( جملات عاطفی و عاشقانه )
سری 45 اس ام اس و پیامک عاشقانه
قطاری که تو را بُرد
و خودش را به کوه زد
خراب نبود؛
عاشق بود!
•
•
کاش پلهبرقیهای فرودگاه را عکسْ سوار میشدی
به خانه برمیگشتیم
در خیابان عاشق میشدیم
بعد، کودک، نوزاد،…
و بعد،
کاش اصلن به دنیا نمیآمدیم!
•
•
تو حرامِ منی وُ
حلالِ تمامِ شهر!
با مردم که نمیشود جنگید،
به گلولهای حلالَم کن!
•
•
درِ خانهاَت به دریا باز میشد
و دریا
خانهی من بود.
یکبار به آب زدی وُ
عمریست پیِ تو میگردم.
•
•
گفتند به دریا زده وُ
باز نگشتهای؛
و کسی نگفت دریا
دلِ من بود
•
•
تو دلَت سفر میخواست
من، نه
ولی حالا هر غروب
مرا به سفرهای دور میبرند دُرناها…
•
•
چه بیرحم است باد!
بادبادک تو بودم من
از دستهایت ربود، بُرد
•
•
لطفن این شعر را
آهسته بخوانید.
روویِ سطرِ آخرِ گریههاش
خواب رفته است شاعر!
•
•
گفتند زلزله شده است
سراسیمه شتافتم
تا رودبار، منجیل؛ خرابههای بَم
تا حتا جغرافیای تمام زلزلههای جهان.
زیرِ تمامِ آوارها
تو بودی!
•
•
اَخم میکنی
آسمانْ ابر میشود
گریه میکنی، باران
میخندی، آفتاب…
آسمان را هم به بازی گرفتهای!
نوشته های رضا کاظمی
•
•
راه میروی
و شهر
اردیبهشت میشود
•
•
شیارِ دستهاش را نشان میدهد پدر:
“هنوو گُشنهگی نکشیدی عاشقی یادت بره!”
اما از ابرِ چشمهاش
چکّه میکند
تصویرِ زنی جوان!
•
•
بیا زندهگی را به اعماق ببریم.
اینجا
فقط جنگِ موجها و صخرههاست.
•
•
مرگ هم پایانِ تو نبود
وقتی فردای خاکسپاریاَت
به خانه برگشتی وُ با هم
یک دلِ سیرْ خندیدیم!
•
•
هر زنی با عطر تو از کوچه میگذرد
به « شور » میافتد
اما « بیداد » میخواند
این قناریِ بیچاره!
•
•
دل نیست این،
مُرداب است دیگر؛
دست و پای بیخودی نزن!
•
•
رفتهای وُ من
تازه عاشقَت شدهام!
•
•
ماه شدهام
راهنمای مسافران.
و چه غمانگیز است حکایتِ مسافری که
پایانِ راه
ماه میشود!
•
•
دیگر برنمیگردی
این، مثلِ روزْ روشن است.
اما
مادر به دلَش بَرات شده میآیی
و من، باور میکنم!
•
•
وقتی پاییز
چهار فصلِ سال باشد
آخرِ تنهایی استْ
بیتو قدم زدن!
نوشته های رضا کاظمی