( اشعار زیبا و دلنشین )
آب توبه…
خود حجاب خود در این پایاب عالم بوده ام
با دلی گِل بسته اندر خانه ی غم سوده ام
غافل از احـــوال خویش و بی خبر از رمز راه
گوئیــا گـرد غباری در دل یــک توده ام
نیشی ازتقدیر حقّ، خواب از سر چشمم ربود
دیدم اندر تیرگی چون بیـرقی از دوده ام
پس ببـــستم من کمــر، جبــران مافاتم کنم
آبی از توبت به جان آمد؛ بدان پالـوده ام
بعد از آن جــام می دلبر به دست جان رسید
تیرگی، دیگر نگیرد جان؛ به می آلوده ام
بر دل الیـــار اگر یـک قطره از مهرش چکد
مدّعی گردد که از غم ها دگر آسوده ام
الیار (جبار محمدی)
برچسب هاآب توبه ابیات الیار (جبار محمدی) ابیات عاشقانه اشعار الیار (جبار محمدی) اشعار زیبا و دلنشین اشعار عارفانه اشعار و ابیات عاشقانه اشعار و دلنوشته های عرفانی اشعار و سروده های دلنشین الیار الیار (جبار محمدی) بیت زیبا جبار محمدی خود حجاب خود در این پایاب عالم بوده ام دفتر اشعار الیار (جبار محمدی) دلنوشته دلنوشته های الیار (جبار محمدی) دلنوشته های سایت زمزار دیوان اشعار زیباترین شعر سایت دلنوشته سایت شعر سایت شعر و دلنوشته سایت عاشقانه سایت غزل سروده سروده ها و ابیات عاشقانه سروده های الیار (جبار محمدی) سروده های عاشقانه و زیبا شعر شعر خیال شعر زیبا شعر زیبا و دلنشین شعر عاشقانه شعر عاشقانه زیبا شعر و سروده زیبا غزال غزل غزل غزلیات الیار (جبار محمدی)