( جملات پیامکی شکرگزاری خداوند )
متن های زیبا برای شکرگزاری از خدا
خدایا شکر … !!!!
خدایا به داده و نداده و گرفته ات شکر
که داده ات نعمت
و گرفته ات امتحان
و نداده ات حکمت است
*
*
خدایا شکرت که امروز به من فرصت دادی تا از زندگیام لذت ببرم.
خدایا شکرت که به من و خانوادهام سلامتی دادی.
خدایا شکرت هر روز نعمتهای بیکرانت را وارد زندگیم میکنی و یک نگاه قشنگ بهم میبخشی.
خدایا شکرت که هر لحظه مرا به مسیر درست و راه راست هدایت میکنی.
خدایا شکرت که ایمان و باورم را روز به روز قویتر میکنی.
خدایا شکرت که از جایی که فکرش رو هم نمیکنم به من کمک میکنی.
خدایا شکرت به خاطر قدرت شجاعت و اعتماد به نفسی که دارم.
خدایا شکرت که به من و خانوادهام سلامتی دادی.
خدایا شکرت هر روز نعمتهای بیکرانت را وارد زندگیم میکنی و یک نگاه قشنگ بهم میبخشی.
خدایا شکرت که هر لحظه مرا به مسیر درست و راه راست هدایت میکنی.
خدایا شکرت که ایمان و باورم را روز به روز قویتر میکنی.
خدایا شکرت که از جایی که فکرش رو هم نمیکنم به من کمک میکنی.
خدایا شکرت به خاطر قدرت شجاعت و اعتماد به نفسی که دارم.
*
*
خدایا شکرت که پنجره دلم را به سوی تو باز میکنم و هوای مهربانی تو را نفس میکشم.
*
*
پروردگارا شکرت بهخاطر فرصت جدیدی که به من دادی تا مهربانتر و عاشقانهتر زندگی کنم.
*
*
خدایا شاکر و شکرگزارم که هر روز با من مهربانی و هرچه بدی میکنم، تو با من خوبی.
*
*
خدایا شکرت که بادبادک دلم را به شوق رسیدن به تو پرواز میدهم.
*
*
خدایا هزاران بار شکر که به همه خواستههایم رسیدم و در آینده خواهم رسید.
*
*
پروردگارا شکرت که بهترینها را برایم مقدر کردی. خداوندا بابت زنده بودنم شکرگزارم.
*
*
خدایا شکرت که پیرامونم سرشار از آشتی، بخشش و ثروت الهی است و من نیز سهم خودم را به وفور میستانم.
*
*
پروردگارا شکرگزارم که یک بار دیگر چشمانم دنیای زیبایت را میبیند.
خدواندا شکرگزارم که بار دیگر فرصت پیشرفت را به من عطا کردی.
خدایا شکرگزارم بابت تکتک سلولهای بدنم، بابت تکتک تپشهای قلبم و بابت تکتک نعمتهایت.
خدواندا شکرگزارم که بار دیگر فرصت پیشرفت را به من عطا کردی.
خدایا شکرگزارم بابت تکتک سلولهای بدنم، بابت تکتک تپشهای قلبم و بابت تکتک نعمتهایت.
*
*
یگانه آفریدگار من،
تو را سپاس میگویم که مرا از تمام وابستگیها میرهانی
و ترس از دست دادن را از من دور کردی
و چنان روحم را بزرگ کردی که دلبسته باشم نه وابسته.
*
*
الهی شکرگزار این زندگی هستم که به من بخشیدی؛ به خاطر همه چیزش:
تو را شکر بابت آدمهایی که معلم من بودهاند.
تو را شکر بابت درسهایی که زندگی به من ارزانی داشتهاند.
تو را شکر برای عشقی که میگیرم، میبخشم و میپراکنم.
تو را شکر بابت آدمهایی که معلم من بودهاند.
تو را شکر بابت درسهایی که زندگی به من ارزانی داشتهاند.
تو را شکر برای عشقی که میگیرم، میبخشم و میپراکنم.
*
*
خداوندا برای روشنایی روز که در آن کار میکنم و برای تاریکی شب که در آرامش آن میآسایم شکرگزارم.
