شهید اکبر رفیعی

( شهیدی که ولادت و شهادتش در یک روز رقم خورد )

فرمانده شهید اکبر رفیعی کرکوندی ( معاون گردان امام حسین (ع) – لشکر 8 نجف اشرف )

( فرزند حاج حسن )

ولادت: 3 تیرماه 1344

شهادت: 3 تیرماه 1366

محل شهادت: منطقه سردشت – عملیات نصر 5

برترن رتبه به درگاه خدا دارد شهید

همترازی با گروه انبیاء دارد شهید

( با سپاس از آقای الهیار ابوطالبی – پایگاه مقاومت بسیج منتظران شهادت شهر کرکوند )

زندگینامه

من المومنین الرجل الصدقو ما عاهدو الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و تبدیلا (قرآن کریم)

( تقدیم به روح پاک و مطهر سردار رشید اسلام شهید رفیعی )

خدایا بنگر که چگونه عاشقان دیدارت برای حفظ ارزشهای والای انسانی این چنین گرانبیاترین هستی خویش را در طبق اخلاص نهاده و تقدیمت می کنند خدایا بنگر که خون جاری در محراب مسجد کوفه از فرق شکافته فرزند ابیطالب برزمین ریخت اگر سر  حسین بر بالای نیزه ها رفت و اگر دستان سردار سپاه و پرچمدار حسین ابوالفضل العباس بوسیله شمشیرهای کفر از بدن جدا شد اکنون نیز سردارائی بزرگ و عارف هم چون خرازیها  زینلیها حاج اسماعیل ها و اکبر رفیعها در راه تو همانند امیر مومنان فر قشان شکافته میشود .ای بردار برساحل دشتستان بزرگ و پهناوری که تاریخش می خوانند و از هابیل آغاز و در پهنه اجتماعات جاری و در گذرگاههای تاریخی دریا چه ها ودریاها گشته و همچنان موج میزند بایست و بر آن نظازه کن براستی ای برادر تاکنون لحظه ای براین ساحل ایستاده و فکر کرده ای که موج برخواسته از این دریاها و دریاچه های توفنده طوفانی را برپا کرده وچه کاخها و کاخ نشینهائی را در کام خود فرو برده است .آری تاریخ اسلام همیشه بسیار ورقهائی را طی کرده وهر ورق از تاریخ خونبار اسلام با خون شهیدی و ایثارگری همراه بوده است واین راه هم چنان طی شده واکنون به ما رسیده است و این ماهستیم که باید بوظیفه الهی خود عمل کنیم ورساننده پیام شهیدان به تمام جهان و گسترش دهنده دین آنها که همانا اسلام عزیز است در سطح عالم باشیم . و اما ایثار جانباز دیگر و سرداری بزرگ از قبیله هابیل و از صحرای کربلای حسین گذشت و پا در کربلای ایران نهاد .

