( متن ها و جملات آغاز ماه محرم )
سلام من به محرم به تشنگی عجیبش
به بوی سیب زمین و غم حسین غریبش
*
*
صداي دسته ي زنجيرزن، غمي در من
و شعله مي کشد اکنون جهنمي در من
شب است و از همه سو خيمه مي زند اندوه
که تا بنا شود از نو محرّمي در من
*
*
شب اشک و شب آه و شب غم
شب دلواپسي و حزن و ماتم
ميان سينه قلبم بي قرار است
محرم آمده اي دل محرم
*
*
محرم رسید!
يادمان باشد:
اول نماز حسين، بعد عزای حسين.
اول شعور حسينی، بعد شور حسينی.
محرم و صفر زمان باليدن است نه فقط ناليدن،
بساطش آموزه است نه موزه.
تمرين خوب نگريستن است نه فقط خوب گريستن…!!!
السلام عليک يا ابا عبدالله! تسلیت باد محرم
*
*
زنده ماندم شب غمت آمد
ماه شب هاي ماتمت آمد
ساعت کار گريه کردن شد
فصل باران نم نمت آمد
*
*
راه را باز نماييد …محرم آمد
دم بگيريد که هنگامه ي ماتم آمد
دست بر سينه نهاده …همه تعظيم کنيد
مادري دست به پهلو، کمري خم آمد
*
*
خیمه ماه محرم زده شد بر دل ما / باز نام تو شده زینت هر محفل ما
جز غم عشق تو ما را نبود سودایی / عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ما . . .
*
*
کاش سهراب اینگونه میگفت:
آب را گل نکنید . . .
شاید از دور علمدار حسین (علیه السلام)
مشک طفلان بر دوش،
زخم و خون بر اندام،
می رسد تا که از این آب روان،
پر کند مشک تهی، ببرد جرعه آبی برساند به حرم،
تا علی اصغر بی شیر رباب
نفسش تازه شود و بخوابد آرام . . .
آب را گل نکنید . . . .
السلام علیک یا ابا عبد الله
*
*
قدم ز روی ادب زن حریم ماتم را
کن احترام و نگه دار حرمت غم را
به اذن حضرت زهرا بیا و مُحرم شو
بپوش جامه ی احرام حج ماتم را
*
*
از آسمان منادی ماتم رسیده است
فبک علی الحسین… محرّم رسیده است
از آسمان ببار که دلها گرفته است
خون گریه کن که قافله ی غم رسیده است
*
*
پهن شد سفره دل، بوی خدا آمده است
به تن شاه و گدا رخت عزا آمده است
*
*
بزرگ هیئتیان را صدا کنید از نو
بساط سینه زنی دست و پا کنید از نو
ز بقچه های قدیمیِ خانه، مادرها
لباس مشکی ما را جدا کنید از نو
*
*
خیمه، عَلم، کتیبه و پرچم بیاورید
شیون کنید شور محرم بیاورید
مِشکی کنید قامت رعنای کوچه را
پیراهن عزای مرا هم بیاورید
*
*
عاشقان کم کم به شور و التهاب افتاده اند
بهر احیای محرم در شتاب افتاده اند
مجمر و اسپند و بیرق را فراهم کرده اند
فکر چای روضه و قند و گلاب افتاده اند
*
*
مـردم بسـاط گـریـه و مـاتـم بیـاوریـد
وقتش شده که بیرق و پرچم بیاورید
مــردم کتـیبه هـای حـسـینیـّه نـزد کیـسـت؟
«باز این چه شورش است که…عالم» بیاورید
*
*
بر مشامم می رسد بوی محرم ای خدا
ترسم از این است محرم را نبینم ای خدا
شکر نعمت نعمت ام افزون کند حالا بگو
من چگونه شکر این غم را نمایم ای خدا
*
*
ارباب صدای قدمت می آید
هنگامه اوج ماتمت می آید
ما در تب داغ و غم تو می سوزیم
چند روز دگر محرمت می آید
*
*
شال و لباس مشکی ما را بیاورید
حیّ علیَ العـزا که محرّم رسیده است
*
*
سـلام آقای من!
من جزو آدم بدای روزگارم
همه ی عمرم جاده خاکی بوده و خطا
بـدم ،بد اما…
میخـوام به عـشق شما
از اول محرم، از نـو شروع کنم
ارباب قبولم کن
*
*
اهل عالم، دارد از ره ماه ماتم میرسد
هیئتیها، یا علی؛ دارد محرّم میرسد
*
*
محرم نزدیک است
خدایا
آرزوی کربلا در سینه داریم
به عشق کربلا
بر تربتش سر می گذاریم
السلام علیک یااباعبدالله الحسین
*
*
مــردم کتـیبه هـای حـسـینیـّه نـزد کیـسـت؟
«باز این چه شورش است که…عالم» بیاورید
خواهید از خدا که در این شصت روز عمر
در بـیـن روضــه هــا نـکـنــد کـم بـیـاوریـد
*
*
دردمن عشق است درمانم حسین
دین من عشق است، ایمانم حسین
با الفبای جــنون بر دفــــــــترم
می نویسم عشق میخوانم حسین
*
*
فصل اشک و سوز و آه از پرده ی دل میشود
باز چشمانم به رنگ سرخ مایل میشود
باز هم روح الامین مرثیه خوانی میکند
کاف و هاء و یا و عین و صاد نازل میشود
*
*
نسیم روضه وزیده محرم آمده است
زمان گریه به ارباب عالم آمده است
دوباره بیرق و پرچم دوباره طبل و کتل
که ماه مرثیه وغصه و غم آمده است
*
*
محرم نزدیکه…
آقای من این محرم منو درستم کن …
چرا آواره کوه و بیابانم ،
چه میخواهد غم عشق تو از جانم،نمیدانم
*
*
دمید روح غم اندر، تن مه غم عالم
تو نوحه سر بده چون شد، عزای اشرف آدم
لباس تیره به تن کن، ز داغ نوحه تو سر کن
که گشته ماه عزا و ، دوباره گشت محرم
*
*
دوباره می رسد از ره، صدای پای محرم
سلام ماه حسین جان و گریه های محرم
چه نفس های شریفی که می شوند در این ماه
شبیه کعبه سیه پوش ماجرای محرم
*
*
ماه محرّم آمد و گریان شدم حسین
تا که هلال ماه عزایت حلول کرد
دل بیقرار و بی سرو سامان شدم حسین
این سفره های روضه پر از رزق و برکت است
شکر خدا دو مرتبه مهمان شدم حسین