( اشعار زیبا ) شعر زیبای اولین روز مدرسه اولین روز دبستان ، بازگرد کودکی ها شاد و خندان بازگرد بازگرد ای خاطرات کودکی بر سوار اسب های چوبکی خاطرات کودکی زیباترند یادگاران کهن مانا ترند درسهای سال اول ساده بود آب را بابا به سارا داده بود درس پند …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : شعر زیبا
عشق، کو تا گم کنم در دامن مهتاب ها…(ورزی)
( ابیات عاشقانه ) عشق … عشق، کو تا گم کنم در دامن مهتاب ها این شبان تیره را با این پریشان خوابها؟ تادر امواج حوادث گوهری آرم بدست غرق کردم زندگانی را در این گردابها سردی گور است در آن دل که نور عشق نیست عاقلان گرمی نمی جویند …
بیشتر بخوانید »وفا نكردی و كردم … ( مهرداد اوستا )
( اشعار زیبا و عاشقانه ) وفا نكردی و كردم … (مهرداد اوستا ) وفا نكردي و كردم، خطا نديدي و ديدم شكستي و نشكستم، بُريدي و نبريدم اگر ز خلق ملامت، و گر ز كرده ندامت كشيدم از تو كشيدم، شنيدم از تو شنيدم وفا نكردي و كردم، خطا نديدي و …
بیشتر بخوانید »بحر ایمـــان و عمل را درّ تابان نیکــی است … (الیار)
( اشعار زیبا و دلنشین ) نیکی … بحر ایمـــان و عمل را درّ تابان نیکــی است آسمان عشق را خورشید کیهان نیکی است آنچه شب را تا سحر نوشین کند بر صاحبش هم بـبخشد تا ابد آرامش جان نیــکی است جـالـب غفران و رحمت از خدا بــر مردمان بر …
بیشتر بخوانید »رو ای باد صبا ای پیک مشتاقان سوی گلشن … (هاتف اصفهانی)
( شعرهای زیبا و عاشقانه ) رو ای باد صبا ای پیک مشتاقان سوی گلشن…(هاتف اصفهانی) رو ای باد صبا ای پیک مشتاقان سوی گلشن عبیرآمیز گردان جیب و عنبربیز کن دامن نخست از گرد کلفت پیکر سیمین روحانی مصفا ساز در گلشن به آب چشمهٔ روشن به نازک تن …
بیشتر بخوانید »ناگهان آیینه حیران شد، گمان کردم تویی…(فاضل نظری)
( اشعار زیبا و عاشقانه ) چشم دیگر آهو … ( فاضل نظری ) ناگهان آیینه حیران شد، گمان کردم تویی ماه پشت ابر پنهان شد، گمان کردم تویی رد پایی تازه از پشت صنوبرها گذشت چشم آهوها هراسان شد، گمان کردم تویی ای نسیم بیقرار روزهای عاشقی هر کجا زلفی …
بیشتر بخوانید »سنبـــله در سنبــله گـردد بهــار … (الیار)
( اشعار زیبا ) یار … سنبـــله در سنبــله گـردد بهــار گـــر بفشــاند فلکــم زلف یـــار غلغــله در ســاحت افســــانه ها افتـــد اگـــر رو بنمـــاید نگـــار چشمـــه ی جوشــان دلم پرگهر گردد اگــر ز او خبــر آید به دار یــارم اگــر تیـــغ کمـان برکشد …
بیشتر بخوانید »از عطر نفسهای تو آغاز میشود! … (یغما گلرویی)
(سروده های عاشقانه) از خانه بیرون بیا!… از خانه بیرون بیا تا زیبا شود این شهر، تا درختهای دودگرفتهی خیابانِ پهلوی سابق دوباره جوانه بزنند و جویهای لبریز بطریهای خالی آب معدنی از نو طعمِ شیرین آبِ قنات را تجربه کنند ! تا آبی شود این آسمانِ خاکستری و تابلوهای …
بیشتر بخوانید »خلق نیکــو در بشر یک نعمت یزدانی است…(الیار)
( غزلی زیبا و آموزنده) خلق نیکو… خلق نیکــو در بشر یک نعمت یزدانی است گر تهی باشد بشر زآن، رونق نادانی است هم معطر سازد انسان را مدام اش از درون هم ببخشد اعتبارش، خلعت رحمانی است از کویـــر جــان انســان بوتــه ی خلق نکو می زداید خستـگی را …
بیشتر بخوانید »کی ز رنگ رخ شناسی ، سوز پنهان مرا … (علی اشتری)
( شعر عاشقانه ) کی ز رنگ رخ شناسی ، سوز پنهان مرا … (علی اشتری) چند در پیچ و خم مو بشکنی جان مرا باز کن زین حلقه ها جان پریشان مرا زین شرر خاکستری بیشم نماند ای باد صبح عشق گر آزاد بگذارد گریبان مرا شعله ی دل …
بیشتر بخوانید »