(متن های زیبا برای ولادت امام علی علیه السلام)
اشعار و دلنوشته های ولادت امام علی (ع)
شکر خدا که نام علی در اذان ماست
ما شیعه ایم و حب علی هم از آن ماست
از یا علی زبان و دهان کی خسته شود
اصلا زبان برای همین در دهان ماست
*
*
در روز پدر به کعبه سرباید زد
بر بام نجف دوباره پر باید زد
درحسرت بوسه برضریح مولا
صد بوسه به دستان پدر باید زد
– ولادت مولا علی (ع) مبارک باد –
*
*
تا حب علی و آل او یافته ایم
کام دل خویش، موبه مو یافته ایم
وز دوستی علی و اولاد علی است
در هر دو جهان گر آبرو یافته ایم
*
*
واژه ها هنوز هم مشغول اند …
خورشید مثل کسی که گویی همه چیز را می داند، دستانش را زیر گونه های خود گذاشته بود و به کعبه می نگریست. حالا او می دانست اگر آن اتفاق استثنایی بیفتد، دیگر کسی خورشید بودن او را باور نمی کند. او اینک فاطمه را می دید که باردارِ خورشیدی به نام علی بود. با به دنیا آمدن او، دیگر بعید بود آسمانی ها در وصف خورشید از او سخن بگویند، با این همه او هم مانند بقیه آسمانی ها، منتظر و شادمان بود. علی که آمد، خیلی ها سر بالا گرفتند، مثل «رجب» که حالا دیگر میان ماه ها سری پیدا کرده بود. بعد از آن نوبت واژه ها رسید، بسیج شدند و هر چه از دستشان برمی آمد، کردند، کم هم نگذاشتند؛ تمام آن چه می توانستند بگویند یا بسرایند گفتند و سرودند، اما باز سال های سال تا توصیف کامل علی، وقت می خواستند. واژه ها هنوز هم مشغول اند، اما به این اطمینان قلبی رسیده اند که این مهم کار آن ها نیست، علی فراتر از توان همه آن هاست.
*
*
در حریم کعبه شاه انس و جان آمد پدید
آنچه مقصود دو عالم بود، آن آمد پدید
کعبه خود قلب جهان است و ز غیب ذات خویش
سرّ غیب الغیب در قلب جهان آمد پدید
پیش از آن کاید فرود «ایّاک نعبد، نستعین»
از درون کعبه وجه مستعان آمد پدید
*
*
امشب صدای دلکش زمزم علی علی است
امشب سرود عالم و آدم علی علی است
امشب دعای عیسی مریم علی علی است
باور کنید ذکر خدا هم علی علی است
*
*
پیشِ مردم کج مکن گردن که حیرانت کنند
آبرویت برده و بدتر پریشانت کنند
سفره دل باز کن در صحنِ ایوانِ نجف
پیشِ حیدر کن گدایی تا که سلطانت کند.
