به نام ستاره ی شب تاریکم …

نوشته های عاشقانه جدید؛

به نام ستاره ی شب تاریکم
یک شب خوب تو آسمون
یک ستاره چشمک زنون
خندید و گفت کنارتم تا آخرش تا پای جون
ستاره ی قشنگی بود آروم و ناز و مهربون
ستاره شد عشق منو منم شدم عاشق اون
اما زیاد طول نکشید عشق منو ستاره جون
ماهه اومد ستاره رو دزدید و برد نا مهربون
ستاره رفت با رفتنش منم شدم بی هم زبون ، حالا شبا به یاد اون چشم میدوزم به آسمون .
::
::

ببین این اسمش دله…
اگه قرار بود بفهمه فاصله یعنی چی، اگه قرار بود بفهمه که نمیشه،
میشد مغز…
دله دیگه، نمــــفهــــمـــه…
::
::
چه خوب است آدمها یک نفر رو هر روز دوست داشته باشند
نه…
هر روز یک نفر را…!
::
::
عشق چیست ؟
صاعقه ایست بین دو نگاه !
پس از آن بارش باران محبت در دل ها …
::
::
مانند شیشه “شکستنم” آسان بود…ولی دیگر به من “دست نزن“، این بار “زخمی ات” خواهم کرد!
::
::
همه میگویند چشم را که بستی سخت است راه رفتن و یافتن راه ولی من چه ماهرانه وقتی چشمانم را میبندم مسیر رسیدن به تو را میابم و طی میکنم…
::
::
به ستاره ها خواهم سپرد بر جاده های شبت بتابند تا مسیر آرزوهایت بی نور نماند
::
::
کنار آشیانه تو آشیانه میکنم.
فضای آشیانه را پر از ترانه می کنم.
کسی سوال میکند ، به خاط چه زنده ای؟
من هم برای زندگی تورا بهانه میکنم …
::
::
وقتی من می تونم برم گوشیه آخرین مدل بخرم ،
اما..
به یه گوشی ساده راضی ام، یعنی:
فقط و فقط زنگ و اس ام اس تو برام مهمه..
اما کیه که بفهمه.!؟
::
::
نمی دونید چقد شیرینه که عشقت خواب باشه، بری سر به سرش بذاری، محکم ببوسیش، شاکی بشه، پاشه قر بزنه و دوباره بخوابه..
منم نمیدونم..
ازش محرومم…… شماهم؟
::
::
تمام عکاسخانه های این شهر را به دنبال یک عکس قدی شاید هم تمام رخ از عشق گشته ام ، فتوشاپ بیداد میکند این روزها…
::
::
چقدر سخته بدونی،اون که میخایش نمیمونه!.
::
::
آهـــــای ….
تو این روزهای بارونی …..
فکری به حال جای خالیت کردی
::
::
به سلامتی تو که وقتی بغلت کردم تمام تنم لرزید نه واسه خوشحالی… یا عشق بازی !! واسه ترس از فرداهای بدون تو… !
::
::
که دلش یه جایی دیگه است و همه وجودش ماله اونه…
چه بده برای اونکه جون میدی غریبه باشی،بگی میخام باتو باشم… بگه میخام که نباشی…
::
::
نابینایان چه میدانند عشق در یک نگاه چیست ناشنوایان چه میدانند وقتی میشنوی معشوقه ات میگوید دوستت دارد چه حسی داری لال ها چه میدانند وقتی میخواهی بگویی عاشقت هستم چقدر سخت است و من چقدر احساس فلجی را دارم که نمیتواند پا به پای تو راه برود.

(پاتوق)