( نوجوان پاسدار )
شهید سعیدرضا اسماعیلی کرکوندی
(فرزند کریم )
طلوع: 1349
عروج: 25 دی ماه 1365
( گردان امام حسین – گروهان حمزه دسته 2 )
( تاریخ اعزام 10 آذرماه 1365 )
محل شهادت: شلمچه – کربلای 5
سلام ای پاسدار کعبه عشق حریم عشق را چون حلقه بر در
شهیدان جهاد و جبهه و جنگ چمن های خزان، گل های پرپر
( وصیت نامه شهید سعیدرضا اسماعیلی کرکوندی )
بسم الله الرحمن الرحیم
الذین آمنوا وهاجروا وجاهدوا فی سبیل الله باموالهم وانفسهم اعظم درجه عندالله واولئک هم الفائزون (توبه آیة 20)
آنان که ایمان آوردند وهجرت گزیدند وجهاد کردنددرراه خدا به مالهایشان وجانهایشان آنهارانزد خدامقام بلندی است وآنان رستگارانند.
بنام الله پاسدارحرمت خون شهیدان
پدرم، مادرم نه اینکه انالله واناالیه راجعون من چه بهتر که این بازگشتی بسوی او با رضای کامل و در راه او باشد پس چه غم شما را که من به این مدت راضیم کوچکترین غم بدل راه ندهید که من با دادن جانم درراه خدا بسیار شادم.
خدایا توفیق رفتن به جبهه را نصیبم کردی توفیق شهادت راهم اگرلیاقت پیداکردم نصیبم کن . اماما: ازخدا توفیق شهادت را خواستارشدم ازتوهم دعای شهید شدنم راخواستارم.
شهدا چشم وچراغ محفل بشوید. اگرشهیدشدم دستانم را ازتابوت بیرون بگذارید تا بدانند که باخود هیچ چیز نبرده ام، چشمانم رابازبگذارید تا بدانند که آگاهانه قدم دراین راه گذاشتم وبرسرقبرم یخ بگذارید تا برایم بجای مادری که نباید گریه کند بگرید.
ای مادرم ؛ اگرمن شهید شدم گریه نکن مرگ حق است و چه بهتر که در سنگر قرآن واسلام باشد. این راهی بو دکه خود انتخاب و خود به پایان رساندم وامیدوارم برادران حزب الله ام این راهی که راه حسین است ادامه دهند .
خواهرانم ؛ بیاید با معلم راهی رویم، من دنبال خاک پاک حسین و تودنبال خاک پاک زینت ، توزینب گونه من حسین وار.
پدرومادر، شمابدانید هیچ قدرتی نمی تواند آتش خشم ملتی راکه برای اسلام بپا خواسته فرونشاند.
پدرومادرعزیزم: دربرابر مردم بایست وبگو کاش تیربه گلوی فرزندم می خورد تا مردم بدانند پسرم خونش رنگینترازخون شهیدان دیگر نیست و ازعلی اصغرعزیزتر نیست.
شهادت مهر آغاز زندگی است
نترسم ز مرگی که خود زندگی است
السلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
( با سپاس از خانواده محترم شهید اسماعیلی )