخانیات مینداختم دور ، قالب اوقات بعد از این کار حس بتمن پیدا میکردم !
::
::
مامانم هروقت میخواد بیاد تو اتاقم با یه شدت عجیبی در رو باز میکنه !
همین روزاست که اول گاز اشک آور قِل بده تو بعد با پاش بزنه درو بشکونه بیاد …
::
::
خب بسه دیگه ، غم ها رو میذاریم کنار حالا یه خورده غصه میخوریم !
رژیممون به هم نخوره …
::
::
یکی هست که جورابش مصداق بارز صلاح کشتار جمعیه اما ما به صورت صلح آمیز با بوی گندش پشه میکشیم !
::
::
لُپ بعضیارو باید سس کچاپ بزنی با سیب زمینی سرخ کرده بخوری !
::
::
دوست دارم به یه عده بگم عزیزم دغدغه هاتونو بردارین ببرین در خونه ى خودتون بازى کنید ! ما اینجا مریض داریم …
::
::
اگه میشد از خروپوف برق تولید کرد الان بابام یه نیروگاه هسته ای محسوب میشد !
::
::
یه شلوار شیش جیب دارم خیلی باحاله ، هفت تا جیب داره !
معاوضه با زمین یا ویلا
::
::
بزرگترین دلهره زندگی من اینه که تو مهمونیا وقتی دارن بشقاب ته دیگو دست به دست میچرخونن بهم نرسه !
::
::
بفرما و بشین و بتمرگ هر سه تا یک معنی داره اما هیچ کدوم اثرش مثل “گ.و.ه نخور” نیست !
::
::
سلامتی
دلمون
جیبمون
یخچال خونمون
که هیچی تو هیچ کدومشون نیست !
::
::
پسر/دختر فلانی ، کیست ؟
پسری/دختری خوشتیپ ، خوش لباس و تحصیل کرده ، مودب و با نظم که به پدر و مادرش خیلی احترام میزاره ؛ سر کار میره و خوش به سعادت پدر و مادرش که از بچه شانس آوردن !
::
::
استاد خیابانی دوباره فرمودند : نیلسون سر بازیکنا داد میزنه حالا نمیدوم فارسی یاد گرفته یا نه ؟
واسه داد زدن باید فارسی بلد باشی ؟
::
::
اگه دو کیلو تخمه هم بخوری تا یه ساعت بازم تو فکر اون یه دونه مغز تخمه هستی که از دستت افتاده و لای پوست تخمه ها گم شده !
::
::
شغل مناسب شغلی نیست که لزوما پول خوبی از توش دربیاد.
شغل مناسب شغلیه که هر روز صبح بتونی از خودت بپرسی امروز برم یا نرم ؟
::
::
یه سوال بدجور ذهنمو درگیر کرده : قدیما که یخچال نبود مردم که حوصلشون سر میرفت چیکار میکردن ؟
::
::
همیشه در هر فداى سرت یه خاک بر سرت به صورت مستتر و بالقوه وجود داره !
::
::
بدترین شکستمو وقتی خوردم که با عشق و امید گره هندزفریمو باز کردم ولی دیدم گوشیم شارژ نداره …
هنوز کمر راست نکردم !
::
::
قانون ۱۵۱/۳۷۳ نیوتون :
اشیایی که کمترین صدا را دارند ، موقعی که همه خوابند بیشترین صدا را تولید میکنند !
::
::
از گفت و گوهای رایج من و مامانم میتوان به گشنمه و کوفت بخوری اشاره کرد !
::
::
مراحل پذیرایی از مهمان در خانواده ما :
تعارف همراه اصرار فراوان !
قسم دادن مرده و زنده طرف مقابل !
توسل به زور بدین شرح که میوه یا غذای مورد نظر رو طی یک اقدام آکروباتیک به لبت نزدیک میکنن و میگن دیگه دهنی شد باید بخوری !
ایجاد حس ترحم در مهمان ، میگن “ینی تو فک میکنی ما بدبختیم که هیچی خونه ما نمیخوری ؟”
تیر خلاص : بخور حیفه ، اگه بمونه مجبوریم دور بندازیم !
::
::
ﺩﺍﻍ ﺩﯾﺪﻥ ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﻋﺰﯾﺰ ﺍﺳﺖ
ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺗﺎﺭﺍﺝ ﻣﺎﻝ ﺍﺳﺖ
ﺩﺍﻍ ﺩﯾﺪﻥ ﮔﺎﻫﯽ ﺷﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺷﯿﺮ ﺁﺏ ﺩﺍﻍ ﺗﻮﺍﻟﺘﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺭﻧﮓ ﺁﺑﯽ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻧﻬﺎﺩﻩ باشند !
(اس ام اس خور)