*
*
خداوندا، برای این روزِ زیبا و این زندگیِ تازه از تو سپاسگزارم.
مهربانا، برای غذا، از خانه، کاشانه، امنیت، بقا، بودن از تو سپاسگزارم.
پروردگارا، برای خلاقیت، آفرینندگی، نوآوری، روزِ تازه، روزی نو از تو سپاسگزارم.
آفریدگارا، برای سلامتیِ تن، توانمندیِ جان، جوانمردیِ دل، دل انگیزیِ حال از تو سپاسگزارم.
الهی، برای عشقِ جهان، جانِ جهان، محبتِ بشری، طبیعی، مادرانه، پدرانه، برادرانه، خواهرانه، همزیستانه، بی قید و شرط از تو سپاسگزارم.
خدایا، برای تواناییِ شکرگزاری، توانایی سخن گفتن، گفتمان، مکالمه، کلامِ پُر مهر، ذکرِ بودن از تو سپاسگزارم.
مهربانا، برای غذا، از خانه، کاشانه، امنیت، بقا، بودن از تو سپاسگزارم.
پروردگارا، برای خلاقیت، آفرینندگی، نوآوری، روزِ تازه، روزی نو از تو سپاسگزارم.
آفریدگارا، برای سلامتیِ تن، توانمندیِ جان، جوانمردیِ دل، دل انگیزیِ حال از تو سپاسگزارم.
الهی، برای عشقِ جهان، جانِ جهان، محبتِ بشری، طبیعی، مادرانه، پدرانه، برادرانه، خواهرانه، همزیستانه، بی قید و شرط از تو سپاسگزارم.
خدایا، برای تواناییِ شکرگزاری، توانایی سخن گفتن، گفتمان، مکالمه، کلامِ پُر مهر، ذکرِ بودن از تو سپاسگزارم.
*
*
خداوندا تو را شکر میکنم به خاطر تمام نعماتی که به من دادی.
*
*
خدایا شکرت که همه جا با من هستی،
شکرت که همیشه گرمای حضورت در قلبم حضور دارد،
همیشه بهت ایمان دارم و تو تنها هدایت گر زندگی من هستی.
خدایا شکرت که عاشقانه خالصانه دوستت دارم.
خدایا شکرت که این همه نعمت، سلامتی، پدر، مادر و کسانی که دوستشون دارم را به من هدیه دادی.
عاشقتم خدا
خدایا شکرت که عاشقانه خالصانه دوستت دارم.
خدایا شکرت که این همه نعمت، سلامتی، پدر، مادر و کسانی که دوستشون دارم را به من هدیه دادی.
عاشقتم خدا
*
*
خدایا شکرت که امروز به من زندگی بخشیدی تا یک روز دیگر بندگی تو را به جا بیارم.
خدایا شکرت که توفیق شکرگزاری بهم دادی.
خدایا شکرت که توفیق شکرگزاری بهم دادی.
*
*
سپاس مخصوص خداوندی است که نخستین موجود است و پیش از او چیزی نبوده است و آخرین موجود است و بعد از او چیزی نیست.
سپاس مخصوص خداوندی است که اگر بندگانش را از شناختن سپاسگزاری خود بر نعمتهای پی در پی که به آنها داده است و بخششهای پیوستهاش که بر آنها تمام گردانیده است، باز میداشت آنها نعمتهایش را صرف میکردند و روزیشان گسترده میشد ولی شکر نمیکردند و در این صورت از مرز انسانیّت به حیوانیّت روی میآوردند.
سپاس مخصوص خدایی است که خود را به ما شناساند و شکر خود را به ما الهام کرد و درهای پروردگاریش را به روی ما گشود و ما را به سوی سپاس از خود راهنمایی کرد.
سپاسی که تا زندهایم جزو سپاسگزاران او باشیم و هنگامی که عمر به پایان رسید به سوی خشنودی و گذشت او بشتابیم.
سپاسی که تاریکیهای برزخ را بر ما روشن گرداند و راه رستاخیز را هموار نماید و مکان ما را در منزلگاه گواهان آبرومند قرار دهد.
