(اشعار ناب و غزل های زیبا)
چند ای جان سر آزار دل ماست تو را…(روشن کردستانی)
چند ای جان سر آزار دل ماست تو را
بیش از این نیست که مسکین دل ما خواست مرا
با ضعیفان چه زنی پنجه بدستان رقیب؟
همه دانند که بازوی تواناست تو را
حور فردوس برین با همه آراستگی
سالها رفت که مشتاق تماشاست تو را
خال مشکین، لب نوشین، بر سیمین، خط سبز
آنچه اسباب نکوئیست مهیاست تو را
نازنینا به گل و سنبل و سرو و مه و مهر
ناز کن ناز که دست از همه بالاست تو را
از دو سو صف زده نظارگیان از زن و مرد
منتظر بر سر ره از چپ و از راست تو را
ساغر حسن تو امروز نشد مالامال
دیرگاهیست که این باده به میناست تو را
(روشن کردستانی)