( آرشیو اشعار زیبا و عاشقانه الیار )
کوی جانان …
عاشقان را کوی جانان دردها تسکیـن دهد
عشق خود را چون نگینـی بر منِ مسکین دهد
گــر نهـانی پا نهم بر کوی جانان یک شبی
جــامی از می پـرکنــد اندر نقــاب دیــن دهد
صورت بی صــورت جانــان ببینم یک نظر
جــــام زهـری از محبّت پرکنــد بی کین دهد
گر شوم گم کرده ره، در ظلمت نفسانی ام
نوری از شمـــع هـدایت، آیــت یاسیـــن دهد
گـر کند خار محبّت دامنــم را ریش ریش
در دیــــار خوبـــرویان کســوتی نرمین دهد
گــر چه در هجران یارم تلخ باشد کام من
در نهــــایت جــام لعلی، شربت شیرین دهد
خواهم از معشوق جامی، یا گوارا یا که تلخ
هرچه خواهد او، همان، یا آن دهد یا این دهد
آرزو دارم نهـــانی در دلـــم، کاین یار من
عشــــوه ها اندر میــانه، صحبت دیرین دهد
یــار من نور جهــان عاشقــان است و دگر
هر چه خواهد او دهد، نزدیک یا در چین دهد
غم مخـور الیـــار! در زندان نای و نی بسی
صبــر را پــاداش غفــران، رتبــت زرّین دهد
برچسب هاابیات الیار (جبار محمدی) ابیات عاشقانه اشعار الیار (جبار محمدی) اشعار زیبا و دلنشین اشعار عارفانه اشعار و ابیات عاشقانه اشعار و دلنوشته های عرفانی اشعار و سروده های دلنشین الیار الیار (جبار محمدی) بیت زیبا جبار محمدی دفتر اشعار الیار (جبار محمدی) دلنوشته دلنوشته های الیار (جبار محمدی) دلنوشته های زیبا و عاشقانه دلنوشته های سایت زمزار دیوان اشعار زیباترین شعر سایت دلنوشته سایت شعر سایت شعر و دلنوشته سایت عاشقانه سایت غزل سروده سروده ها و ابیات عاشقانه سروده های الیار (جبار محمدی) سروده های عاشقانه و زیبا شاعرانه ها شعر شعر زیبا شعر زیبا و دلنشین شعر عاشقانه شعر عاشقانه زیبا شعر و سروده زیبا عاشقان را کوی جانان دردها تسکیـن دهد غزال غزل غزل غزلیات الیار (جبار محمدی) کوی جانان