( شعر با درون مایه پند و اندرز درباره بی وفایی دنیا )
جانا تو را همیشه به دنیا قرار نیست … (سیفی)
جانا تو را همیشه به دنیا قرار نیست
دل خوش مدار زان که بر او اعتبار نیست
صدها هزار یار گرفت و رها نمود
از این عجوزه مهر و وفا انتظار نیست
چون کوفت کاروان اجل کوس الرحیل
ما را به قدر نیم جوی اختیار نیست
گر شرق و غرب را همه فرمانروا شوی
هنگام مرگ بهر تو راه فرار نیست
تا کی به مال و منصب دنیا تو غرهای
این عزت و جلال بدان یک قرار نیست
از بهر جمع سیم و زری در جهان حریص
این سیم و زر به همراه تو رهسپار نیست
میدان یقین که از پس مرگت به جز عمل
دیگر کسی رفیق تو اندر مزار نیست