پیامک عاشقانه

جمله های جدایی و گریه آور؛ من بی تـــو، شعر خواهم نوشت… تـــو بی من چه خواهی کرد؟ :: غم انگیز است اگر تو را نخواهد ! مسخره است اگر نفهمی !! احمقانه است اگر اصرار کنی…! :: ایـــن بــار که آمــدی، دستـت را روی قــلبــم بُگــذار… تا بــفــهمی این …

گلچین جملات غمگین و گریه آور؛ شب بود و ستاره بود و من بودم و ماه شب ماند و ستاره رفت و من ماندم و راه کوهی شده انبار غم این دل من درد آمد و غم آمد و من ماندم و آه :: دستهایم به آرزوهایم نرسید،آنها بسیار دورند… …

اس ام اس ها و جمله های دلتنگی ؛ امــروز، دلــم تنگ دیــروزی است که میگفتــی : “فردایــت را می ســـازم …” :: :: خسته ام مثل درخت سروی که سال ها در برابر طوفان ایستاد و روزی که به نسیمی دل داد ، شکست … :: بــه ایــن فـکــر …

جمله های غمگین تیکه دار؛ این تو نیستی که مرا از یاد برده ای ! این منم که به یادم اجازه نمیدهم حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند ، صحبت از فراموشی نیست ، صحبت از لیاقت است ! :: عاشقی شور نمی خواهد ، شعور می خواهد ! …

پیامک عاشقانه و پراحساس؛ دوستت دارم پریشان‌، شانه می‌خواهی چه کار؟ دام بگذاری اسیرم‌، دانه می‌خواهی چه کار؟ شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن‌ گریه کن پس شانه ی مردانه می خواهی چه کار؟ :: :: یک غنچه بدون شاخه خواهد پژمرد / یک شاخه بدون …

جمله های عاشقانه و غم انگیز؛ گاهی آنقدر دلم هوایت را میکند … شک میکنم به اینکه ، این دل مال من است یا تو … :: دلم میخواهد کسی باشد ، خوب باشد ، مهربان باشد ، بس باشد و همه ی این بودن هایش فقط برای من باشد …

جمله های پر احساس و عاشقانه؛ شیشه های شکسته تعویض می شوند پل های شکسته ، تعمیر آدم های شکسته ، فراموش . . . :: :: دوستت دارم پریشان‌، شانه می‌خواهی چه کار؟ دام بگذاری اسیرم‌، دانه می‌خواهی چه کار؟ شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه …

جمله های غمگین رمانتیک جدید؛ این روزها خیلی چیزها دست من نیست ! مثلا دستهایت . . . ! :: چقدر تلخ است بعد از سال ها انتظار ، نیمه گم شده ات را کامل بیابی . . . :: من هم مثل خیلی از عاشق ها از تو یادگاری …

جملات جدید عاشقانه و دلتنگی؛ می گفتند: ” سختی ها نمک زندگــــــی است “ امّا چرا کسی نفهمید که ” نمــــــک “ برای من که خاطراتم زخمی است ، شور نیست ؛ مزه ” درد” می دهد ! :: :: یه وقــــتایی که دلت گـرفته.. بغض داری.. آروم نـیستی ! …

عاشقانه های بی پایان؛ امروز دوباره عاشق شدم تکیه دادم به شانه های مردانه ات موهایم را نوازش می کردی… مرا که می شناسی رویا زیاد می بافم راستـــــی دلم برای عطر تنت تنگ شده بود پیراهنت را جا گذاشتی برای بردن آن هم نمی آیی؟ :: :: آنقـــــدر دلـــم …