( شعر درباره شب یلدا و فراق امام زمان عج )
یلدای مهدوی … شعر از حسین رئوفی
واژه ها با من سرگشته، سرودن با تو
این دلم، از قفس سینه ربودن با تو
نا دگر نیست و سرمایه ی من این نفس است
ایستادن ، حرکت ، راه نمودن با تو
فرق یلداست و شب های دگر ثانیه ای
و اهمیت آن ثانیه ، بودن با تو
میهمانت شده ام، یک دل زخمی با من
سفره از مرهم صد زخم گشودن با تو
شب مهتابی و مهمانی و مهر است ، از دل
همچو خوبان جهان کینه زدودن با تو
با «رئوفی» دل بی کینه که آنهم از توست
فیض از مهر بر این ذره فزودن با تو
*
*