سردار سپاه اسلام شهید اکبر رفیعی در سال 1344 در خانواده ای مذهبی و کشاورز در روستای کرکوند دیده به جهان گشود و از همان ابتدای کودکی به قرآن آشنایی پیدا کرد تا اینکه در سن 7 سالگی در مدرسه امیرکبیر شروع به تحصیل نمود و در اوقات فراغت در امر کشاورزی به کمک پدرش میشتافت و او را در این جهاد مقدس یار و یاور بود . شهیداکبر رفیعی به تحصیلات خود ادامه داد تا اینکه مبارزات مردم علیه رژیم پهلوی آغاز گردید با شروع این مبارزات شهید اکبر رفیعی به ثمر رساندن انقلاب در سطح روستا حضور فعال و گسترده داشت و همراه با دیگر هم رزمانش همچون شهید حاج اسماعیل بهرامی در تظاهرات علیه نظام طاغوتی شرکت نموده و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 در تشکیل بسیج مستضعفین در روستا نقش فعالی داشت . با توجه به اینکه هنوز در مبارکه پایگاه بسیج تشکیل نشده بود با همت دیگر برادران اقدام به تشکیل پایگاه مقاومت در روستا نموده و در فصل زمستان و تابستان شب و روز خود را وقف پاسداری و حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی و پاسداری از مردم روستا در مقابل هجوم ضد انقلاب نمود . بعداز اینکه مدت 3 سال از پیروزی انقلاب میگذشت با شروع جنگ تحمیلی همراه با یکی از هم رزمانش از اولین نیروهایی بودند که بطور داوطلب از این روستا پس از طی دو هفته آموزشهای چریکی به مناطق عملیاتی غرب کشور اعزام شد و 3 ماه با ضد انقلاب در محورهای عملیاتی سنندج مبارزه کردند . سردار شهید پس از بازگشت مجددا از طرف بسیج به مناطق عملیاتی جنوب اعزام شده و در عملیات فتح المبین حضور فعال داشت . در همین عملیات بود که به عنوان سر دسته گردان انتخاب شد و پس از انجام این عملیات به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مبارکه در آمد و پس از بیست روز که از عضویت در سپاه او میگذشت ماموریت یافت که به مدت 6 ماه در لشگر رسته توپخانه لشگر امام حسین انجام وظیفه نماید . در همین ایام بود که عملیات پیروزمند رمضان شروع شد و شهید اکبر رفیعی نیز در عملیات مسئولیت آتشبار را به عهده گرفت و بخاطر رشادت ها و شجاعت های بی نظیری که از خود بجای گذاشته بود به عنوان معاون گروهان به مدت 4 ماه در منطقه عملیاتی پاسگاه زید خدمت میکرد و پس از آن با شروع عملیات زنجیره ای والفجر به عنوان فرمانده گروهان در تیپ مستقل قمر بنی هاشم شروع به خدمت نمود و در عملیات والفجر4  نیز از ناحیه کتف مجروح شد . پس از این ایام مدتی را نیز در تبلیغات سپاه پاسدارن مشغول خدمت به اسلام بود ولی با آغاز عملیات خیبر راهی جبهه های جنگ شده و در این عملیات با حفظ سمت قبلی شجاعانه با کفار بعثی می جنگید. تا اینکه پس از مدتی رزمندگان کفار ستیز اسلام عملیات بدر را بر علیه کفار بعثی شروع کردند که سردار شهید اسلام برادر اکبر رفیعی به عنوان معاونت گردان در لشگر امام حسین مشغول به انجام وظیفه شد و پس از اتمام این عملیات مدتی در خط پدافندی جاده خندق که تحت نظر لشگر امام حسین بود خدمت میکرد تا اینکه پس از چندی از لشگر امام حسین به لشگر نجف اشرف منتقل شد و چون منطقه عملیاتی قادر در غرب کشور برای لشگر نجف اشرف تدارک دیده شده بود برادر شهید اکبر رفیعی به عنوان فرمانه گروهان در عملیات شرکت کرد و در همین عملیات مجروح شد و پس از بازگشت مدتی در مجتمع آموزشی مشغول ادامه تحصیل شد که در این هنگام عملیات والفجر8 از سوی رزمندگان اسلام جهت آزاد سازی شهر فاو شروع شد و سردار بزرگ سپاه توحید با سمت فرمانده گروهان در این عملیات شرکت کرده و شجاعانه با نیروهای کفار جنگید و پس از مدت 9 ماه آموزش غواصی خود را آماده نمود و به عنوان فرمانده گروهان غواصان خط شکن در عملیات کربلای4 شرکت نمود و مجددا با آغاز عملیات پیروزمند کربلای5 در منطقه شلمچه به عنوان معاون گردان انبیاء در عملیات عملیات شرکت فعال داشت و در فاصله بین عملیات کربلای5 تا شروع عملیت جدید همچنان در جبهه و جنگ حضور گسترده ای داشت تا اینکه عملیات زنجیره ای در غرب کشور در منطقه سردشت به نام نصر5 شروع شد که برادر شهیدمان اکبر رفیعی به عنوان معاون گردان امام حسین در این عملیات نیز شرکت کرد و صبح پیروزی همین عملیات بود که در تاریخ 3/4/1366 در حالی که ظلمت شب میرفت که جای خود را به نورانیت روز دهد فرشته های رحمت آمده بودند تا عاشقی را به پیش معشوق ببرند و در این هنگام بود که ندایی از آسمان رسید: آری چه صورت دلپذیری داشت. این ندا : یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه . که اندرون این ندا خبر پیوستن جانبازی دیگر به ملکوت اعلی بود و در این هنگام روحی به معراج رفت که عاشق صادق بود و جانی به جانان پیوست که پاک و مخلص بود . آری این سردار رشید توحید اکبر رفیعی بود که بر بال ملائک به دیدار معشوق شتافت وردای شهادت بر قامت خود پوشید .