سپاسی که تا بلندترین جایگاهها بالا برود و در نامه اعمال نوشته شود و نزدیکان بارگاه الهی بر آن گواهی دهند. سپاسی که آنگاه چشمها خیره میشود، چشمهای ما به وسیله آن سفید گردد.
سپاسی که ما را از آتش دردناک خداوند برهاند و در پناه او قرار دهد.
سپاسی که ما را در گروه فرشتگان جای دهد و در سرای جاودان و جایگاه پر برکت همیشگی همراه پیامبران قرار دهد.
سپاس مخصوص خدایی است که زیباییهای آفرینش را برای ما انتخاب کرد و روزیهای پاکیزه را برای ما قرار داد و با توانایی ما را بر همه آفریدگان مسلط کرد و به قدرت او همه آفریدگان فرمانبر ما شدند و به بزرگواری او به سوی ما شتافتند.
سپاس مخصوص خداوندی است که در نیاز را جز به سوی خود به روی ما بست؛ پس چگونه میتوانیم سپاسگزار او باشیم؟ یا کجا میتوانیم او را شکر کنیم؟ نمیتوانیم. کی میتوانیم؟
سپاس مخصوص خدایی است که را توبه را به ما نشان داد. توبهای که از روی بزرگواری اوست.
سپاس خدا را به اندازه همه سپاسی که نزدیکترین فرشتگان و گرامیترین بندگان و پسندیدهترین ستایش کنندگان او را ستایش کردهاند.
سپاسی که بر سپاسهای دیگر برتری داشته باشد مانند برتری که پروردگار نسبت به آفریدگان دارد.
سپاس مخصوص اوست. به جای هر نعمتی که بر ما و بر همه بندگان گذشته و آینده عطا فرموده است و به تعداد همه چیزهایی که علم او بر آنها احاطه دارد و همه را فراگرفته است؛ و به جای هر یک از نعمتها به تعداد چندین برابر، همیشه و جاوید تا روز قیامت.
سپاسی که پایان ندارد و در شمارش نمیآید و به پایان آن دسترسی نیست و مدت آن تمام نمیشود.
سپاسی که باعث اطاعت و بخشش او شود و سبب خشنودی و وسیله آمرزش او گردد و راه به سوی بهشت و پناه از عذاب او شود و باعث آسودگی از خشم و پشتیبان فرمانبری از او گردد و از گناه جلوگیری نماید و در ادای حق و وظایف الهی کمک کند.
سپاس مخصوص خداوندی است که اگر بندگانش را از شناختن سپاسگزاری خود بر نعمتهای پی در پی که به آنها داده است و بخششهای پیوستهاش که بر آنها تمام گردانیده است، باز میداشت آنها نعمتهایش را صرف میکردند و روزیشان گسترده میشد ولی شکر نمیکردند و در این صورت از مرز انسانیّت به حیوانیّت روی میآوردند.
سپاس مخصوص خدایی است که خود را به ما شناساند و شکر خود را به ما الهام کرد و درهای پروردگاریش را به روی ما گشود و ما را به سوی سپاس از خود راهنمایی کرد.
سپاسی که تا زندهایم جزو سپاسگزاران او باشیم و هنگامی که عمر به پایان رسید به سوی خشنودی و گذشت او بشتابیم.
سپاسی که تاریکیهای برزخ را بر ما روشن گرداند و راه رستاخیز را هموار نماید و مکان ما را در منزلگاه گواهان آبرومند قرار دهد.
سپاسی که تا بلندترین جایگاهها بالا برود و در نامه اعمال نوشته شود و نزدیکان بارگاه الهی بر آن گواهی دهند. سپاسی که آنگاه چشمها خیره میشود، چشمهای ما به وسیله آن سفید گردد.
سپاسی که ما را از آتش دردناک خداوند برهاند و در پناه او قرار دهد.
سپاسی که ما را در گروه فرشتگان جای دهد و در سرای جاودان و جایگاه پر برکت همیشگی همراه پیامبران قرار دهد.
