رسیدهام،
اما
مثل سیبی بهوقتِ افتادن!
•
•
مادر میگوید: “دلتنگ نباش!
پیدایش میشود حتمن.”
اما دریغْ که نمیداند
گمشدهی این قصه، مناَم!
•
•
خودت را دستِکم نگیر
اینطور که تو از درهای بسته میآیی
خدا هم نمیآید!
•
•
جهان
به آتشِ من میسوزد
تو،
کبریتی بیش نبودی!
•
•
به دیدناَم بیا
شاید در زمستانِ چشمهایت
– به امیدِ آخرین کبریت –
زنده باشد هنوز،
دخترکِ کبریتفروش!
•
•
نیایی هم
بهار میآید.
حفظِ آبرو کُن؛
بیا !
•
•
دارد بهار میشود
گلفروشهای دورهگرد
بنفشه جار میزنند.
کدام پرستو
بذر تو را هدیه خواهد آورد؟
•
•
صاحبخانه میگوید بهار
خانه گران میشود
اجاره بهاء گرانتر.
نگران نباش!
کوچ میکنیم مثلِ پرستوها
•
•
امسالْ بهار
هفتسینِمان کامل نیست.
سیبِ سُرخِ گونههات را
کم دارد!
•
•
من، اسبِ وحشی
تو، مرتعی سر سبز.
رامَم نکن با بوسههات،
آرامَم کن!
نوشته های رضا کاظمی