سخنان جرج برنارد شاو (داستانسرا و درام نویس ایرلندی)
در زندگی دو تراژدی هست:
اینکه به آنچه قلبت می خواهد نرسی و اینکه برسی
*
از کسی که به کار بد شما پاسخی نمیدهد بترسید؛
او نه شما را می بخشد، نه میگذارد خودتان را ببخشید…
*
آنکه میتواند انجام میدهد و آنکه نمیتواند انتقاد میکند.
*
مراقب باشید چیزهایی که دوست دارید را بدست آورید وگرنه ناچار خواهید بود چیزهایی را که بدست آورده اید دوست داشته باشید.
*
اننسان منطقی خود را با جهان وفق می دهد. انسان غیرمنطقی تلاش می کند که جهان را با خود وفق سازد.
*
در زندگی قرار نیست خودتان را کشف کنید ، قرار است خودتان را بسازید.
*
عشق وقتی به سروقت پیران میرود ،آنها را جوان میکند.
*
در ازدواج باید چهار عمل اصلی حساب رعایت شود:جمع،تفریق،ضرب و تقسیم.
*
بهترین جا برای آزمودن تربیت یک آدم، وسط دعواست.
*
خوشبختی روزی یکبار در خانه را میزند ،اما بدبختانه در آن زمان صاحبخانه در منزل همسایه است و صدای در را نمی شنود.
*
هیچ کس نمی تواند تمام عمر، خوشی را تحمل کند؛ در این صورت دنیا جهنم میشد.
*
اولین عشق توام با کمی حماقت و مقداری زیاد کنجکاوی است .
*
قلب زن یگانه جایی است که خیر و شر با هم در آن جمعند .
*
تفاوت دزد و پولدار در آنست که دزد ،مال ثروتمندان را میدزدد و پولدار ،پول فقرا را.
*
دو آدم گرسنه دو برابر یک آدم گرسنه خطر ندارد; اما دو آدم رذل ده برابر خطرناک می شوند.
*
انسانهای خوشبین و بدبین هردو برای جامعه مفید هستند ،خوشبین هواپیما را اختراع میکند و بدبین چتر نجات را !!
*
دروغهای خوشبینانه چنان قدرت درمانی بالایی دارند که اگر پزشکی نتواند آنها را به صورت متقاعد کنندهای به زبان بیاورد ، به درد این شغل نمی خورد.
*
بهترین راه برای رسیدن به خوشبختی این است که خودتان باشید.
*
حکومت طلایی آنجاست که نتوان قوانین را با پول خرید.
*
انسانها یگانه حیواناتی هستند که من از آنها سخت وحشت دارم.
*
وقتی انسان ببری را بکشد،نامش را تمرین مردانگی میگذارند.ولی وقتی ببری انسان را بدرد نام اینکار را توحش و آدمخواری می نهند،تفاوت جنایت و عدالت هم در قاموس بشر از این بیشتر نیست.
(جملات حکیمانه)