سپاس مخصوص خدایی است که زیباییهای آفرینش را برای ما انتخاب کرد و روزیهای پاکیزه را برای ما قرار داد و با توانایی ما را بر همه آفریدگان مسلط کرد و به قدرت او همه آفریدگان فرمانبر ما شدند و به بزرگواری او به سوی ما شتافتند.
سپاس مخصوص خداوندی است که در نیاز را جز به سوی خود به روی ما بست؛ پس چگونه میتوانیم سپاسگزار او باشیم؟ یا کجا میتوانیم او را شکر کنیم؟ نمیتوانیم. کی میتوانیم؟
سپاس مخصوص خدایی است که را توبه را به ما نشان داد. توبهای که از روی بزرگواری اوست.
سپاس خدا را به اندازه همه سپاسی که نزدیکترین فرشتگان و گرامیترین بندگان و پسندیدهترین ستایش کنندگان او را ستایش کردهاند.
سپاسی که بر سپاسهای دیگر برتری داشته باشد مانند برتری که پروردگار نسبت به آفریدگان دارد.
سپاس مخصوص اوست. به جای هر نعمتی که بر ما و بر همه بندگان گذشته و آینده عطا فرموده است و به تعداد همه چیزهایی که علم او بر آنها احاطه دارد و همه را فراگرفته است؛ و به جای هر یک از نعمتها به تعداد چندین برابر، همیشه و جاوید تا روز قیامت.
سپاسی که پایان ندارد و در شمارش نمیآید و به پایان آن دسترسی نیست و مدت آن تمام نمیشود.
سپاسی که باعث اطاعت و بخشش او شود و سبب خشنودی و وسیله آمرزش او گردد و راه به سوی بهشت و پناه از عذاب او شود و باعث آسودگی از خشم و پشتیبان فرمانبری از او گردد و از گناه جلوگیری نماید و در ادای حق و وظایف الهی کمک کند.
*
*
پروردگارا! از اینکه یکبار دیگر مرا لایق حیات دانستی شکرگزارم. از اینکه فرصت یک شروع مجدد را به من عطا کردی متشکرم. از تو میخواهم به من درک و درایتی بیش از پیش ببخشی تا امروز اشتباهات دیروز را تکرار نکنم. فرصتهایی را که در اختیارم قرار میدهی از دست ندهم و از یاد نبرم که شاید فقط برای امروز بتوانم دوستانم و یارانم را دوست بدارم. معبود بیهمتای من! شکرگزارم که از راههای حکیمانهات من را به آنچه خیر و صلاحم است، میرسانی.
*
*
ای بخشنده نعمتها و ای مهربانترین مهربانان، از تو شکرگزارم که بهشتی نزدیک، زیبا و بزرگ داری. و شکرگزارم که دوزخی کوچک و بعید ساختهای. و شکرگزارم که همواره در پی دلیلی هستی که ما را گاهی به بهانه یک دعا ببخشی و بهشت را نصیبمان سازی.
*
*
خدایا
تو را شکر که امروز را به من فرصت زندگی دادی تا شکرگزار نعمتهایت باشم و از زندگیام لذت ببرم.
تو را شکر که هر روز نعمتهای بیکرانت را وارد زندگیام میکنی.
تو را شکر که هر لحظه مرا به مسیر درست هدایت میکنی.
تو را شکر که ایمان و باورم را روز به روز قویتر میکنی.
تو را شکر که هر روز از بینهایت راه و از جایی که فکرش را هم نمیکنم به من رزق و روزی میدهی.
تو را شکر که هر روز بهترینها را وارد زندگیام میکنی.
تو را شکر که امروز را به من فرصت زندگی دادی تا شکرگزار نعمتهایت باشم و از زندگیام لذت ببرم.
تو را شکر که هر روز نعمتهای بیکرانت را وارد زندگیام میکنی.
تو را شکر که هر لحظه مرا به مسیر درست هدایت میکنی.
تو را شکر که ایمان و باورم را روز به روز قویتر میکنی.
تو را شکر که هر روز از بینهایت راه و از جایی که فکرش را هم نمیکنم به من رزق و روزی میدهی.
