بایگانی/آرشیو برچسب ها : شعر ظهور

اشعار و جملات زیبا در مورد امام زمان (عج)

ظهور

 اشعار و جملات زیبای ظهور امام زمان (عج) با صد امید بر در این خانه آمدم… اقرار می کنم که تو خوبیّ و من بدم… لایق نبوده ام که کند دعوتم کسی… مولا کریم بود که بی دعوت آمدم… مردودتر ز من نبود بنده ای ولی… باور نمی کنم که …

بیشتر بخوانید »

آخر شب سرد ما سحر می‌گردد؛ مهدی به میان شیعه برمی‌گردد

ولادت حضرت مهدی (عج)

اشعار امام زمان(عج)؛ مهدی جان؛ وسط جاذبه ی این همه رنگ.. نوکرت تا به ابد رنگ شماست.. بی خیال همه ی مردم شهر.. دلم آقا بخدا تنگ شماست.. * * این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور…. پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم…. سال ها منتظر سیصد و …

بیشتر بخوانید »

خورشيد من برآی كه وقت دميدن است….

امام زمان

شعر رهبری درباره امام زمان (عج) دل را ز بي خودي سر از خود رميدن است جان را هوای از قفس تن پريدن است از بيم مرگ نيست كه سرداده ام فغان بانگ جرس زشوق به منزل رسيدن است دستم نمی‌رسد كه دل از سينه بركنم باري علاج شكر گريبان …

بیشتر بخوانید »

عاقبت پایان رسد دوران هجران غم مخور!

امام زمان

شعر برای انتظار ظهور مهدی(عج) عاقبت پایان رسد دوران هجران غم مخور طلعت یارم شود روزى نمایان غم مخور آفتاب روى جانان از افق سر مى کشد صحنه آفاق گردد نورباران غم مخور گر که از بیداد «دى»، «آذر» فتد بر جان تو بشکند بیداد را لطف بهاران غم مخور …

بیشتر بخوانید »

بخوان دعای فرج را که یار برگردد

ظهور

شعر و دلنوشته ظهور؛ بخوان دعای فرج را که یار برگردد بخوان دعای فرج را که شب سحر گردد بخوان دعای فرج را اگر که می خواهی حدیث غیبت یار تو مختصر گردد بخوان دعای فرج را و از خدا بطلب وجود نازکش ایمن ز هر خطر گردد بخوان دعای …

بیشتر بخوانید »

دردم مداوا میکنی مثل همیشه…

ظهور

شعر ظهور؛ دردم مداوا میکنی مثل همیشه عقده ز دل وا میکنی مثل همیشه آیینه زیبا می شود با یک نگاهت دل را تو شیدا میکنی مثل همیشه دروازه لطف و کرم را می گشائی وقتی که لب وا می کنی مثل همیشه از گوشه چشمت کرم می ریزد آقا …

بیشتر بخوانید »

دلنوشته های ظهور

ظهور

دلنوشته ها و اشعار امام زمانی و ظهور؛ تو را آن کس که دارد، غم ندارد به حق حق که چیزی کم ندارد نباشی گر کسی را همدم دل شفیعی هم در آن عالم ندارد * کسی نیامده جز او سر قرار خودش … نشسته غرق تماشای شیعیان خودش… چه …

بیشتر بخوانید »

صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا

صاحب الزمان

دلنوشته ی ظهور؛ ای داغدار اصلی این روضه ها بیا صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا تنها امید خلق جهان یابن فاطمه ای منتهای آرزوی اولیاء بیا بالا گرفته ایم برایت دو دست را ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا فهمیده ایم با همه دنیا غریبه ای دیگر …

بیشتر بخوانید »

گفتم که از فراغت عمریست بی قرارم …

امان از هجر بی پایان مهدی

دلنوشته  ظهور؛ گفتم که از فراغت عمریست بی قرارم گفت از فـــراق یاران من نیز بی قرارم گفتم به جز شما من فریاد رس ندارم گفتا به غیر شیعه من نیز کس ندارم گفتم که یاوررانت مظلوم هر دیــارند گفتا مرا ببینند مظلــــــــــوم روزگارم گفتم که شیعیانت در رنـج و …

بیشتر بخوانید »