ابیات و سروده های شهادت سفیر حسین مسلم بن عقیل (ع)
کوفه درد است ولی ای همه درمان تو میا
قسمت می دهم این بار به قرآن تومیا
گیرم اینجا همه مردند ولی غیرت را…
..می فروشند به یک قیمت ارزان تو میا
باز هم نامه نوشتم که نیایی کوفه
آخر نامه نوشتم شه خوبان تو میا
سخن از تیر سه شعبه همه جا می گویند
جان شش ماهه ات آقای غریبان تو میا
کعب نی های عرب در همه جا معروف است
به تن کوچک و بی جان یتیمان تو میا
حرف غارت شد و انگار شنیدم آقا
قصه ای از کفن و یک تن عریان تو میا
جگرم سوخت ولی آب نخوردم هرگز
یاد کردم ز لبت سید عطشان تو میا
دختری گفت که مهریه من؟ خون حسین..
آه ای پادشه بی کس دوران تو میا
بچه ای گفت که سوغات، النگو،خلخال
رحم کن بر جگر زینب نالان تو میا
بعد تو عالم ایجاد عزاخانه شود
بیش از این قلب خدا را تو مرنجان… تو میا