بر چهره ام غم دوران گذشته است
آن روی سکه ی خندان، گذشته است
انگار، ثانیه هم بی مروت است
بر ذهن خسته، چه لنگان گذشته است
با هر تلنگر بی جا، دلی شکست
اشکی به گونه نمایان گذشته است
خوش آمدی که بگویی عزیز من
برخیز، فصل زمستان گذشته است
وقت است کهنه ی فکرت، عوض شود
اینک که موسم بوران گذشته است
با بوی سبزه و باران، نفس بکش
بر دشت، بوی بهاران گذشته است
در پشت پنجره حسی چشیدنی ست
بر شامه، نم نم باران گذشته است
برچسب هااشعار مهدی نژاد هاشمی باران شعر شعر باران نم نم باران