تو را شکر که هر روز بهترینها را وارد زندگیام میکنی.
*
*
خدایا سپاس بیکران مرا بپذیر که تو را عاشق دیدم و غریبانه عاشقت شدم. تو را بخشنده پنداشتم و گنهکار شدم. تو را وفادار دیدم و بیوفایی نمودم. ولی هر کجا که رفتم سرشکسته بازگشتم. تو را گرم دیدم و در سردترین لحظات به سراغت آمدم. اما تو مرا چه دیدی که همچنان بخشنده و توبه پذیر و مشتاق بندهات ماندی؟ خداوندا! به دل نگیر اگر گاهی، زبانم از شکرت باز میایستد. تقصیری ندارد، قاصر است. کم میآورد در برابر بزرگی ات؛ لکنت میگیرند واژههایم در برابرت. در دلم اما همیشه ذکر خیرت جاریست. تو را دوست دارم و بینهایت سپاسگزارم.
*
*
ای زیباترین خالق، هزاران بار سپاس لایق توست و من نمیتوانم نعماتت را نام ببرم. بخاطر زیباترین تکرار این دنیا که بیداریست، بخاطر حال خوبم، بخاطر اینکه در هر لحظه به جای اینکه مچم را بگیری، دستم را میگیری و بالا میکشی، بخاطر تمام داشتههایم، بخاطر هر آنچه که ندارم و ایمان دارم که اگر خیر و صلاح من در آن باشد تو خود به من میبخشی، بخاطر اینکه مسیر را برام روشن میکنی و راه را به من نشان میدهی، بخاطر اینکه خانوادهام در کنارم هستند، بخاطر دوستان خوبم که دوستشان دارم و دوستم دارند، تو را شکر میکنم.
*
*
متنی از امام سجاد (سلام الله علیه)
این متن ترجمه دعای سی و هفتم از صحیفه سجادیه «دعائه فی الشکر: نیایش آن حضرت در مقام شکر پروردگار» است.
خدایا، هر گاه کسی در طریق شکر تو به سر منزلی رسد، احسان دیگری از سوی تو برای او فراهم آید و شکر دیگری را بر وی لازم گردانَد، و هر چه در فرمانبرداری از تو کوشش نماید، به سرانجامی نرسد، و به آن مرتبه از طاعت که تو به خاطر فضل و احسان خود سزاوار آنی، دست نیابد.
پس شاکرترینِ بندگانت از شکر تو ناتوان باشد، و عابدترینِ ایشان از فرمانبرداریات فرو مانَد.
هیچکس را بر تو آن حق نیست که او را به شایستگیاش بیامرزی و به سزاواریاش از وی خشنود شوی.
پس هر که را آمرزیدهای، از احسان تو بوده است، و از هر که خشنود گشتهای، از فضل و رحمت تو.
کارِ اندک پذیرفته را جزای فراوان میبخشی، و در برابرِ طاعتِ ناچیز پاداش میدهی؛ چنان که گوی شکرگزاری بندگانت که در برابر آن پاداشی بر ایشان لازم کردهای و مزدی بزرگ به آنان دادهای چیزی است که میتوانند از آن خودداری کنند. از این رو، به آنان پاداش میدهی، یا چون سبب آن به دستِ تو نیست، جزایشان میبخشی.
ای معبود من، چنین نیست، بلکه اختیار آنان به دست تو بوده است، پیش از آن که بر عبادت توانا باشند، و پاداش آنان را فراهم ساختهای، پیش از آن که تو را اطاعت کنند؛ زیرا شیوهی تو بخشیدن است، و خوی تو احسان کردن، و آیین تو آمرزیدن.
همهی آفریدگان معترفاند که تو بر آن کس که عقوبتش کردهای، ستم ننمودهای، و گواهاند که تو با آن کس که در امانش داشتهای، به احسان عمل کردهای، و همه خود را در انجام دادنِ آنچه تو سزاوار آن هستی، مقصّر میدانند.
