اس ام اس شهادت امام جواد ( علیه السلام )
مظلوم تر از جواد، بغداد نداشت / آن مظهر داد، تاب بیداد نداشت
می خواست که فریاد کند تشنه لبم / از سوز عطش، طاقت فریاد نداشت . . .
شهادت مظلومانه امام جواد (ع) تسلیت
.
.
.
می زنم امروز در کوی توَلاّیت قدم / تا بگیری دست این افتاده را فردا جواد
در گلستان محمد، نخل سرسبز رضا / میوه قلب علی، ریحانه زهرا جواد . . .
.
.
.
امام جواد علیهالسلام :
تا هنگامی که سپاسگذاری بندگان ادامه دارد نعمتهای خداوند قطع نمیشود . . .
.
.
.
شهادت مظهر جود و سخا و علم و معرفت
امام جواد علیه السلام تسلیت و تعزیت . . .
التماس دعا
.
.
.
آنکه عمری داغ زهرا زد شرر برپیکرش / ریخت از روز ازل باران ماتم بر سرش
نخل امید رضا بود و به باغ احمدی / دست ظلمی زد شراره بر همه برگ و برش . . .
.
.
.
در میان حجره یا رب کیست غوغا میکند / شکوه زیر لب ز بی رحمی دنیا میکند
همسرش از فرط شادی و شعف کف میزند / زین عمل خود را به عالم خوار و رسوا میکند
.
.
.
دانه های بی تقصیر انگور
از مسیر انگشتها تا کامت ، هزار بار زنده شدند و مردند
درحالیکه شیطان در گرد دختر مأمون پرسه میزد . . .
.
.
.
گشته عالم، غرق ماتم
در عزای جواد الائمه
کرده زهرا ناله برپا
در عزای جواد الائمه
شد ز بیداد، شهر بغداد
کربلای جواد الائمه
.
.
.
گشته عالم غرق ماتم در عزاى جوادالائمه
کرده زهرا ناله بر پا از براى جوادالائمه
یوسف زهرا به سن نوجوانى گشته مسموم
مى دهد جان در میان حجره ى در بسته مظلوم . . .
.
.
.
ابن الرضا به حجره غریبانه جان سپرد
او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد
مسموم شد ز زهر جگر سوز اُمّ فضل
از روی شوق در ره جانانه جان سپرد . . .
.
.
.
خورشید سپهر عدل و داد است جواد
سر لوحه دفتر رشاد است جواد
در جود و سخا کسی به پایش نرسد
چون مظهر جود حق جواد است، جواد
.
.
.
سلام ما به رخ انور امام جواد
درود ما، به تن اطهر امام جواد
غریب بود و غریبانه جان سپرد و نبود
کسى به وادى غم، یاور امام جواد
.
.
.
سلام بر امام جواد(ع) که «جود» قطره ای بود در پیشانی بلندش
و «علم» غنچه ای بود از گلستانِ وجودش و «حلم» گوهری بود از گنجینه فضایلش . . .
.
.
شهادت مظلومانه باب المراد جواد الائمه را به حضرت رضا علیه السلام
و تمامی شیعیان و دوستداران آن حضرت تسلیت عرض می نمایم . . .
.
.
.
آتش زند به قلب همه، سوز داغ تو / شد در اشک اهل ولا، چلچراغ تو
اى یادگار فاطمه، اى حجت نهم / گیرد زلال اشک من امشب سراغ تو . . .
.
.
.
مظلوم تر از جواد”ع”بغداد نداشت / آن مظهر داد ، تاب بیداد نداشت
می خواست که فریاد کند تشنه لبم / از سوز عطش طاقت فریاد نداشت . . .
.
.
.
نور نهم ز اوصیا، جلوه جان اولیا
روح به پیکر رضا ، عطر گل خدا جواد
با لب تشنه وای من ، جان به لبت رسیده بود
داشت حریم حجره ات ، غربت کربلا جواد . . .
.
.
.
از من گرفته همسر من خورد و خواب را / زهر جفا ز جان و دلم برده تاب را
واى از عناد دختر مامون که از جفا / مسموم کرد زاده ى ختمى ماب را . . .
.
.
.
برون حجره همه پایکوب و دست افشان
درون حجره یکی بود، دست و پا می زد
ایستاده بود و جوادالائمه جان می داد
ز او بپرس که زخم زبان چرا می زد ؟
.
.
.
آتش زهر اگر شعله به پیکر میزد / شعله بر جان و دلش یار ستمگر میزد
نوجوان بود ولی سیر دل از زندگی اش / بسکه آذربه دلش یار ستمگر میزد . . .
.
.
.
گله از دشمنی دشمن و بیگانه نداشت / ناله از کینه و بی مهری همسر میزد
طائر باغ رضا بود ولی کنج قفس / همچو مرغی که پرش سوخته پر پر میزد . . .
شهادت امام جواد (ع) تسلیت
.
.
.
منکه از سوز عطش در تب تابم مادر / تشنه ام تشنه ی یک جرعه ی آبم مادر
عجل آمد به سراغ من و در این دم مرگ / نه به بالین پسرم هست نه بابم مادر . . .
.
.
.
ابن الرضا به حجره غریبانه جان سپرد
او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد
مسموم شد ز زهر جگر سوز اُمّ فضل
از روی شوق در ره جانانه جان سپرد . . .
.
.
.
ای شیعه بزن ناله و فریاد امشب / از غربت آن غریب کن یاد امشب
مسموم شد از زهر، جواد بن رضا / در حجره ی در بسته ی بغداد امشب . . .
.
.
.
خورشید سپهر عدل و داد است جواد
سر لوحه دفتر رشاد است جواد
در جود و سخا کسی به پایش نرسد
چون مظهر جود حق جواد است، جواد . . .
.
.
.
سلام ما به رخ انور امام جواد / درود ما، به تن اطهر امام جواد
غریب بود و غریبانه جان سپرد و نبود / کسى به وادى غم، یاور امام جواد . . .
.
.
.
سلام بر امام جواد(ع) که «جود» قطره ای بود در پیشانی بلندش
و «علم» غنچه ای بود از گلستانِ وجودش و «حلم» گوهری بود از گنجینه فضایلش.
.
.
.
سلام بر امام جواد(ع) که 25 سال، خورشید فضیلت را رویاند و شکوفاند و خود،
فروزان تر از خورشید تابید و درخشید . . .
.
.
.
ای باب الحوائج، یا جواد الائمه! ای بهارِ نُهُم، تو را شهید کردند
در حالی که هنوز بیش از 25 گُل در باغِ عمرت شکوفا نشده بود . . .
.
.
.
گلچین به باغ پرپر من خنده میکند
بر حال زارو مضطرمن خنده میکند
این درد خویش را به که گویم که ای خدا
در بی کسیم همسر من خنده میکند . . .
.
.
.
خانه ی دل از غم آن آشنا آتش گرفت
یا که گویم قلب او هم از جفا آتش گرفت
زهر کینه همچو میخی روی سینه جا گرفت
سینه و قلب و همه جای شما آتش گرفت . . .
.
.
.
گر که دردم دواکنى چه شود
حاجتم را روا کنى چه شود
قسمتم کربلا کنى چه شود
یا جوادالائمه ادرکنى
اى که روح عبادتى ما را
عذر خواه قیامتى ما را
جان زهرا عنایتى ما را
یا جوادالائمه ادرکنى
.
.
.
لب تشنه بود ، تشنة یک جرعه آب بود
مردی که درد های دلش بی حساب بود
پا می کشید گوشة حجره به روی خاک
پروانه وار غرق تب و التهاب بود . . .
(راد اس ام اس)