*
*
مولود کعبه در همه دنیا فقط تویی
گیرم که پرده پوش کنند آن شکاف را
زایشگه شماست اگر خانه ی خداست
معنای دیگری ست پس از این طواف را
*
*
در کعبه بزاد آن جهاندار
آن جفت بتول و شیر کرّار
در کعبه کسی چو او نزاده
این منزلتش خدای داده
*
*
کسی را میسّر نشد این سعادت
به کعبه ولادت، به مسجد شهادت
*
*
در کعبه شد پدید و به محراب شد شهید
نازم به حسن مطلع و حسن ختام او
*
*
گرد حریم قدس، چنان روزهای پیش
جمعی بدند یکسره در گفت و در شنید
آنجا زنی که جان جهانی نهفته داشت
از التهاب شوق نیارست آرمید
زیرا که روی دامن آن گلبن عفاف
می خواست تازه غنچه توحید بشکفید
برد التجا به کعبه، که ای آستان پاک
یارم چگونه از نظر مردمان رهید؟
دیوار کعبه کرد دهان با خروش باز
کاین خانه جای توست که آری گهر پدید
پا هشت در درون سرایی که غیر او
دست کسی به ساحت پاکش نمی رسید
شد در درون کعبه و دیوار شد به هم
چونان که بُد نخست به ستواریِ حدید
وا شد ز طاق عرش کلاف سفید نور
تابید روی کعبه چنان هاله ای سپید
بالید کعبه از شرف و بانگ تهنیت
از ساکنان عرش به گوش جهان رسید
دیوار کعبه بدرقه را، کرد سینه باز
چونان صدف که گوهر خود را کند پدید
مادر برون شد از حرم و کودکش به بر
وز این شکفت حادثه، حیرت لبان گزید
*
*
امشب علی علیه السلام می آید
ساقه های نیلوفری از پایه های عرش بالا رفته و سریر ولایت را به عطر وجودی خود آراسته اند، تا او بیاید و بر تکیه گاه پوشیده از رازقی آن تکیه زند. درون کعبه چه غوغایی است امروز! ملائک، بال در بالْ گستره آسمان ها را پوشانیده اند و جبرائیل و میکائیل و اسرافیل حلقه خانه کعبه شدند تا پر به نور وجود او بسایند! طنین نام او هلهله شادی ملائک است. جام های افلاکیِ عاشقان به سوی او می آیند و گیسوان سیاه شبْ به یُمن وجود او گل خنده های نقره ای را در میان آبشار آسمانی اش تقسیم می کند؛ چرا که امشب علی علیه السلام می آید!…
*
*
در حریم کعبه نور آفتاب افتاده است
یا فروغی از جمال بوتراب افتاده است؟
خانه زاد حقّ که در اثبات حقّانیتش
مدّعا واللّه اعلم بالصّواب افتاده است
*
*
امروز کعبه را شرف و مرتبت فزود
کانجا بزرگ آیت دادار، رخ نمود
زین پیشتر نداشت چنین حرمتی حرم
شد مولد علی و از آن حرمتش فزود
مهر علی است هادی حق دوستان پاک
بر کعبه می برند اگر روز و شب سجود
*
*
دیوار کعبه کرده دهن باز و عالمی
در انتظار حادثه ای غیر باور است
امروز کعبه فخر به هفت آسمان کند
امروز قدر زمزم، افزون ز کوثر است
بر گِرد کعبه گشته به پا شور و هلهله
در بسته است ودیده خلقی برآن در است
بنت اسد ز کعبه خرامد برون چو شیر
شیر افکنی به دامن آن شیر پرور است
نوزاد کعبه صاحب اورنگِ «انّما»ست
بر آسمان عدل و شرف مهر انور است
دست علی گلی به سر کعبه زد کز او
بابش ز هشت باب جنان جانفزاتر است
نوزاد کعبه در شب معراج با رسول
همراز و همکلام و هم آواز و هم براست
*
*
تا سيـد عشق ديده در کعبه گشود
خورشيدبه مهر روی او سجده نمود
از عـرش بلنـد هـاتفـی داد نـدا
اعجاز بزرگ خلقت است اين مولو
*
*
بهار جاودانی
چلچله ها به تمنّای پاسخ او، آمدن بهار را نوید می دهند. او که مهربانی را نثار عالمیان می کند و لاله ها در دشت دلدادگی از عشق او شور زندگی می گیرند. او که در کوچه باغ باورمان ماندنی و جاویدان است. او که قوهای سپیدبال آرام دریایی، صبحشان را با نام او آغاز می کنند. او که آفاق پرواز همه پرندگان مهاجر است. او که تجلّیِ هستی و مظهر ایمان است. او که شهر دلمان همراه با نفس پاک او نفس می کشد و نبض هستی اش به تپش می افتد. او که دنیا از برای جلوه تمام وجودش کوچک بود و هست. او که پایان شام انتظارمان و صبح صادق شام تارمان بود.
آری، علی بهار جاودانی سال های زندگیِ همه ما انسان هاست.
*
*
از امر حق به خانه حق شد ولادتت
تا حق شود ز جلوه تو جلوه گر، علی!
