آموخته ام که…!
آموخته ام … که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن نگاه را وسعت داد.
آموخته ام … که نمی توانم احساسم را انتخاب کنم اما می توانم نحوه بر خورد با آنرا انتخاب کنم.
آموخته ام … که پول شخصیت نمی خرد .
آموخته ام … که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند .
آموخته ام … که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید .پس چه چیز باعث شد که من بیاندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم .
آموخته ام … که همه می خواهند روی قله کوه زندگی کنند ، اما تمام شادی ها و پیشرفتها وقتی رخ می دهد که در حال بالا رفتن از کوه هستید .
آموخته ام … بهترین موقعیت برای نصیحت در دو زمان است : وقتی که از شما خواسته می شود، وزمانی که درس زندگی دادن فرا می رسد .
آموخته ام … که کوتاهترین زمانی که من مجبور به کار هستم ، بیشترین کارها و وظایف را باید انجام دهم.
آموخته ام … که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم .
آموخته ام … که زندگی دشوار است اما من از او سخت ترم .
آموخته ام … که چشم پوشی از حقایق آن ها را تغییر نمی دهد .
آموخته ام … که این عشق است که زخم ها را شفا می دهد نه زمان .
آموخته ام … که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی از سوی ما را دارد .
آموخته ام … که فرصتها هیچگاه از بین نمی روند ،بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد .
آموخته ام … که آرزویم این است قبل از مرگ مادرم یکبار به او بیشتر بگوییم دوستش دارم .
آموخته ام … که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم .
آموخته ام … که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد ، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم .
آموخته ام … که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند .
آموخته ام … داشتن کودکی که درآغوش شما به خواب رفته زیباترین حسی است که در دنیا وجود دارد.
آموخته ام … که مهربان بودن بسیار مهم تر از درست بودن است .
آمو خته ام … که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی ( نه ) گفت .
آموخته ام … بهترین کلاس درس دنیا کلاسی است که زیر پای پیر ترین فرد دنیاست.
آموخته ام … وقتی که عاشقید عشق شما در ظاهر نیز نمایان می شود .
آموخته ام … تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید : تومرا. شاد کردی
آموخته ام… که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد فقط دستی است برای گرفتن دست او ، وقلبی است برای فهمیدن وی .
آموخته ام … که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی ، شگفت انگیز ترین چیز در بزر گسالی است.
(پاتوق)