اس ام اس سخنان ویکتور هوگو؛
برایت آرزو مىکنم که عاشق شوى،
و اگر هستى، کسى هم به تو عشق بورزد،
و اگر اینگونه نیست، تنهاییت کوتاه باشد،
و پس از تنهاییت، نفرت از کسى نیابى،
آرزومندم که اینگونه پیش نیاید …… (ویکتور هوگو)
::
من نمیگویم هرگز نباید در نگاه اول عاشق شد اما اعتقاد دارم باید بار دوم هم نگاه کرد.
ویکتور هوگو
.
.
در زندگی یک مرد ۲ روز ارزش دارد : روزی که با زنی آشنا میشود و روزی که او را به خاک می سپارد.
ویکتور هوگو
.
.
خوشبخت کسی است که به یکی از دو چیز دسترسی دارد : یا کتابهای خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند.
ویکتور هوگو
.
.
هرگز در میان موجودات مخلوقی که برای کبوتر شدن آفریده شده کرکس نمیشود. این خصلت در میان هیچ یک از مخلوقات نیست جز آدمیان.
ویکتور هوگو
.
.
تمام جهنم در یک کلمه وجود دارد: تنهایی.(ویکتور هوگو)
.
.
خداوندا! اگر بخواهم آنچه در ذهن دارم با تو بگویم، هزاران جلد کتاب می شود ولی آنچه در دل دارم یک جمله بیش نیست. ویکتور هوگو
.
.
کینه و تنفر را به کسانی واگذار کنید که نمی توانند دوست بدارند. ویکتور هوگو
.
.
انسان، انسان است چون که می گرید، ولی به حال کسی که هرگز نمی گرید باید گریست. ویکتور هوگو
.
.
هستی جز احساس پایان قریب الوقوع، و هم گاهی کیفیت بودن با نبودن، رفتن در بوته آزمایش، و خطر دائمی لغزش احتمالی چیزی نیست .
ویکتور هوگو
.
.
ببدیهای اجتماع به دست ما ساخته شده است و به جای ناله جای آن دارد که درصدد رفع آن برآئیم . ویکتور هوگو
.
.
عشق عبارت است از وجود یک روح در دو کالبد. عاملیست که دو تن را مبدل بفرشته ی واحدی می کند. ویکتور هوگو
.
.
آزادی ما از نقطهای شروع می شود که آزادی دیگران پایان مییابد. ویکتور هوگو
.
.
بدبختی، مربی استعداد است. ویکتور هوگو
.
.
به مرگ راضی شدن، بهفتح نائل شدن است. ویکتور هوگو
.
.
تعارف و خوش آمدگوئی، چیزی مانند بوسیدن از روی چادر است. ویکتور هوگو
.
.
جسد دشمنی را که تشییع میکنی سنگین نیست. ویکتور هوگو
.
.
خدا فقط آب را آفرید، انسان شراب را. ویکتور هوگو
.
.
در بینوائی همچنان که در سرما نیز دیده میشود، آحاد به یکدیگر فشرده میگردند. ویکتور هوگو
.
.
شاید بتوان از هجوم سیلآسای یک ارتش ممانعت کرد، اما از هجوم افکار و عقاید نمیتوان جلوگیری نمود. ویکتور هوگو
.
.
فقر و مسکنت ، مردان را بهجنایت و زنان را بهفحشاء سوق میدهد. ویکتور هوگو
.
.
فکر کردن، شغل ذهن است، خواب دیدن، تفریح آن. ویکتور هوگو
.
.
فلسفه، میکروسکوپ افکار است. ویکتور هوگو
.
.
گاهی کار فقر و بیچارگی به جائی میرسد که رشتهها و پیوندها را میگسلد، این مرحلهای است که تیرهبختان و سیاهکاران چون بدانجا رسند درهم آمیخته و در یک کلمه که “شومی” است شریک میشوند، این کلمه بینوایان است. ویکتور هوگو
.
.
.
وقتی نتیجه انتخابات اعلام شد، یعنی رأی بالاترین مرجع اعلام شده است. ویکتور هوگو
.
.
همهجا شادمانی قشر نازکی است که روی رنج و بیچارگی کشیدهاند. ویکتور هوگو
.
.
هیچ چیز مثل بدبختی کودکان را ساکت نمیکند.ویکتور هوگو
.
.
آنانکه نمیتوانند خود را اداره کنند، ناچار از اطاعت دیگرانند. ویکتور هوگو
.
.
آینده کودکان بسته بهتربیت پدر و مادر است. ویکتور هوگو
.
.
ادبیات، راز پنهانی تمدن است، شعر، سرّ مکتوم آمال است. ویکتور هوگو
.
.
