( اشعار برگزیده ی الیار ) رویین تن عشق … من بر دیــار عاشقان، با جامه ای پــاک آمدم دل دادم انــدر دست او؛ روحی طربناک آمدم یک دم ندا آمــد مرا در کوهســـار هستی ام من بر ندای عشق او، بر سان پــــژواک آمدم انــگشت حکم خلقتش، بر من اشارت …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : سروده
خرمن زلف من کجا؟ شاخه یاسمن کجا؟ … (سیمین بهبهانی)
( غزل های زیبا ) ساق فریبزن … خرمن زلف من کجا؟ شاخه یاسمن کجا؟ قهر ز من چه می کنی ٬ بهر تو همچو من کجا؟ صحبت باغ را مکن پیش بهشت روی من سبزه ی عارضم کجا؟ خرّمی چمن کجا؟ لاله و من چه نسبتی؟ ساغر او ز …
بیشتر بخوانید »تقدیر جان مرا حق نوشته است … (الیار)
( اشعار عارفانه ) رشتهٔ عشق … تقدیر جان مرا حق نوشته است از خاک و شبنم عشقم سرشته است هر دل کــه بگذرد او از مسیر عشق دانــــد به درگــه حق، عشق، رشته است این رشته می بردم تا به بام عـــرش بر مسنــــدی کـــه نه جای فرشتـــه است …
بیشتر بخوانید »هر که چون من از دیار و یار خود ماند جدا…(پارسا تویسرکانی)
( ابیات عاشقانه و زیبا ) هر که چون من از دیار و یار خود ماند جدا…(پارسا تویسرکانی) هر که چون من از دیار و یار خود ماند جدا خون خورد از دل جدا، از دیده افشاند جدا از جدائی های یاران وطن پژمرده ام همچو برگی کز درخت خویشتن …
بیشتر بخوانید »ستاره دیده فرو بست و آرمید، بیا … ( اشعار مهدوی )
( اشعار و ابیات مهدوی ) شراب نور ستاره دیده فرو بست و آرمید، بیا شراب نور به رگهای شب دوید بیا ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت گل سپیده شکفت و سحر دمید بیا شهاب یاد تو در آسمان خاطر من پیاپی از همه سو خطّ زر …
بیشتر بخوانید »ای دل از آن ارغـوان ، جام شرابی ستان…(الیار)
( شعر عاشقانه ) حاکم گلها … ای دل از آن ارغـوان، جام شرابی ستان سلســله ای هم بر از، حلقه ی موی بتان سر به سجود آوری؛ جان لب جود آوری ار بچشی جرعه ای تا بشوی مست از آن بر گـــل او بلبـلــم؛ گــر چه اسیـر گِلم ورد …
بیشتر بخوانید »اشعار و دلنوشته هایی برای شهدای غواص
اشعار و دلنوشته هایی برای شهدای غواص ( شعر درباره شهید گمنام ) آن طرف یک طناب پوسیده، طعنه می زد به دست بسته او این طرف تر نگاه یک شاعر، خوب یا بد! – به دست بسته او با وجودی که خوب می داند، حال حیدر چگونه خواهد شد …
بیشتر بخوانید »سروده ها و دلنوشته های شهادت امام جعفر صادق (ع)
سروده ها و دلنوشته های شهادت امام جعفر صادق (ع) (اشعار زیبا) چنان پیچیده در نای زمان فریاد یا زهرا که داده خرمن هستی ما بر باد یا زهرا سرت بادا سلامت ای گل گلزار پیغمبر که بلبل از غم گل از نفس افتاد یا زهرا بهار ما مبدّل بر …
بیشتر بخوانید »ای شمع که با شعله دل، غرقه به اشکی…(شهریار)
( اشعار زیبا ) نقش حقایق…(شهریار) ای چشم خمارین که کشد سرمه خوابت وی جام بلورین که خورد باده نابت خواهم همه شب خلق به نالیدن شبگیر از خواب برآرم که نبینند به خوابت ای شمع که با شعله دل غرقه به اشکی یارب توچه آتش که بشویند به آبت …
بیشتر بخوانید »خود حجاب خود در این پایاب عالم بوده ام…(الیار)
( اشعار زیبا و دلنشین ) آب توبه… خود حجاب خود در این پایاب عالم بوده ام با دلی گِل بسته اندر خانه ی غم سوده ام غافل از احـــوال خویش و بی خبر از رمز راه گوئیــا گـرد غباری در دل یــک توده ام نیشی ازتقدیر حقّ، خواب از …
بیشتر بخوانید »