از یمن مقدم تو حرم گشت محترم
ای داده از تو نخل ولایت ثمر، علی
تا آنکه یادبود تو ماند به یادگار
بهر توگشت معجز شقّ القمر، علی
شرط قبول حجّ و طواف حرم تویی
سعی و صفا و رکن و منا و حجر، علی
*
*
آرامشم را با تو می یابم
علی جان، پنجره دلم را به روی صحن وجود آسمانی ات می گشایم و خویش را اسیر کمند شوق آفرین عشقت می کنم، ای هم زبانِ بهترین دقایق حیات، با تو سخن آغاز می کنم که پیاله حیاتم را، ساقی بزم شورانگیز خیال تو لبریز ساخته، و خاکستر وجودم را آتش عشق تو بر باد داده است. علی جان، درخشش طلیعه با شکوه وجود تو از پشت کوهسار چشمان همیشه مشتاق ما، شکوفایی گل های آفرینش را برایمان به ارمغان می آورد، آن گاه که نم نم باران لطیف مهر تو بر صفحه دلمان جاری می شود. نسیم مهرورزی با تو، در آسمان قلبمان وزشی آرام از سر می گیرد و عطر دل انگیز کوچه باغ های آرام اندیشه مطهّرت را به ما هدیه می کند. علی جان، در کلاس مهر تو، گل های سرخ باغ دل بستگی شکوفا می شود و عطر بنفش سادگی و خلوصت، هم دم نفس های زندگی، به روح پرتلاطم انسانی ات آرامش می بخشد.
*
*
نازد به خودش خدا که حیدر دارد
دریای فضائلی مطهر دارد
همتای علی نخواهد آمد والله
صد بار اگر کعبه ترک بردارد
*
*
علی کیست؟
در نسل ابراهیم خلیل ریشه داشت. در خانه کعبه زاده شد؛ فضیلتی که نه پیش و نه پس از او، کسی در آن شریک نبود. در دامن نبوت رشد کرد. نخستین مسلمان شد؛ اولین مردی که به رسالت ایمان آورد. در روزهای سخت و پرآشوب، یاور اسلام گشت. سایه ساری بود آرامش بخش، همراهی استوار و هم یاری فداکار. لیلة المبیت را او آفرید؛ در شب هجوم مشرکان برای قتل پیامبر در بستر ایشان آرمید. علی علیه السلام در بدر، ذوالفقار حماسه آفرین بود؛ در احد، سپر ستم زدا و در خندق، تمامی اسلام که در برابر تمامی کفر ایستاد. علی از اهل بیت بود؛ همانان که از رِجس و شرک دور بودند و از تطهیر شدگان شمرده می شدند. علی علیه السلام کسی است که خداوند درباره اش گفته است: «پیشوا و ولی شما، تنها خداست و پیامبر او و آنان که ایمان آوردند؛ همان ها که نماز را بر پا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند.» علی علیه السلام تفسیر این همه فضیلت است؛ مردی که فقط یک بار در تاریخ هستی ظهور کرد
*
*
امشب شب ولادت مولای ما علی است
سلطان دين و دل، شه ارض و سماء علی است
با گوش دل شنو که به يمن قدوم او
تسبيح اهل هر دو جهان ذکر يا علی است
دريای علم و معرفت و عشق و بندگی
سرچشمه کرامت بی منتها علی است
سالار صحنه های نبرد و امير حق
. آموزگار واقعهء نينوا علی است
ای آنکه دل شکسته ای از جور روزگار
بر هر بلا و رنج و مصيبت دوا علی است
زين در کجا روی که نيابی به هيچ روی
بهتر از آن سرای که صاحب سرا علی است
دست نيازت ار ز سر صدق شد بلند
آن کس که بی دريغ نمايد روا علی است
ای مدعی تو غره به طاعات خويش و من
دارم اميد آنکه شفيع همه علی است
*
*
به پادشاهان بگو ، برده ندارد علی
نوکر شاه نجف ، از همه آقاتر است
کوری چشم عدو ، به هر طرف بنگری
پرچم آل علی ، از همه بالاتر است
*
*