طنز نوشته های جدید؛
خوشبختی یعنی موقعِ خوابیدن آلارم نزاری…
::
::
قبول دارین که فقط یه ایرانی هست که باطری کنترل را با ضربه های مکرر مجبور به ادامه حیات می کنه ؟
::
::
جمله “اوکی، بازم دست درد نکنه” همان مودبانه ی “خاک تو سرت ، بازم به هیچ دردی نخوردی” می باشد…
::
::
خوشبختی یعنی موقعِ خوابیدن آلارم نزاری…
::
::
اینکه بالش نباید خنکیِ خودشو از دست بده به کنار، حجمش هم نباید بخوابه…
همچنان چشم امیدمان به دانشمندان است !
::
::
اینایى که میگن یه تار موت رو به دنیا نمیدم، حرف مفت میزنن…
موقعیتش پیش بیاد کل هیکلتو به یه کیلو پوست پیاز یا به ته دیگ ماکارانی میفروشن !
::
::
چیز چیست ؟
کلمه ایست شگفت انگیز در زبان فارسی که میتواند جایگزین تمـــام کلمات دیگر شود ؛ زمانی که طرف کم می آورد از آن کلمه در جمله اش استفاده میکند ؛ به مثال های زیر توجه کنید :
چیز اینو کجا گذاشتی ؟
خواستم خدایی نکرده یه وخ چیز نشه …
برو پیش فلانی چیز کن !
::
::
خیلی دلم میخواد یکی بیاد بهم بگه چرا ناراحتی یه حرکت سیبیل آتشین بهش بکشم و دوتا بزنم پَسِ گردنش بگم به تو ربطی داره ؟
::
::
پسر خاله م : یه روز رفتم نونوایی ، نونوا گفت هرکی اومد بگو پشت سرت وا نسه ، نون نمی رسه ، منم هرکی اومد گفتم بیا جلوم واسا پشت سرم نون نمی رسه !
::
::
هیچوقت با سوسیس های بهم گره خورده مثل نانچیکو حرکت نمایشی اجرا نکنید !
وقتی بخوره به دماغتون فرق نمیکنه نانچیکو باشه یا سوسیس ، دردش همون قدره که من امروز سه ربع بی حرکت خوابیده بودم کف آشپزخونه …
::
::
یکی از آرزوهام اینه که خواننده نشم ؛ این روزا خواننده نشدن خیلی سخته …
::
::
میدونی چرا خدا انیشتین و دکتر حسابی و نیوتن رو قبل از من آفرید ؟
میخواست قبل از طراحی نمونه اصلیش چندتا نمونه آزمایشی بسازه …
الان من در خدمت شمام !
::
::
یه کرم خاکی خودشو تکوند ، بعدش دیگه فقط یه کرم معمولی بود !
::
::
تنبلی زمانی لذت بخش است که یک عالم کار برای انجام دادن داشته باشی …
::
::
دختره میره پیتزا فروشی یه پیتزا سفارش میده ، صندوق دار میپرسه پیتزاتون چند قسمت بشه ؟ ۶ یا ١٢ قسمت ؟
دختره میگه وای نه من ١٢تا نمیتونم بخورم همون ۶ قسمتش کنید …
::
::
یه بار هم اومدم از دهن یکی حرف بکشم، دستم لیز خورد دندونشو کشیدم !
::
::
انقد بدم میاد از اینایی که یه ساعت داری با عشق حرف می زنی ، همین که ساکت میشی در میاد میگه “من الان باید برم بعدا راجع بهش حرف می زنیم …
احساس بوق بودن می کنه آدم در اون لحظه …
::
::
هنوزم منتظرم یه روز یه خانوم و آقای پولداری بیان خونمون بعد مامانم بگه عزیزم ما تا حالا بهت دروغ گفته بودیم اینا پدر و مادر واقعی تو هستن …
::
::
اتفاقا از آدمایی که “انتظارشو نداشتین” ، انتظارشو داشته باشین !
::
::
“شاید هنوزم دوستم داره …” چیست ؟
تفکریه که هر از چند گاهی باید ر.ی.د توش !
::
::
اینایی که میگن شبا نباید چیزی خورد غلط اضافی میکنن ؛ اگه نباید ، پس یخچال چرا چراغ داره ؟
::
::
اون پشه ای که انگشتای پا رو نیش میزنه مجرم نیست ، بیماره !
