نوشته های زیبا درباره محرم؛
از “یا حسین” تا ” با حسین ” فرسنگها فاصله است
کوفیان نیز ” یا حسین” گفتند ولی ” با حسین ” نماندند …
.
خاک حرمت ، مهر نماز است حسین (ع)
راه تو ، همیشه چارهساز است حسین (ع)
ای خون تو دشنه بر گلوگاه ستم
از خون تو شیعه ، سرافزار است حسین(ع)
.
شوریده سری که شرح ایمان می کرد / هفتاد و دو فصل سرخ عنوان می کرد// با نای بریده نیز بر منبر نی / تفسیر خجسته ای ز قرآن می کرد . . .
.
.
هر سال برای تو سیه می پوشیم / در دسته ی عاشقان علم بر دوشیم// ما، بعد هزار و چارصد سال هنوز / با یاد لب تو آب را می نوشیم . . .
.
.
خیمه ماه محرم زده شد بر دل ما / باز نام تو شده زینت هر محفل ما
جز غم عشق تو ما را نبود سودایی / عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ما . . .
.
.
در عزای شه دین کربلا می لرزد / نه همین کربلا عرض و سما می لرزد// گوئیا ناله زهرا رسد از دور به گوش / کاین چنین دست و تن شمر دغا می لرزد
.
.
«نزنید که بابای من حسین است»… دعا کنید که بار دیگر بانو رقیه (س) اسیر نشود.
.
.
تا بال و پر عشق به جانم دادند / در وادی عاشقان مکانم دادند
گفتم که کجاست کعبه اهل ولا / درگاه حسین را نشانم دادند
ایام سوگواری حسینی تسلیت باد
.
.
فتواى حسین [علیه السلام ] این است: آری ؛ در نتوانستن نیز بایستن هست …
(دکتر شریعتی)
.
.
کربلا نشان داد که با شکیبایی در عطشی کوتاه؛
می توان همیشه ی تاریخ را سیراب کرد …
.
.
کوفی بودن یعنی ، امام رو دوست داشتن ولی در امتحان و فتنه ی ” زر و زور و تزویر ” رد شدن …
کوفی بودن یعنی منفعت کوتاه مدتی رو فدای مصلحتی بسیار بزرگتر کردن …
کوفی بودن یعنی اینکه روز اول تشنه و راه گم کرده به امام رسیدن و سخاوتمندانه سیراب شدن ولی آب رو بر همون امام و خانواده اش بستن …
کوفی بودن یعنی دوازده هزار دعوتنامه نوشتن ، ولی سی هزار نفر سرباز رو برای محاصره کردن او گسیل داشتن …
کوفی بودن یعنی حرف زدن و پای حرفت نموندن؛ شعار دادن ولی عمل نکردن ؛ عهد بستن ولی پیمان شکستن …
کوفی بودن یعنی بهترین انسان روی زمین رو دعوت کردن ولی در کنار بدترین و شقی ترین انسانها ایستادن …
کوفی بودن یعنی قلباً با امام بودن ولی شمشیر بر علیه امام کشیدن …
کوفی بودن یعنی …
.
.
فریاد بزن که کربلا ماتم نیست
میراث حسین، درد و داغ و غم نیست
جان مایه نهضت حسینی این است:
هر کس که به ظلم تن دهد، آدم نیست
.
.
برخلاف آنچه که تصور می شود:
یاد امام حسین علیه السلام فقط مخصوص یک روز ، یک دهه و یک ماه نیست …
یک زندگی، او را در قلب و ذهنت داشته باش ؛
بگذار پیام و عطر گل سرخی بی نظیر ، یک عمر معطرت کند …
.
.
مولای من !
جانم به فدایتان که تشنه لب به شهادت رسیدی ولی مشتاقان نور را سیراب عشق نمودی …
.
.
تـا هست جهــان شـور محــرم باقیست
این جلوه ی جان در همه عالـم باقیست
ازنـالـه ی نـیـنــوای یـاران حسـیـن
همواره به لب زمـزمه ی غم باقیست . . .
.
.
کاروان می آید از شهر دمشق
برسرِ خاکِ شهِ سلطان عشق
کاروان با خود رباب آورده است
بهر اصغر شیر وآب آورده است
کاروان آمد ولی اکبرنداشت
ام لیلا شبه پیغمبر نداشت
کاروان آمد ولی شاهی نبود
بربنی هاشم دگر ماهی نبود …
.
.
هم عشق حسین، معنی زندگی است
هم گریه بر او کمال سازندگی است . . .
.
.
