( اشعار و دلنوشته های انتظار )
برگرد … شعر از عباس رسولی املشی
آیینه ها مشتاق دیدارند، برگرد
چشم انتظارت مانده بیدارند، برگرد
وصلت شفا و مرهم دلهای زخمی
این قوم در هجر تو بیمارند، برگرد
این باغ ها در انتظار باغبان است
گلها همه محتاج تیمارند، برگرد
این سروها لبیک گویان نگاهت
در آزمونت فوق ایثارند، برگرد
از عشق تا عشق حجاب انتظارت
این عاشقان در پشت دیوارند، برگرد
گل می کند هر شاخه ی دل با حضورت
دلها به عشقت جمله سرشارند، برگرد
هر چشم بینی، در رهت چشم انتظار است
چشم انتظاران تو بسیارند، برگرد
*
*
( زمزار )