( متن زیبا درباره خداوند )
هر که منظور خود از غیر خدا میطلبد
چون گدایی ست که حاجت ز گدا میطلب
*
*
*
بارالها بال پروازم ببخش
روح آزاد سبکتازم ببخش
عاشق بزم توام راهم بده
عقل روشن ، جان آگاهم بده
*
*
*
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ
ﺑﺮﺍﻱ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺧﺴﺘﻪ ﻗﺪﺭﻱ ﻋﺸﻖ،
ﺑﺮﺍﻱ ﮔﺎﻣﻬﺎﻱ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺩﺭ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻗﺪﺭﻱ ﻋﺰﻡ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺯﺧﻤﻬﺎ ﻣﺮﺣﻢ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺧﻤﻬﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ،
ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺮﺳﺶ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻣﺎ ﭘﺎﺳﺦ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﺎﺭﺍﻥ،
ﺑﺮﺍﻱ ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎ ﮔﺮﻣﺎ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺍﺑﻬﺎ ﺭﺅﻳﺎ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﺮﮔﺸﺘﮕﻲ ﺍﻳﻤﺎﻥ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺑﻴﮕﺎﻧﮕﻲ ﺍﻟﻔﺖ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺁﻏﺎﺯ،
ﺑﺮﺍﻱ ﻇﻠﻤﺖ ﺟﺎﻥ، ﺭﻭﺷﻨﺎﻳﻴﻬﺎﻱ ﭘﻲ ﺩﺭ ﭘﻲ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻴﺮﺕ ﺩﻝ، ﺁﺷﻨﺎﻳﻴﻬﺎﻱ ﭘﺮﻣﻌﻨﺎ،
ﺑﺮﺍﻱ ﻋﺸﻘﻬﺎﻱ ﺧﺴﺘﻪ ﻗﺪﺭﻱ ﺭﻭﺡ،
ﺑﺮﺍﻱ ﻋﺰﻣﻬﺎﻱ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻗﺪﺭﻱ ﺭﺍﻩ… ﻋﻄﺎ ﻓﺮﻣﺎ …..ﺍﻣﯿﻦ……
*
*
*
*
کوله بارم بردوش، سفری می باید
سفری بی همراه تا ته تنهایی محض
دلکم بامن گفت:
هرکجالرزیدی
یاکه هم ترسیدی
بگو با خود من خدارادارم
*
*
*
الهی!
از آنچه نخواستی، چه آید؟
و آن را که نخواندی کِی آید؟
تا کشته را از آب چیست؟
و نابایسته را جواب چیست؟
تلخ را چه سود اگر آب خوش در جوار است؟
و خار را چه حاصل از آن کَش بوی گل در کنار است.
*
*
*
. از ته دلت بخون
گفتم گرفتارم خدا گفتی که آزادت کنم
گفتم گنه کارم خدا گفتی که عفوت میکنم
گفتم خطا کارم خدا گفتی که می بخشم خطا
گفتم جفا کارم خدا گفتی وفایت میدهم
گفتم صدایت میکنم گفتی جوابت می دهم
گفتم ز پا افتاده ام گفتی بلندت میکنم
گفتم نظر بر من نما گفتی نگاهت می کنم
گفتم بهشتم می بری؟ گفتی ضمانت می کنم
گفتم که من شرمنده ام گفتی که پاکت می کنم
گفتم که یارم می شوی گفتی رفاقت میکنم
گفتم ندارم توشه ای گفتی عطایت میکنم
گفتم دردمندم خدا گفتی مداوایت کنم
گفتم پناهی نی مرا گفتی پناهت می دهم
عاششششششقتم خدا
*
*
*
باران رحمت خدا همیشه در حال باریدن است
گاهی این ما هستیم که کاسه هایمان را برعکس گرفته ایم….
*
*
*
خدای من همان خدایی است که هر صبح سلامش می کنم و می گویم:
امروز بیشتر از بقیه روزها مواظبم باش…امروز یک شانس دوباره برای زندگیست
من قدرش را میدانم…تو هم کمکم کن
خدای من همانیست که هر شب قبل از خواب یادش میکنم و از او می خواهم فردا روز دیگری باشد..