اما اگر نبود این که شیطان فریبشان میدهد و از اطاعت تو دورشان میدارد، هیچ نافرمانی، معصیت تو نمیکرد، و اگر باطل را به چهرهی حق در نمیآورد، هیچ کس از راه تو بیراه نمیگشت.
منزّهی تو، چه روشن و آشکار است لطف و کرمت در معامله با آن کس که تو را اطاعت کند یا معصیت ورزد؛ بندهی نافرمان را مهلت میدهی، با آن که میتوانی در بازخواست وی شتاب کنی،
و هر یک از آن دو را چیزی میبخشی که سزاوار آن نیستند، و به هر کدام چیزی را تفضّل میکنی که ارزش کارشان بدان پایه نرسد.
اگر تو آن بندهی فرمانبر را به اندازهی عملش که تو خود او را بر آن واداشتهای جزا میدادی، بعید نبود که ثواب تو را در نیابد و نعمت تو نیز از کفَش برود؛ ولی چنین نکردهای، بلکه به لطف خود، او را در برابر عبادت کوتاهمدت و فناپذیر، پاداشی بلندمدت و جاودان بخشیدهای، و در برابر کارهای زودگذر، ثوابی پیوسته و ماندگار دادهای.
عجیبتر اینکه از بندهی خود که روزیات را خورده و با آن بر طاعت تو توانا گردیده است، بهایی طلب نکردهای، و بر سَرِ ابزارهایی که به مدد آنها به آمرزش تو راه یافته، بر او سخت نگرفتهای، و اگر چنین کرده بودی، همهی دسترنج و نتیجهی کوشش وی، در برابر کوچکترین نعمت و احسان تو، از میان میرفت، و او در گروِ دیگر نعمتهایت پیش تو میماند. پس در این صورت، کی مستحقِ چیزی از ثواب تو بود؟ نه، کی مستحق بود؟
ای معبود من، این حال کسی است که تو را فرمان برده است، و شیوهی کسی است که در عبادتت بسی کوشیده است. اما آن کس که فرمان تو را پشت گوش انداخته و نهی تو را مرتکب شده است، در انتقام گرفتن از او شتاب نورزیدهای، تا مگر از معصیت تو دست بردارد و به طاعت تو باز گردد، حال آن که در نخستین لحظهی گنهکاری، سزاوار همهی عقوبتهایی گردیده بود که برای تمام آفریدگانت مهیا کردهای.
پس هر عذابی که از او به تأخیر افکندهای، و هر انتقام و عقابِ شدید که از او باز پس داشتهای، چشمپوشی توست از حقِ خود، و خشنودی توست به کمتر از آنچه سزاوار آنی.
پس ای معبود من، کیست بزرگوار تر از تو، و کیست بدبختتر از آن کس که در راه مخالفت تو هلاک گردیده است؟ نه، هیچ کس نیست. تو والاتر از آنی که دربارهات جز به احسان و نیکی سخن گویند، و کریمتر از آن که جز به سبب دادگری از تو بیمناک شوند. هرگز ترس آن نیست که بر گنهکار ستم ورزی و از پاداش کسی که تو را خرسند کرده است، غافل شوی. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و آرزوی مرا برآور، و هدایتت را بیش از پیش نصیب من گردان، تا با آن در کار خود به توفیق رسم. بیشک، تو بسیار بخشندهی بزرگواری.
پس شاکرترینِ بندگانت از شکر تو ناتوان باشد، و عابدترینِ ایشان از فرمانبرداریات فرو مانَد.
هیچکس را بر تو آن حق نیست که او را به شایستگیاش بیامرزی و به سزاواریاش از وی خشنود شوی.
پس هر که را آمرزیدهای، از احسان تو بوده است، و از هر که خشنود گشتهای، از فضل و رحمت تو.
کارِ اندک پذیرفته را جزای فراوان میبخشی، و در برابرِ طاعتِ ناچیز پاداش میدهی؛ چنان که گوی شکرگزاری بندگانت که در برابر آن پاداشی بر ایشان لازم کردهای و مزدی بزرگ به آنان دادهای چیزی است که میتوانند از آن خودداری کنند. از این رو، به آنان پاداش میدهی، یا چون سبب آن به دستِ تو نیست، جزایشان میبخشی.
