( شعر روز تاسوعا )
سلام ای به خون خفته ماه حسینــــــ (ع)
سلام ای به خون خفته ماه حسین
سلام ای فدایی راه حسین
پناه حسین تکیه گاه حسین
سپاه حسین سپاه حسین
سلام ای تشنه سلام ای سقا
سلام ای آقای شب تاسوعا
ای فارس العرب
ای فاطمی نسب
سردار با ادب
سقای تشنه لب سقای تشنه لب
به میدان جنگی اگر شر ز شیر
ولی بین سجاده ای سر به زیر
تو عباسی الحق نداری نظیر
امیر دلیر
شکوه نامت زمان را لرزاند
قدمهای تو آسمان را لرزاند
نگاهت یعنی فرار لشگر
دو ابرویت آقا مثال حیدر
چه قد و قامتی
به چه نجابتی
الحق قیامتی
سقای تشنه لب سقای تشنه لب
مزن پیش چشمان من دست و پا
دوباره صدایم بزن یا اخا
غمت میکشد قبل قاتل مرا
مرو باوفا
پس از تو دیگر شدم بی یاور
شدم بی آب آور شدم بی لشگر
ببین میخندد به غمهای من
به سوی خیمه هاست نگاه لشگر
بند دلم گسست
عباس من غمت
پشت مرا شکست
سقای تشنه لب سقای تشنه لب
( زمزار )