خدای من همان خداییست که وقتی میخندم،یادم میاید او مرا می خنداند و وقتی گریه می کنم میدانم امتحان دیگریست…خدا امتحان های سخت از من می گیرد ولی تقلب هم زیاد میرساند…دور از چشم همه
من خدایی دارم به زیبایی یک پروانه..
.به بزرگی یک اقیانوس.☄..به مهربانی یک مادر…
به بی توقعی یک پدر…☘
خدایی که خانه اش همین حوالی است…دیوار به دیوار قلبم
*
*
*
مناجات عاشقانه
الهي !
از من آهي و از تو نگاهي .
الهي ! عمري آه در بساط نداشتم و اينك جز آه در بساط ندارم .
الهي ! غبطه ملايكه اي را مي خورم كه جز سجود نمي دانند ، كاش حسن از ازل تا ابد در يك سجده بود .
الهي ! تا كي عبدالهوي باشم ، به عزت تو عبدالهو شدم .
الهي ! سست از آن كه مست تو نيست كيست ؟
الهي ! همه اين و آن را تماشا كنند و حسن خود را ، كه عجيب تر از خود نيافت .
الهي ! دل بي حضور چشم بي نور است ، اين دنيا را نمي بيند و آن ، عقبي را .
الهي ! همه حيوانات را در كوه و جنگل مي بينند و حسن در شهر و ده .
الهي ! هر كه شادي خواهد بخواهد ، حسن را اندوه پيوسته و دل شكسته ده .
الهي ! آن كه خوب را حباله اصطياد مبشرات نكرده است ، كفران نعمت گرانبهائي كرده است .
الهي ! مراجعات از مهاجرت به سويت تعرب بعد از هجرت است و تويي كه نگهدار دل هايي .
الهي ! آن كه در نماز جواب سلام نمي شنود ، هنوز نمازگزار نشده ، ما را با نمازگزاران بدار .
الهي ! خوشا آن كه بر عهدش استوار است و همواره محو ديدار است .
الهي ! آن كس تاج عزت بر سر دارد كه حلقه ارادتت را در گوش دارد و طوق عبوديت را در گردن
*
*
*
*
نيايشی زيبا از آقا امام سجاد (ع)
الهي
دردهايي هست كه نمي توان گفت
و گفتني هايي هست كه هيچ قلبي محرم آن نيست
الهي
اشك هايي هست كه با هيچ دوستي نمي توان ريخت
و زخم هايي هست كه هيچ مرحمي آنرا التيام نمي بخشد
و تنهايي هايي هست كه هيچ جمعي آنرا پر نمي كند
الهي
پرسش هايي هست كه جز تو كسي قادر به پاسخ دادنش نيست
دردهايي هست كه جز تو كسي آنرا نمي گشايد
قصد هايي هست كه جز به توفيق تو ميسر نمي شود
الهي
تلاش هايي هست كه جز به مدد تو ثمر نمي بخشد
تغييراتي هست كه جز به تقدير تو ممكن نيست
و دعاهايي هست كه جز به آمين تو اجابت نمي شود
الهي
قدم هاي گمشده اي دارم كه تنها هدايتگرش تويي
و به آزمون هايي دچارم كه اگر دستم نگيري و مرا به آنها محك بزني، شرمنده خواهم شد.
الهي
با اين همه باكي نيست
زيرا من همچو تويي دارم
تويي كه همانندي نداري
رحمتت را هيچ مرزي نيست
اي تو خالق دعا و مالك ” آمين”…
*
*
*
گاهی خدا را صدا کن
بی آنکه چیزی بخواهی
بی آنکه گله ای کنی
بی آنکه بگویی چرا…کاش…اگر…
بی آنکه تمام آنچه که نیست را به او نسبت دهی
بی آنکه حتی بخواهی توبه کنی
گاهی فقط خدا را صدا کن
او برای جنبیدن حروف نامش روی زبان تو
انتظار میکشد..