” به راستی که روحش شاد و راهش پر رهرو باد “

متن وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم

یا ایها الذین آمنو الم تقولین ما لا تفعلون

کبر معنا عندالله ان تقو لوما لا تفعلون

ان الله الذین مالاتقون فی سبیله مناکانهم ینهان مرصوص

ای کسانیکه ایمان آورده اید چرا چیزی به زبان می گوئید که در مقام عمل خلاف آن می کنید .

بترسید از این عمل که سخن می گوئید و خلاف آن کنید که بسیار سخت خدا را به خشم و غضب می آورد .

خدا مومنان را که در صف جهاد کافران مانند سد آهنین همدست و پایدارند بسیار دوست می دارد .

خدایا چه بنویسم خدایا غیر از شکر تو چه دارم که بنویسم خدایا غیر از شکر از اینکه به من توفیق جهاد در راهت را عطا کردی چه دارم که بنویسم خدا یا ترا شکر می گویم که به من توفیق دادی که بتوانم به همه زرق و برق دنیا فانی پشت سر بذارم و مرا در دوست داران خودت راه دادی . خدایا تو را شکر که به من پدر و مادری دادی که مرا اینطور که رضای تو بود تربیت کنند به طرف تو حرکت کنم . خدایا تو را شکر که به من دوستانی دادی که همه آن ها برایم الگوی شجاعت و رشادت بودند و هستند. خدایا تو را شکر که به من توفیق دادی که بتوانم مقابل مرگ قد علم کنم و مرگ در مقابلم حقیر و ذلیل گردد .

خدایا تو خودت میدانی که در مکاتبه با مرگ حقیر است خدایا واقعه زبان تشکر کردن از تو را ندارم تشکر از این همه نعمت که به من دادی توفیق این جهاد با عظمت که به من دادی خدا یا تو راشکر .

با درود فراوان بر محمد(ص) خانم پیامبران او که دین کامل را برای انسان عصیانگر مختار به جهان او رد و ارزش های انسانی را از نو سازمان داد و در راه هدف مقدس که رسیدن به الله باشد سازمان دهی نمود و با درود بر حسین (ع) که درس چگونگی زیستن و چگونه مردن در راه هدف و عقیده را به ما انسان ها آموخته و سلام بر مهدی موعود که شبها و روزها یمان در انتظارش سپری می شود و قلبمان به امید ظهور او میتپد و با درود بر امام عزیز و بتشکن او که با نفس مسیحا نیش جان دوباره به اسلام و شخصیت جدید به مسلمانان عطا نمود و کلام بر فقیه عالیقدر نزدیکترین و متعهد ترین فرد به خط امام و سلام بر عاشقان کربلا بسیجیاندلاور آن شهر دلان و آن راه گشایان آن نامداران آخرت و گناهان مظلوم دنیا .

آری اسلام بر آنهائی که هیچ خوفی از مرگ ندارند و شب چون شهر در دل سیاهی شب به قلب دشمن می تازند و آنهایی که در بهترین سنین زندگی به همه زرق و برق دنیا دست رد زده اند و عاشقانه بسوی معبودشان پرواز کردند و میکنند . اری امت اسلام شمائی که در این مراسم و بقیه مراسم شهداء و بقیه مراسم عزاداری شرکت می کنند به شما می گویند امت اسلام چون یاور اسلام هستید سپس گوش کنید که اسلام از زمان ظهورش مورد هجوم نابکاران و ستمکاران زمان بوده است و هم اکنون هم طاغوت ها و ابرقدرت ها و شیاطین عصر ها قویتر و مجهزتر از گذشته قصد ریشه کن کردن اسلام را کرده اند و به همین دلیل مسئولیت یکایک ما سنگین شده است . دنیای غرب با تحریک عراق او را وادار به جنگ با ما کردند و بعد از چند مدتی که متوجه شدند با مردم که اینقدر با تقوا و شجاع هستند نمی شود جنگید مسئله صلح تحمیلی را پیش کشیدند و در حال حاضر هم وضع کشور های غرب به خصوص خود کشور عراق طیری شده که تمام مردم مظلوم عراق به کشور جمهوری اسلامی می پیوندند از آن طرف همه کشورهای ابر قدرت به خلیج هجوم آوردند. آری این عظمت اسلام است که خواب راحت را از چشم ابر قدرت های دنیا ربوده و همه از ترس اینکه روزی تمام دنیا را عظمت اسلام نپوشاند . به این اقدامات دست می زنند ولی نمیدانند که امت ما عاشق شهادتند و ما همانند کوه مقاوم و اسطورمانده اند امت عزیز قدر این اسلام را بهتر بدانید و دین خود را به اسلام ادا کنید که فردای سختی در پیش داریم و اما مسئله بعد که مهمترین مسئله بعد از جنگ و حتی در ردیف جنگ است و آن چیزی که به مبارزات و به جنگ ما رنگ و بوی الهی می دهد مسئله ولایت فقیه است که در حال حاضر به عهده امام امت اسلام است او که با رهبری پیامبر گونه اش انقلاب ما را در بحرانی ترین لحظات هدایت و ما را به اینجا که اکنون میبینید رسانید و ما که با اسلام بیگانه بودیم با وجود او به خویشتن اصلی خود عروج نموده و انچنان که شایسته یک انسان متعهد و مسلمان است در قرن بیستم ظهور نمودیم . اری برادران و خواهران مواظب باشید که گروهی خدا آشنا می خواهند رهبری را تضعیف کنند و ما بعد او امام حضرت آیت الله منتظری را به عنوان فقیه می شناسیم و به فرمان او از دل جان گوش می دهیم و توصیه های او را به مرحله اجرا خواهیم گذاشت و می گذاریم .