::
::
امیدوارم هیچ مسلمونی مجبور نشه توی توالتی که بو میده مسواک بزنه …
::
::
در عجبم اون زمان با یه فلاپی که ۱٫۴۴ مگابایت بیشتر حجم نداشت چی رو جا به جا میکردیم دقیقا ؟
::
::
من آخرشم نفهمیدم فلسفه ش چیه که تو همه ی عروسی ها یه نفر با شلوار لی و تی شرت قرمز هست که از همه هم بیشتر میرقصه !؟
::
::
یه بار هم با بابام دعوام شد ولی چون امکانات نداشتم نتونستم خواننده بشم بیخیال شدم آشتی کردم …
::
::
یه دوس دخترم ندارم که ازم دور باشه، از غم دوریش بمیریم تا راحت شم از دست شما اینقد گیر ندین به من …
::
::
دیروز رفتیم کلاه قرمزی ! ۹ نفر بودیم و ۸ نفرمون برای همراهی یه پسر ۱۱ ساله رفته بودیم؛ در طول فیلم اون عادی نگاه میکرد و ما میخندیدیم…
::
::
آدم باید یه یخچال بقل تختش داشته باشه هر نیم ساعت یه بار یه بالش از توش در بیاره قبلیو بذاره تو …
::
::
به سلامتیه کریم بنزما که نمیگه بنزِ من … میگه بنزِ ما !
کم پیدا میشه آدم تو اوج شهرت اینقدر خاکی باشه … بعضی ها یه کم یاد بگیرن !
::
::
هنوز هستن کسایی که در مقابل شوخیت میگن : “بخندم یا لخت شم سینه بزنم ؟”
هنوز منقرض نشدن …
::
::
گول اینا رو که تو خیابون دست همو میگیرن و خیلی خوش و شنگولن نخورین ، همش نقشه س ؛ تا میرسن خونه دعوا میکنن ، فقط میخوان دل ما رو بسوزونن …
::
::
خواهر زادم دو سالشه ، خواهرم بهش میگه تو دماغت جوجو رفته بذار درش بیارم ؛ برگشته میگه : بذار اون تو باشه جیک جیک کنه …
::
::
اون گوشه از قلبم که مال هیچکس نیست : بیست تومن پیش ، ماهیانه چهارصد و پنجاه هزار تومن اجاره …
::
::
درا رو بستم روش تا احساسه آرامش کنم ، اما لامصب از پنجره میاد …
::
::
اعتراف میکنم هنوزم برای سنجش دمای چایی از انگشت اشاره ام استفاده میکنم ! و در ضمن تا تمامی فنجان ها رو تست نکنم و مطمئن نشم که همشون داغ هستن عمرا واسه مهمونا نمی برم …
::
::
امروز با بابام دعوام شد !
الانم دنبال اسپانسر واسه آهنگ هام می گردم …
::
::
اگر تمام مردهای دنیا مرد بزرگی میشدند
و اگر تمام تبرهای دنیا تبر بزرگی میشدند
و اگر تمام درختهای دنیا درخت بزرگی میشدند
و اگر دریاهای دنیا دریای بزرگی میشدند
و آن مرد بزرگ با آن تبر بزرگ آن درخت بزرگ را قطع میکرد و در آن دریای بزرگ می افتاد …
عجب شِلِپپپپپپ صدا میکرد …
::
::
من با تو صادق بودم … ولی تو با من جعفر !
::
::
ینی لعنت به اون مسترایی که سوسک ها بدون اطلاع و هماهنگی سر از چاه بیرون میارن …
::
::
یکی از اشتباهاتمون تو زندگی اینه که به بعضی ها بیشتر از اون چیزی که باید میگیم “بیا تو دم در بده !”
::
::
مرد اونه که تو روزای سختی دستشو بزاره رو شونه ی رفیقش و بهش بگه رفیق این مشکل خودته به من ربطی نداره …
::
::
درد من درد خیس شدن دمپایی دستشویی نیست ، درد من درد کسانیست که وقتی اسهال داری با تمرکز خاصی پشت در دستشویی می ایستن …
نه به روح اعتقاد دارن نه عمه …
::
::
دوست دارم برم پاریس رو صندلی کنار پیاده رو بشینم و این کفترا بیان دور و برم ، براش دون بپاشم ؛ یهو پاشم همشونو با سنگ بزنم …
::
::
کلی پول نرم افزار میدی بعد قبل نصب میپرسه آیا قوانین ما رو قبول داری ؟
خب مثلا فرض کن من قبول نداشته باشم چه غلطی میتونم بخورم ؟ پول دادم باس نرم افزارو نصب کنم دیگه … بگم قبول ندارم که نمیزاری نصب کنم … ! والاااا…
——————-
(پاتوق)