*
*
*
نیایشی با خدا
پروردگارم….
در مستجاب نشدن دعاهایم حکمتی نهفته است که خود فقط به آن علم داری.
میدانم دعاهایم میشنوی
واما من در محکمه جهل خویش تو را به براورده نکردن حاجاتم محکوم میکنم…
در مقابل دستهای گشوده شده ام بسوی آسمان آرام در گوش من زمزمه میکنی شکیبا باش بنده ام…
در پنهان اموری را برایت کنار گذاشته ام که خوشایند تو خواهد بود…
پروردگارم….
برای نداده هایت شکرگزارم چون میدانم خیر مرا تو فقط میدانی…
و برای داده هایت شکرگزارم…..
تو مرا انسان آفریدی…
و چه زیبا نعمتی است این نعمت…
مرا انسان آفریدی…
سرور کاینات جهان…
وهمه چیز درخدمت من
پروردگارم نگذار با ناسپاسی، این داده ات را از یاد ببرم…
بگذار تمام امورم را به تو بسپارم…
سکان کشتی را تو بدست بگیر…
انسانیتم را از من پس نگیر..
پروردگارم بگذار شکرگزار نعمتهای دیده و ندیده ات باشم
و طغیان نکنم به بهانه انسان بودنم…
بگذار همیشه تنها بنده تو باشم….
*
*
*
الهی
نصیرمان باش تا بصیرگردیم ؛
بصیرمان کن تاازمسیر برنگردیم؛
الهی
ای نام تو شیرین ؛
ای ذات تو دیرین ؛
خوشم که معبودم تویی؛خرسندم که مقصودم تویی ؛نه دوری که نخوانمت ؛
نه مجهولی که نشناسمت ؛الهی
کینه را ازسینه ام بزدای ؛
زبانم را از دروغ وتهمت نگه دار؛
اگرنعمتم بخشیدی،شاکرم کن؛
*
*
*
*
فرشته از خدا پرسید:
مردمانت مسجد میسازند…نماز میخوانند…چرا برایشان باران نمیفرستی؟؟!!
خدا پاسخ داد:
گوشه ایی از زمین دخترکی کنار مادر و برادر مریضش در خانه ای
بی سقف بازی میکند…
تا مخلوقاتم سقفی برایشان نسازند،آسمان من سقف آنهاست…
پس اجازه بارش نمیدهم!
(خدایا نانی ده که به ایمانی برسم، نه ایمانی که به نانی برسم
*
*
*
توی یک جمع بی حوصله نشسته بودم
طبق عادت همیشگی مجله را ورق زدم تا به جدول رسیدم
خواندم سه عمودی
یکی گفت : بلند بگو
گفتم : یک کلمه سه حرفیه
ازهمه چیز برتر است
حاجی گفت: پول
تازه عروس مجلس گفت: عشق
شوهرش گفت: یار
کودک دبستانی گفت: علم
حاجی پشت سرهم گفت : پول، اگه نمیشه طلا، سکه
گفتم: حاجی اینها نمیشه
گفت: پس بنویس مال
گفتم: بازم نمیشه
گفت: جاه
خسته شدم با تلخی گفتم: نه نمیشه
مادر بزرگ گفت:
مادرجان، “عمر” است.
سیاوش که تازه از سربازی آمده بود گفت: کار
ديگری خندید و گفت: وام
یکی از آن وسط بلندگفت: وقت
خنده تلخی کردم و گفتم: نه
اما فهمیدم
تا شرح جدول زندگی کسی را نداشته باشی
حتی یک کلمه سه حرفی آن هم درست در نمی آید !
