( به مناسبت 28 مردادماه، سالروز درگذشت سیمین بهبهانی )
در رثای بانوی غزل ایران (دلنوشته ای از دکتر علی محمدی آسیابادی)
بر لب شعر و غزل، زمزمه یاسین است
رخت زیبای تخلص، کفن سیمین است
ازدحامی است از اندوه دم مسجد شعر
غم آنها که ردیف اند غمی سنگین است
اشک من قافیه و گفته من مرثیه شد
شادی امروز فقط واژه زهرآگین است
جامه واژه سیاه است بر اندام غزل
که چرا مرگ در این باغ، تغزل چین است
فارسی را تو ندیدی که پر از مرثیه شد؟
مرثیه، تسلیتی خشک به آن مسکین است
فارسی در شکن شعر تو زنجیری شد
شعر تو پیچش یاسی به تن نسرین است
قامت آب گره خورد به فواره شوق
تا ببوسد غزلت را که پر از پروین است
رفتنت کوچ پرستوست به ییلاق بهار
از ستمکاره جهانی که ستم آیین است
*
*
سیمین خلیلی معروف به سیمین بهبهانی (زادهٔ ۲۸ تیر ۱۳۰۶ تهران – درگذشتهٔ ۲۸ مرداد ۱۳۹۳ تهران)، نویسنده و غزلسرای معاصر ایرانی و از بنیانگذاران کانون نویسندگان ایران بود. سیمین بهبهانی در طول زندگیاش بیش از ۶۰۰ غزل سرود که در ۲۰ کتاب منتشر شدهاند. شعرهای سیمین بهبهانی موضوعاتی همچون عشق به وطن، زلزله، انقلاب، جنگ، فقر، تنفروشی، آزادی بیان و حقوق برابر برای زنان را در بر میگیرند. او به خاطر سرودن غزل فارسی در وزنهای بیسابقه به «نیمای غزل» معروف است .