داستانک آموزنده

داستان کوتاه و زیبای توهم یک مرد !

داستان کوتاه

(داستانک جالب و خواندنی) داستان کوتاه و زیبای توهم یک مرد !  مردی ، شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال ، جای این که از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می گفت؛ جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه! این‌طوری تعریف می‌کنه: …

Read More »

داستان کوتاه هر آنچه از من بر می آمد

داستانک

داستانک؛ هر آنچه از من بر می آمد گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت ! پرسیدند : چه می کنی ؟ پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و …

Read More »

داستان کوتاه گاو و خوک

داستان های کوتاه جدید و خواندنی

داستانک گاو و خوک؛ مرد ثروتمندی به کشیشی می گوید: نمی دانم چرا مردم مرا خسیس می پندارند. کشیش گفت: بگذار حکایت کوتاهی از یک گاو و یک خوک برایت نقل کنم. خوک روزی به گاو گفت: مردم از طبیعت آرام و چشمان حزن انگیز تو به نیکی سخن می …

Read More »

داستانک های خواندنی و عبرت آموز

داستانک

داستان های آموزنده و کوتاه؛ من اینجا مسافرم جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی را زیارت کند و دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی می کند. اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می شد. جهانگرد پرسید: لوازم منزلتان کجاست؟… …

Read More »

داستان های کوتاه و آموزنده

داستانک های آموزنده

داستان های کوتاه و آموزنده؛ فلسفه عمل روزی لویی شانزدهم در محوطه ی کاخ خود مشغول قدم زدن بود که سربازی راکنار یک نیمکت در حال نگهبانی دید ؛از او پرسید تو برای چی اینجا قدم میزنی و از چی نگهبانی میدی؟ سرباز دستپاچه شد و جواب داد قربان من …

Read More »

آموزنده ترین داستانک ها

داستانک های آموزنده

داستان های آموزنده سری جدید؛ نامه آبراهام لینکلن به معلم پسرش به پسرم درس بدهید. او باید بداند که همه مردم عادل و همه آن ها صادق نیستند، اما به پسرم بیاموزید که به ازای هر شیاد، انسان صدیقی هم وجود دارد. به او بگوییدبه ازای هر سیاستمدار خودخواه، رهبر …

Read More »

داستان های کوتاه (داستانک)

داستانک های آموزنده

داستانک ؛ آسانسور روزی، یک پدر با پسرش وارد یک مرکز تجاری می شوند. پسر متوجه دو دیوار براق نقره ای رنگ می شود که به شکل کشویی از هم جدا شدند و دو باره به هم چسبیدند، از پدر می پرسد: این چیست ؟ پدر که تا به حال …

Read More »

داستانک آموزنده و فسلفی

داستان های کوتاه جدید و خواندنی

داستان های آموزنده و فسلفی ؛ هر چه خدا بخواهد سالهای بسیار دور پادشاهی زندگی می کرد که وزیری داشت. وزیر همواره می گفت: هر اتفاقی که رخ می دهد به صلاح ماست. روزی پادشاه برای پوست کندن میوه کارد تیزی طلب کرد اما در حین بریدن میوه انگشتش را …

Read More »

پندی از سقراط

داستانک

پندی از سقراط ؛ جواب این سه پرسش را چگونه می دهید؟ هر زمان شايعه اي روشنيديد و يا خواستيد شايعه اي را تکرار کنيد اين فلسفه را در ذهن خود داشته باشيد!در يونان باستان سقراط به دليل خرد و درايت فراوانش مورد ستايش بود. روزي فيلسوف بزرگي که از …

Read More »

داستان های آموزنده و فسلفی

داستانک های آموزنده

داستان های آموزنده و فسلفی ؛ همراه همیشگی در روزگار قدیم تاجر ثروتمندی بود که چهار همسر داشت. همسر چهارم را بیشتر از همه دوست داشت و او را مدام با جواهرات گران‌قیمت پذیرایی می‌کرد، بسیار مراقبش بود و بهترین چیزها را به او می‌داد. همسر سومش را هم خیلی …

Read More »