هنوز به آن کلمه سه حرفی جدول خودم فکر میکنم
شاید کودک پا برهنه بگوید: کفش
کشاورزبگوید: برف
لال بگوید: حرف
ناشنوا بگوید: صدا
نابینا بگوید: نور
و من هنوز در فکرم
که چرا کسی نگفت:
” خدا ”
«صادق هدایت» »
*
*
*
من چیزهای زیادی را در دست گرفتم
و همهی آنها را از دست دادم،
ولی هر آنچه را که در دستان خدا قرار دادم؛
هنوز دارم…
*
*
*
همیشه امیدتان بخداباشد
نه بندگانش
چون امیدبستن به غیرخدا
همچون خانه عنکبوت است
سست،شکننده وبی اعتبار
خدا به تنهایی برایتان کافیست
*
*
*
خدایا…
وقتی تو از جنس بی نهایتی، پس من چگونه محدود شوم در خود و دنیای خود؟!
من با تو معنا می يابم و تو امید میبخشی به ناامیدی های این روزهایم؛
و من چنان در این دریای بیکرانِ رحمتت غرق می شوم که تمامِ ناممکن ها برایم ممکن میشوند…
و تمام قفل ها کلید…
و تمام آشوب ها، آرامش…
خدایا…
دنیای محدودم را با حضور خودت وسعت ببخش…
*
*
*
ای فرزند آدم
هر زمان که مرا بخوانی
و به من امید داشته باشی
تمام آنچه که بر گردن توست می بخشم
و اگر به وسعت زمین همراه با گناه به پیش من آیی ،
من به وسعت زمین همراه با مغفرت به نزد تو می آیم
مادامی که شرک نورزی
و اگر مرتکب گناه شوی بنحوی که گناهانت به مرز آسمان برسد
سپس استغفار کنی ،
تو را خواهم بخشید …
*
*
*
خدایا
مرا به بزرگی چیزهایی که ارزانی کرده ای
آگاه کن
تا کوچکی چیزهایی که ندارم
آرامشم را بر هم نزند.
*
*
*
قلبم درد می کند
اما باکی نیست تا تو را دارم
حس وجودت آرامش بخش ترین مسکن دنیاست
الا بذکر الله تطمئن القلوب
*
*
*
من در احاطه نور خداوند هستم
که هیچ چیزنمیتوانددرآن
رسوخ کند
آنچه برایم
خدا
میخواهد شادمانی و ایمنی ست
*
*
*
جای یک چیز رادرزندگیت
عوض کن
تازندگیت تغیرکند؛
بجای ترس از خدا؛
عشق بخدا را جایگزین کن
*
*
*
الهی
نمیـدانم
کُجـــــا ؟
کِــــــی ؟
کـــــــدام روز ؟
چـــــــه شـــــد ؟
کـه یـادت از دَستـم افـتـاد
و حـاصِلَش تمـام
زمـین خـوردن هـایـم اسـتـــ …
دلـــــــم میخــــــــــواهـد آرام
صــــــــدایتـــــــ کنـم :
” اللّهُـــــــمَّ یـا شـاهـِدَ کُـلِّ نَّجوی “
و بـگـویـــــــــــم :
تـــــــــو خـود آرامـشـــــــی
*
*
*
خدایاخسته ام،
ازبدبودنهایم
ازاینهمه تظاهربه خوب بودنهایی که نیستم.
ازآفرینش کوههاوآسمانهاوهستی که سختترنیست
خوبم کن؛
فقط همین
*
*
*
خدايا!
سپاس كه حافظ و راهنماي مني!
سپاس كه روشنايي الهيت رابر من ميتاباني،
تا عشق الهيت مرا در بر گيرد…
بارالها!
با چشماني اشكبار نام تو را هر نفس نجوا ميكنم
واز تو ياري ميخواهم…
بادا ، كه مرا از هر ذره غرور ، بي مهري و تعصب پاك گرداني،
پروردگارا!
مرا در خدمت به همنوعانم خستگي ناپذير بفرما…
رحمت تطهير كننده ات را بر من فرو ببار،
تا چون برف كوهساران سپيد گردم،
تا با تمامي قلب ، ذهن و روحم به تو عشق بورزم
ودر جست جوي فرصت ياري به ديگران باشم…