(شعر بهاری) باد نوروزی … بـاد نوروزی می آید سوی گل، بربط زنان تا که گــل لب وا کند، بلبل نشینـد شاخ آن محفـــل شادی بپا دارند و بر رقص آورند خیل عـاشق پیشگان را جمله از پیر و جوان نـازنازان گــل گشــاید دفتــر طنّازی اش بلبلان را خون جگر …
بیشتر بخوانید »دل نوشته ها و اشعار زیبا
خار غم را بر کن از جان، خاک کن (الیار)
(اشعار و دلنوشته های زیبا) صفای دل … رو غبــار کیـن دل را پاک کن خار غم را بر کن از جان، خاک کن خـانـه ی دل را بیـارای از کرم در صفــایش، شهـره ی افلا ک کن تا نشیـند گوهر عشق اندر آن با گـــلاب صـدق جان نمنــاک کن …
بیشتر بخوانید »دوباره جمعه شد و کوچه ای پر از حسرت (دلنوشته)
(شعر درباره امام زمان عج) دوباره جمعه شد و کوچه ای پر از حسرت … (دلنوشته) دوباره جمعه شد و کوچه ای پر از حسرت وَ عابری که پریشان به جمکران می رفت دوباره جمعه شد و عاشقی که تا سهله به شوق دیدن مولای انس و جان می رفت …
بیشتر بخوانید »بیا که بیتو جهان، از گلایه لبریز است (شعر)
( اشعار روز جمعه ) بیا که بیتو جهان، از گلایه لبریز است … (هوروش نوابی) بیا که بیتو جهان، از گلایه لبریز است بهار، بیتو به رنگ غروب پاییز است بیا که فاجعه میبارد از زمین و زمان ز اشک و خون، دل یارانِ حق، گهر ریز است بیا! …
بیشتر بخوانید »عشق یعنی آغاز یک دلبستگی (دلنوشته)
(دلنوشته ها) معنای عشق … (حسین سلطانزاده) از هرکه پرسیدم عشق را معنا بکن گفت: دوست داشتن گفتم: همین گفتش: نباشد بیش ازاین گیج وسرگردان میان کوچه ها دیوانه ای را دیدم و گفتم بگو معنای عشق گفت: عشق یعنی گریه های چشم تر عشق یعنی راز دل با او …
بیشتر بخوانید »آخرای ساله (متن زیبا)
(نوشته های زیبا) آخرای ساله… امسالم گذشت ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺗﺎﺧﺘﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺑﺎﺧﺘﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻧَﻔَﺲ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻧَﻔَﺲ ﺍُﻓﺘﺎﺩﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻣﯿﺨﻨﺪﯾﺪﻥ ﺍﻻﻥ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﺍﻻﻥ ﻣﯿﺨﻨﺪَﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺍﻭﻣﺪﻥ (تولد) ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺭﻓﺘﻦ (مرگ) ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ …
بیشتر بخوانید »تا شقایق هست زندگی باید کرد (سهراب سپهری)
(دلنوشته) تا شقایق هست زندگی باید کرد … (سهراب سپهری) دشت هایی چه فراخ کوه هایی چه بلند در گلستانه چه بوی علفی می آمد؟ من دراین آبادی پی چیزی می گشتم پی خوابی شاید پی نوری ‚ ریگی ‚ لبخندی پشت تبریزی ها غفلت پاکی بود که صدایم می …
بیشتر بخوانید »یک دقیقه سکوت (متن زیبا)
(متن زیبا و خواندنی) یک دقیقه سکوت به خاطر … یک دقیقه سکوت… بخاطر خجالت کشیدن مردی که درامدش کفاف زندگیشو نمی داد چه برسد به خرید عید و پای رفتن به خونه رو نداشت یک دقیقه سکوت… بخاطر شرمندگی مردی که لباس چروکیده دست دوم رو بنام جنس خارجی …
بیشتر بخوانید »من زنده گـردم با گهــر، با گوهـری از کان تو (الیار)
(سروده های عاشقانه) گوهر عشق … من زنده گــردم با گهــر، با گوهـری از کان تو دارم به جــان سرمـایـه ای از مایه هـای جان تو آن کان تو ارکان دل، در خــانه ای ازآب وگـل رویــد اگــر نوری در آن، از دیــده ی فتـان تو روشـن شود پنهانـی ام، …
بیشتر بخوانید »بهار را بهانه کن (شعر)
(شعر زیبا) بهار را بهانه کن … (شعر) به خانه ام سری بزن، بهار را بهانه کن دوباره خلوت مرا، بیا پر از ترانه کن مرور کن مرا، ببین چقدر با تو شاعرم دل بهانه گیر را، بمان و بی بهانه کن تمام واژه های من به پای چشمهای تو! …
بیشتر بخوانید »