(ابیات عاشقانه) سربدار یار … دلـــم به تیــر ناوک جــانان دچـارآمد به یک کرشمه گل انــدر دلم بهارآمد صبا زطرّه ی دلبر کمند جان بگشـــود زتار زلف وی انــدر دلــم سه تار آمد ز سوز نغمه ی جانسوز گیسوان اکنون دل رمیده ی سنگیـن دلان به زار آمد نشاط بزم …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : سروده
عاقبت عشق تو انگشت نما کرد مرا…(ابوالحسن ورزی)
( اشعار زیبا و عاشقانه ) انگشت نما … چون مه یک شبه جور تو دو تا کرد مرا عاقبت عشق تو انگشت نما کرد مرا بی غمی بر دل من درد دل آزاری بود غم عشق تو بنازم که دوا کرد مرا عاقبت حسرت آن گیسوی مشک افشانت در …
بیشتر بخوانید »چشم دل بر گل آن دلبر گلپــــوش افتاد…(الیار)
(شعر و سروده زیبا) خیال ابدی … چشم دل برگل آن دلبر گلپــــوش افتاد و از ســرش از سر دلباختــگی هـوش افتاد جانم اندر قدح غمزه ی جــانـــانه بتافت انــدرون از تــب وتـاب طلبش جوش افتاد رفـت و سـر بـر قدم دلبــــر عیار نهـــاد بوی جانان به مشامش زد و …
بیشتر بخوانید »اشعار تبریک عید سعید فطر
اشعار تبریک عید سعید فطر صدهزاران شکر برگو کردگار پاک را روزه بگرفتی زدودی از دلت خاشاک را میرود ماه خدا ومی رسد عید خدا بنده مومن در این مه سرزده افلاک را در شب آخر روا باشد که احیایی شوی فرصت آخر رسیده مومن چالاک را چاک می گردد …
بیشتر بخوانید »اشعار و دلنوشته های وداع با ماه رمضان
اشعار و دلنوشته های وداع با ماه رمضان رفتی ای ماه خدا ، ماه جلی ماه مهمانی حق ، ماه علی مه عشق و مه شور و مه نور مه دلدادگی و ماه سرور مه عفو و مه غفران گناه ماه دلبستگی دل به الاه با نوایی همه لبریز دعا …
بیشتر بخوانید »دل به تو دادم از جهان، بار نبستم از جهان…(الیار)
(اشعار عاشقانه) در کمند یار… دل به تو دادم از جهان، بار نبستم از جهان نام تو جان من گرفت، دل بشکستـم از جهان شربتـی از شرنـگ او، خوردم ودر به در شدم این همه بی وفائی اش، دیدم وخستم ازجهان در چمن خیـال من، ماه تو جلوه گــر بشد …
بیشتر بخوانید »رویم ز گریه بین، چو گلین کاه زیر آب…(خاقانی)
(شعر و دلنوشته) رویم ز گریه بین چو گلین کاه زیر آب…(خاقانی) رویم ز گریه بین چو گلین کاه زیر آب از شرم روی توست رخ ماه زیر آب ماهی تنی و میکنی از اشک من گریز نه ماهیان کنند وطن گاه زیر آب نی نی توراست عذر که مشک …
بیشتر بخوانید »نغمــه ی بـــاد وزان ، بر دل من ســاز شد…(الیار)
( اشعار عاشقانه در وصف بهار ) نرگس غماز … فصل گـــل آغاز شد چشـم دلـم باز شد هر گل وگلچهره ای مخــزنی از راز شد نغمــه ی بـــاد وزان بردل من ســاز شد یـار من از ره رسیــد نرگــس غماز شـد جـــان من از شوق او در پــــی پـرواز …
بیشتر بخوانید »نـــام آزادی مــرا بار دگــر جان می دهد…(الیار)
(شعر زیبا) آزادی … نـــام آزادی مــرا بار دگــر جان می دهد شـــور آزادی به را هـم نور ایمـــان می دهد خفتگان اندر خیــــال عافیت باشند و جان دیو شب ازخوان غفلت بهرشـان نان می دهد گوهــر آزادی اندر لجّـــه ی دریای خون باشد این غواص جانم تن به طوفــان …
بیشتر بخوانید »غم بگذرد از من چو به من برگذری تو…(مسعود سعد سلمان)
( اشعار عاشقانه ) غم بگذرد از من چو به من برگذری تو…(مسعود سعد سلمان) غم بگذرد از من چو به من برگذری تو آن لحظه شوم شاد که در من نگری تو از نازکی پای تو ای یار دل من رنجه شود ار سوسن و نسرین سپری تو وین …
بیشتر بخوانید »