( اشعار زیبا و عاشقانه )
چون مه یک شبه جور تو دو تا کرد مرا
عاقبت عشق تو انگشت نما کرد مرا
بی غمی بر دل من درد دل آزاری بود
غم عشق تو بنازم که دوا کرد مرا
عاقبت حسرت آن گیسوی مشک افشانت
در به در یکسره چون باد صبا کرد مرا
زندگی در نظرم تنگتر از زندان کرد
آنکه از دام تو ای دوست رها کرد مرا
دارم امید که از راحت دل دور شود
آنکه ای راحت دل از تو جدا کرد مرا
همچو زلفت دلش ای کاش پریشان میشد
که پریشانتر از آن زلف دو تا کرد مرا
( ابوالحسن ورزی )