( شعر عاشقانه انتظار امام زمان عج )
گر اي طبيب درد من از حالم آگاهي بيا … (احمد گلچین معانی)
گر اي طبيب درد من از حالم آگاهي بيا
ور اي اميد زندگي مرگم نمي خواهي بيا
بين جان از غم خسته ام وين دست از جان شسته ام
در چاره دردم مکن زين بيش کوتاهي بيا
آئينه رويا جز تو کس نايد به امداد نفس
ديگر تو مي داني و بس خواهي برو خواهي بيا
روزم ز حرمان شد سيه مويم بهجران شد سپيد
اي جلوه حسنت پديد از ماه تا ماهي بيا
حرمان به رنج افزوده شد گلچين ز غم فرسوده شد
گر اي طبيب درد من از حالم آگاهي بيا