( غزل زیبا و عاشقانه ) بند مرصع … ای فلــک! افســون گــردانت غـــم ما را فزود روزنـــی هــم بهر عبــرت از بـرای مـا گشــود گـرچــه بازیهــای این دهرم کمر خـم می کند زینــت رؤیـایـی اش گـــاهی دل مـــا را ربـــود ای فلــک زنجیر و بنـدت بس مرصـع کرده ای …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : سروده های الیار (جبار محمدی)
در خــم گیســوی شکن در شکنـت ای نگار … (الیار)
( سروده های عاشقانه ) قدح غمزه … در خــم گیســوی شکن در شکنـت ای نگار گشته دل عاشق و سرگشته ی من ماندگار ایـن دل من بلبـــل بستــان تو باشد همی گرچه به جان می خرد از فرقت روی تو، خار می سپــرم بر دل دلـــداده ی خود تا …
بیشتر بخوانید »سلسلــه در سلسلـه پیوسته ای … (الیار)
( شعر عاشقانه ) ای نگار … سلسلــه در سلسلـه پیوسته ای زلــف خــودت بردل مــن بسته ای با همــه زیبــایی و ناز و جمـــال مجمــعی از هـر گـل و گل دسته ای نوگلـــی از بـاغ ازل بــــوده ای از همــه نقصــان و خطــا رستــه ای شهــره ی شهری و …
بیشتر بخوانید »خــار غم را از گلستـــان یتیمــان ریشــه کن … (الیار)
( شعر و دلنوشته زیبا ) دست نیکی … خــار غم را از گلستـــان یتیمــان ریشــه کن شادی آور بــر دل غمــدیدگــان این وطـن شکـــر نعمت را به جای آور همـی انفـاق کن قبل از آنــی که رسـد مر نوبت غسـل وکفن بوی عطــر مهــر ایزد بـر جهان مستولی است شمـه …
بیشتر بخوانید »در چمــن زار عبـادت، دیدنی ها دیده ام … (الیار)
( شعر زیبا و عارفانه ) آستان مهر … قلب خــود بر آستــان مهــر تو ساییـده ام در چمــن زار عبـادت، دیدنی ها دیده ام خود خدای عالمی، صاحب لقای روز حشـر صوت قرآن از دم ذ رات جان بشنیده ام رود جوشان سلامت، از کواکب جاری است ازکنـــارش من …
بیشتر بخوانید »روشنــی بــام جهـــان، نـــام تو، یـا علی … (الیار)
( شعر زیبا در وصف امام علی سلام الله علیه ) یا علی … روشنــی بــام جهـــان، نـــام تو، یـا علی باغ دلم گلـــشن از احکام تو، یا علی بوی عدالــت به جهان در، کنـون، اندکی باشد اگــر، باشد از ایّــام تو، یـا علی طعــم خلافــت نبود گـر بحـق، درجهان …
بیشتر بخوانید »وای و وایم، جام تقوایم در آب افتاده است … (الیار)
( اشعار و دلنوشته های زیبا و عرفانی ) مِهر اخلاص … وای و وایم جام تقوایم در آب افتاده است بــام زهدم از ریاکاری خــراب افتـاده است تار و پود آنچــه رشتـــم از عبادت، پنبـه شد وه! خیـالاتی که می سفتـم، سراب افتاده است زآنچه می کــردم مــزیّن، حاصل …
بیشتر بخوانید »عشق، مرا جان دهد ای خـدا … (الیار)
( شعر زیبا و عارفانه ) تحفهٔ عشق … عشق، مرا جان دهد ای خـدا سوی تو فرمان دهـد ای خدا در شب تاریک دل، بر منش اختـــر تـابـان دهــد ای خدا روز مــرا نــو کنـــد تا ابـــد مهــر زرافشـان دهد ای خدا بهر …
بیشتر بخوانید »مــاه تابان را بســامان دیده ام … (الیار)
( اشعار عاشقانه ) شوق بقا مــاه تابان را بســامان دیده ام در غیابش قصه ها بشنیـــده ام تا بر آمد پیشم آن فرخنده پی از لبش من دسته گلها چیده ام گفتــمش ای مـاه رؤیاهای من من زجــام عشق تـو روییـــده ام درغم هجـــرتو بودم بی قـرار همچو سیمابی …
بیشتر بخوانید »نزد بهــاران شدند بلبــل و سرو چمـان … (الیار)
( دلنوشته ای عاشقانه و زیبا ) مُهر محبت نزد بهــاران شدند بلبــل و سرو چمـان تــا که بخواهند از او پا نهد اندر جهان خـوان طــرب گستــرد بهر طبیعت اگر خیــل گهــر بار ابر آوردش آسمان مژده ی رحمت رسید ز ابر بهاری کنون در پی گل بلبلان، هم …
بیشتر بخوانید »