سخنان دکتر مصدق؛
نجات وطن عالی ترین و بزرگترین قانون است.
*
قانون برای مملکت است نه مملکت برای قانون!
*
مملکتی که رجال ندارد هیچ چیز ندارد….
*
اگر از طریق آزادی و دموکراسی نتوانیم کاری بکنیم،
از طریق اختناق و زور و قلدری برای مردم ناراضی نمیتوانیم کاری انجام دهیم.
*
بر فرض که ما با هواخواهان رژیم موافقت کنیم و بگوییم دیکتاتور به مملکت ما خدمت کرد.
در مقابل آزادی که از ما سلب نمود چه برای ما کرد؟
*
هر ملتی باید عقیده داشته باشد.
اگر یک ملتی عقیده نداشته باشد آن ملت کارش زار میشود همه باید سعی کنید که در جامعه یک عقیده و مسلک و مرامی باشد.
اگر ملت بیمرام باشد آن ملت از بین میرود.
*
اگر شرایط انتخاب کنندگان و طرز انتخابات صحیح شد آن وقت آنها هر کسی را که انتخاب کنند خوب میشود.
*
اگر امور اجتماعی خوب نباشد امور انفرادی هم بد میشود
پس لازم است که اول هر کس در اصلاح جامعه بکوشد و بعد امور انفرادی را اصلاح نماید.
*
ما نمایندگان قبل از هر چیز باید به ایران نظر کنیم و منافع عموم را بر منافع شخصی خود ترجیح دهیم.
*
من با دادن هر امتیاز از نظر اقتصادی و سیاسی مخالفم چون تفکیک مسائل سیاسی از اقتصادی مشکل است.
*
مملکتی که رجال ندارد هیچ چیز ندارد
مخالفت من با دیکتاتوری این بود که از خصائص دیکتاتوری یکی اینست که مملکت فاقد رجال و دیکتاتور رجل منحصر به فرد باشد.
*
اگر دنیا وطن همگی است پس این جنگها و آدم کشیها برای چی است؟
و اگر هر ملتی برای خود وطنی است پس چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است.
*
معتقدم من غیر از حمایت از این طبق مرامی ندارم و نمیخواهم که کارگری به نفع سرمایهدار بیچاره و زبون شود
ایراد من به شما این است که مرام را از سیاست تفکیک نمینمائید.
*
آزادی مطبوعات و اجتماعات و حقوق مالکیت وسایر حقوق بشری را مردم میتوانند در قانون اساسی بخوانند
ولی اگر دولت نخواهد نمیتوانند از آنها استفاده ببرند و یا استفاده نمایند.
(جملات حکیمانه)