ای معبود من، چنین نیست، بلکه اختیار آنان به دست تو بوده است، پیش از آن که بر عبادت توانا باشند، و پاداش آنان را فراهم ساختهای، پیش از آن که تو را اطاعت کنند؛ زیرا شیوهی تو بخشیدن است، و خوی تو احسان کردن، و آیین تو آمرزیدن.
همهی آفریدگان معترفاند که تو بر آن کس که عقوبتش کردهای، ستم ننمودهای، و گواهاند که تو با آن کس که در امانش داشتهای، به احسان عمل کردهای، و همه خود را در انجام دادنِ آنچه تو سزاوار آن هستی، مقصّر میدانند.
اما اگر نبود این که شیطان فریبشان میدهد و از اطاعت تو دورشان میدارد، هیچ نافرمانی، معصیت تو نمیکرد، و اگر باطل را به چهرهی حق در نمیآورد، هیچ کس از راه تو بیراه نمیگشت.
منزّهی تو، چه روشن و آشکار است لطف و کرمت در معامله با آن کس که تو را اطاعت کند یا معصیت ورزد؛ بندهی نافرمان را مهلت میدهی، با آن که میتوانی در بازخواست وی شتاب کنی،
و هر یک از آن دو را چیزی میبخشی که سزاوار آن نیستند، و به هر کدام چیزی را تفضّل میکنی که ارزش کارشان بدان پایه نرسد.
اگر تو آن بندهی فرمانبر را به اندازهی عملش که تو خود او را بر آن واداشتهای جزا میدادی، بعید نبود که ثواب تو را در نیابد و نعمت تو نیز از کفَش برود؛ ولی چنین نکردهای، بلکه به لطف خود، او را در برابر عبادت کوتاهمدت و فناپذیر، پاداشی بلندمدت و جاودان بخشیدهای، و در برابر کارهای زودگذر، ثوابی پیوسته و ماندگار دادهای.
عجیبتر اینکه از بندهی خود که روزیات را خورده و با آن بر طاعت تو توانا گردیده است، بهایی طلب نکردهای، و بر سَرِ ابزارهایی که به مدد آنها به آمرزش تو راه یافته، بر او سخت نگرفتهای، و اگر چنین کرده بودی، همهی دسترنج و نتیجهی کوشش وی، در برابر کوچکترین نعمت و احسان تو، از میان میرفت، و او در گروِ دیگر نعمتهایت پیش تو میماند. پس در این صورت، کی مستحقِ چیزی از ثواب تو بود؟ نه، کی مستحق بود؟
ای معبود من، این حال کسی است که تو را فرمان برده است، و شیوهی کسی است که در عبادتت بسی کوشیده است. اما آن کس که فرمان تو را پشت گوش انداخته و نهی تو را مرتکب شده است، در انتقام گرفتن از او شتاب نورزیدهای، تا مگر از معصیت تو دست بردارد و به طاعت تو باز گردد، حال آن که در نخستین لحظهی گنهکاری، سزاوار همهی عقوبتهایی گردیده بود که برای تمام آفریدگانت مهیا کردهای.
پس هر عذابی که از او به تأخیر افکندهای، و هر انتقام و عقابِ شدید که از او باز پس داشتهای، چشمپوشی توست از حقِ خود، و خشنودی توست به کمتر از آنچه سزاوار آنی.
پس ای معبود من، کیست بزرگوار تر از تو، و کیست بدبختتر از آن کس که در راه مخالفت تو هلاک گردیده است؟ نه، هیچ کس نیست. تو والاتر از آنی که دربارهات جز به احسان و نیکی سخن گویند، و کریمتر از آن که جز به سبب دادگری از تو بیمناک شوند. هرگز ترس آن نیست که بر گنهکار ستم ورزی و از پاداش کسی که تو را خرسند کرده است، غافل شوی. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و آرزوی مرا برآور، و هدایتت را بیش از پیش نصیب من گردان، تا با آن در کار خود به توفیق رسم. بیشک، تو بسیار بخشندهی بزرگواری.
( ستاره )