سخنان داستایوسكی
فیودور میخاییلوویچ داستایوسکی (داستان نویس روسی)
حقیقت تركیبی است از گریه ها و خنده ها.
*
قدم تازه اي برداشتن… اين چيزي است که مردم بيشتر از آن ميترسند.
*
تنها آرامش و سكوت، سرچشمه ی نیروی ابدی و جاوید است.
*
از جمع صدها خرگوش هرگز یک اسب به وجود نخواهد آمد و از گردآوری صدها نکته سؤظن هیچگاه دلیل قاطعی به دست نمیآید.
*
اگر خدایی وجود نداشته باشد، آنوقت هرکاری مجاز است.
*
ما مرده به دنیا میآییم. مدتهاست که دیگر نسلهای ما از پشت پدران و از رحم مادرانی زنده به دنیا نیامدهاند…
دانستن این معنا حتی برایمان دلچسب است، لذت میبریم که چنین هستیم؛ ما ساختگی و تصنعی هستیم و دائما نیز بر این تصنعیبودن افزوده میشود. مدتهاست که به آن خو کردهایم. به گمانم به زودی بر آن خواهیم شد تا ترتیبی بدهیم که به صورت اندیشه محض متولد شویم.
*
آدمی هرقدر هوشمندتر باشد، افسردگی و بطالتش بیشتر است!
*
انسان تنها موجود زنده اي است که نميخواهد آن چه را که هست بپذيرد .
*
زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند.
*
كسی كه به خودش دروغ می گوید و به دروغ خودش گوش می دهد، كارش به جایی خواهد رسید كه هیچ حقیقتی را نه از خودش و نه از دیگران تشخیص نخواهد داد.
*
اگر یك روز، یك ساعت، ناگهان همه چیز بخواهد به یك چیز تبدیل شود، برترین آنها مهر ورزیدن است.
*
سراسر زمین از بالا به پایین، آكنده از اشك بشر است.
*
دانش بیمناك ترین بلای جان آدمی است… رنج و بدبختی آن از طاعون و قحطی و جنگ بیشتر است.
*
انسان موجودی است كه به همه چیز عادت می كند.
*
من معتقدم كه همه ما باید عشق به حیات را دریابیم و زندگی را دوست بداریم.
*
هر چه بیشتر از افراد بشری متنفر میشدم، عشقم به بشریت فزونتر میشد.
(جملات حکیمانه)