از آن در شگفتم که در سینه دلی دارند و میپندارند که آسایش و سعادت بشر جز مهر و صفا راه دیگری دارد. ویکتور هوگو
.
.
از کوچکی میل داشتم بزرگ باشم. ویکتور هوگو
.
.
امید در زندگانی بشر آنقدر اهمیت دارد که بال برای پرندگان. ویکتور هوگو
.
.
انسان در این عالم چون شبح سرگردانی است که هنگام عبور از این راه، حتی سایهای از خود به یادگار نمیگذارد. ویکتور هوگو
.
.
باید درهای علم به روی همه باز باشد، هرجا مزرعه هست، هرجا آدم هست، آنجا کتاب هم باید باشد. ویکتور هوگو
.
.
بدتر از مرگ چیست؟ آنچه بعد از آمدنش مرگ را میطلبی. ویکتور هوگو
.
.
بهترین دوستان من کسانی هستند که پیشانی و ابروهای آنها باز است. ویکتور هوگو
.
.
خدمت بهوطن نیمی از وظیفه است و خدمت بهانسانیت، نیم دیگر آن. ویکتور هوگو
.
.
به کسی عشق بورز که لایق عشق تو باشد نه تشنه عشق … چون تشنه عشق روزی سیراب می شود.ویکتور هوگو
.
.
مانند پرنده باش که روی شاخه سست و ضعیف لحظه ای می نشینید و آواز میخواند و احساس میکند که شاخه می لرزد ،اما به آواز خواندن خود ادامه می دهد زیرا مطمئن است که بال و پر دارد.ویکتور هوگو
.
.
بیش از آنکه خزان از راه برسد ، از هر بهار بهره مند شو .ویکتور هوگو
.
.
زندگی شما از زمانی آغاز میشود که افسار سرنوشت خویش را در دست گیرید.ویکتور هوگو
.
.
چقدر باشکوه است که دوستت بدارند و به مراتب باشکوه تر است که دوست بداری!ویکتور هوگو
.
.
بدون دادگری هیچگونه پیش داوری درست نیست.ویکتور هوگو
.
.
در نوشتن از آنچه دیگران نوشته اند ، نباید یاری خواست ،بلکه از جان و دل خویشتن است که باید یاری جست.ویکتور هوگو
.
.
اگر انسان بتواند رنج را نیز به مانند شهری ترک گوید،می تواند خوشبختی را از سر گیرد.ویکتور هوگو
.
.
ازدواج چیز شگفت آوری است،گاه شیران را روباه و گاه روبهان را شیر میکند.ویکتور هوگو
.
.
جان آدمی چه اندوهگین است ،هنگامی که اندوهش از عشق است.ویکتور هوگو
.
.
عشق ، زیبا و زشت نمیشناسد.ویکتور هوگو
.
.
هر زن پاکدامنی ،زیبا و دلپسند است. ویکتور هوگو
.
.
زندگانی گل است و عشق ، عسل آن. ویکتور هوگو
.
.
هر کس ارزش خود را خود تعیین میکند. ویکتور هوگو
.
.
اگر چشم و هم چشمی در زندگی بشر نبود ،نه نوآوری میشد نه کشفی.
ویکتور هوگو
.
.
از لابه لای شدیدترین تاریکی ها ، نور راستی برافروخته می شود.ویکتور هوگو
.
.
آنچه میگویی بکن و آنچه میکنی بگو! ویکتور هوگو
.
.
لغزش انسان تدریجی است . بدیها در وجود ما ،پای حاضر و آماده و نامرئی دارند .حتی کسانی که از ما با ظاهر پاک و آراسته ، چنین ویژگیهایی دارند.
ویکتور هوگو
.
.
اگر نمیخواهی تو را بیازمایند ، کار خود را درست انجام بده . ویکتور هوگو
.
.
بزرگترین آزمون گیرنده ، خداست و کوچکترین آزمون دهنده ، بنده ی خدا.ویکتور هوگو
.
.
روزی جهانیان ،همه دست برادری به یکدیگر خواهند داد و آن روزی است که بدبختی و تیره روزی در گستره جهان یافت نخواهد شد.ویکتور هوگو
.
.
هرچه خدایی نیست ، فرو ریختنی است.ویکتور هوگو
.
.
یک پرنده کوچک که زیر برگها آواز میخواند برای اثبات خدا کافی است.
ویکتور هوگو
.
.
عذاب وجدان ، بدتر از مرگ در بیابان سوزان است.ویکتور هوگو
.
.
هر چه از کوه بالاتر می رویم ، چشم انداز گسترده تری می بینیم.ویکتور هوگو
.
.
لطف زن مانند ماسه خطرناک است.
ویکتور هوگو
.
.
چقدر عاقلند آنهایی که در عشق احمق اند.ویکتور هوگو
(سه علی سه)