زیر بار ذلت زندگی کردن؛ یعنی مرگ!
کاش این کلمات امام عشق؛ حسین(علیه السلام) را همه عالم می شنید:
لَیْسَ الْمَوْتُ فِی سَبِیلِ الْعِزِّ؛ إلاَّ حَیَوه خَالِدَه؛
وَلَیْسَتِ الْحَیَوه مَعَ الذُّلِّ؛ إلاَّ الْمَوْتَ الَّذِی لاَ حَیَوه مَعَهُ.
مرگ در راه عزّت، چیزی نیست؛ مگر زندگانی جاویدان!
و زندگانی با ذلّت؛ چیزی نیست؛ مگر مرگی که هیچ نشانی از زندگی در آن نیست!
.
.
در طول تاریخ محرم ها و صفر های بسیاری آمده اند و رفته اند ،
اما یاد حسین علیه السلام و شعار زیبایش همچنان ماندگار ، تازه و عزیز است.
هیهات منا الذله …
.
.
حسین علیه السلام همچون خورشیدی، قرنهاست که هر روز می درخشد و تازگی دارد …
افسوس از چشمهایی که تنها ده روز از سال ، از نورش بهره می برند …
.
.
حسین علیه السلام ثابت کرد که پیروزی به زنده ماندن در میدان نبرد نیست ، پیروزی به زنده ماندن قرنها پس از صحنه و میدان نبرد است.
زنده تر و محبوبتر از امام حسین علیه السلام چه کسی را می توان نام برد …
.
.
حلال جمیع مشکلات است حسین
شوینده ی لوح سیئات است حسین
ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلاست
جائی که سفینه ی نجات است حسین
.
.
ای اشک کجایی که غم از راه رسید
اندوه عظیم و ماتم از راه رسید
یک سال گذشت و باز یک بار دگر
پلکی زدی و محرم از راه رسید
.
.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
هر وقت به یاد سید الشهدا افتادید سه مرتبه بگویید:
صلی الله علیک یا أبا عبدالله
تا خداوند ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را به شما بدهد!
.
.
زمانه ی عجیبی است!
برخی مردمان امام گذشته راعاشقند، نه امام حاضر را!
میدانی چرا؟!
امام ِگذشته را هرگونه بخواهند تفسیرمی کنند،
اما امام ِحاضر را باید فرمان ببرند.
وکوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند …
.
.
قیامت بی حسین غوغا ندارد
“شفاعت بی حسین معنا ندارد
حسینی باش که در محشر نگویند
چرا پرونده ات امضاء ندارد …
.
.
به یکتایی قسم ، یکتا ست عباس
امیر کشور دلها ست عباس
اگر چه زاده ام البنین است
و لیکن مادرش زهرا است عباس
.
.
حسین جانم!
دست من گیر
که این دست همان است
که من سال ها
از غم هجران تو بر سر زده ام …
.
.
آنچنان کز برگ گل عطر گلاب آید برون
تا که نامت میبرم از دیده اشک آید برون . . .
السلام علیک یا ابالفضل العباس
.
.
علی یک دسته گل از یاس آورد
ز طوبی شاخه ی احساس آورد
میان باغی از گل های زهرا
خوشا ام البنین “عباس” آورد
.
.
جز حسین بن علی کیست که در راه خدا
آنچه او را به جهان هست میسر بدهد …
.
.
تاریخ فقط برای خواندن نیست، برای عبرت گرفتن هم هست …
بدانید و به هوش باشید که اسلام، در فقر پا گرفت و در طمع مسلماننماها به خون نشست …
.
.
عاشورا هر روز در کربلای دلمان اتفاق می افتد کوشش کنیم حسین دل، به دست یزید نفس، تشنه لب شهید نشود …
.
.
سِر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ
پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود
چشمه فریاد مظلومیت لب تشنگان
در کویر تفته جا می ماند اگر زینب نبود
زخمه زخمی ترین فریاد، در چنگ سکوت
از طراز نغمه وا می ماند اگر زینب نبود
در طلوع داغ اصغر، استخوان اشک سرخ
در گلوی چشم ها می ماند اگر زینب نبود
ذوالجناح دادخواهی، بی سوار و بی لگام
در بیابان ها رها می ماند اگر زینب نبود
در عبور از بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه ها می ماند اگر زینب نبود
(قادر طهماسبی)
.
.
به جای جای دلم جای پای تو است حسین
خوشم که حنجره ام نینوای تو است حسین
هزار چشمه ی اشکم اگر دهند به چشم
خدا گواهست که وقف عزای تو است حسین
(زمزار)