( غزل عاشقانه )
مرا ز بوسه مکن منع، گفتگو اینجاست … (نیاز کرمانی)
به گردش آر صراحی که امشب او اینجاست
برغم مدعی آن یار ماهرو اینجاست
بیار باده گلرنگ، ساقیا کامشب
نگار لاله عذار بنفشه مو اینجاست
مرا به دل ز غم روز هجر ، بیمی نیست
از آنکه خانه ی امید و آرزو اینجاست
برای بوسه خدا آفرید روی تو را
مرا ز بوسه مکن منع، گفتگو اینجاست
به شانه زلف تو الفت گرفت و گفت به دل
هزار نکته باریک تر ز مو اینجاست
یک امشبی که وی اینجاست ای نسیم سحر
خدای را به رقیبان دون مگو اینجاست