به گروهی که به هر نحوی می خواهند به خط رهبری امام که همان خط المحمد و علی است ضربه وارد کنند هشدار می دهیم که بترسید از روزی که خشم خداوند شما را می گیرد و بترسید از روزی که دست انتقام الهی از آستین امت و حزب الله بیرون آید و شما را به جائی بفرستند که لایق و شایسته آنجائید هشدار به شما که مخالفان واقعی اسلام هستید در هر لباس که می خواهید با شهید چه روحانی و چه سایر اقشار اگر بخواهید او خط امام خارج شوید سرنوشتی چون خوارج خواهید داشت و عذاب دنیا و آخرت گریبانگیر خواهد شد و شما ای خشکه مقدس های ترسو و نفهم و بی فرهنگ و خارج از ولایت فقیه البته شما کوچکترانید که بخواهیم برای شما کاغذی را مصرف کنیم ولی چه کنم که درد دل است و از شهداء پیام و مسئولیت دارم به شما میگویم که اعمال زشت شما بر علیه نیروهای صادق و مخلص انقلاب از جمله بسیج بر همگان مشخص شده و امیدوارم که دست از اعمال زشتتان بردارید و گرنه همین بسیجیان مظلوم با آن قدرت الهی شما را سرجایتان خواهند نشاند اما پدر و مادر عزیز و گرامیم خداوند به شما ارج عظیم عنایت بفرماید که امت خودتان را خوب امانت داری کردید و سپس آن را تحویل صاحب اصلی خودش دادید من که زبان تشکر را ندارم فقط برایتان دعامی کنم که خداوند به شما هم صبر عنایت بفرماید و امیدوارم خداوند همگی مان را به وظیفه الهی که بر دوش داریم آشنا بگرداند و امیدوارم که اگر حیات دنیویم نتوانستم یاوری برای اسلام مظلوم باشم مرگم بتواند برای اسلام و مسلمان افتخار باشد اگر خدا خواست و جنازه ام بدست شما نرسید هیچ ناراحت نباشید که ما راضی به رضای خدا هستیم اگر بدنم قطعه قطعه شود و در جبهه ها پخش شود آن موقع دستهایتان را بلند کنید و خدا را شکر کنید که خدا شهادت را سعادت را نصیبم کرده و راضی به رضای حق تعالی باشید که همین برایتان بس است امیدوارم کمی به جنازه شهدا عزیز بیندیشیم و ببینیم که آیا مرگ روزی سراغ ما نخواهد آمد و کمی به آن وقت که ما را در قبر می گذارند بیندیشیم که موقعی که خاک بر روی جنازه ما ریختند کیست که فریاد ما برسد در آن تاریکی قبر در آن فشار قبر آری آیا غیر از اعمال دنیوی چیزی داریم فکر کنیم و دست از مال دنیا و چشم داشت به زرق و برق دنیا بردارید و به آخرت فکر کنید در آخرت چیزی از مال دنیا دست شما را نخواهد گرفت و دست خالی و با بار معصیت محشر می شویم خداوند به همه ما توفیق ترک معصیت عنایت بفرماید در پایان از کلیه برادران که خدای نکرده ناراحتی از دست اینجانب دارند می خواهم که به بزرگواری خودشان ببخشند .

« والسلام »

23/3/1366           اکبر رفیعی

تصاویری از شهید اکبر رفیعی کرکوندی

( زمزار )