( اشعار عاشقانه ) نشان یار … سرم به صخره بسایم به چشم اشک آلود جهــانِ بـی تو برایـم بگشتـه دود اندود زمانه در گذر است و سرم بسامان نیست فــراق روی تو پیـرم نمود و درد افزود امــان زجـور حســودان روی ماهـت یار! در این سرای کهن، روشنی ز …
Read More »Tag Archives: اشعار الیار (جبار محمدی)
خار غم را بر کن از جان، خاک کن … (الیار)
( غزلی زیبا و دلنشین ) صفای دل … رو غبــار کیـن دل را پاک کن خار غم را بر کن از جان، خاک کن خـانـه ی دل را بیـارای از کرم در صفــایش، شهـره ی افلاک کن تا نشیـند گوهر عشق اندر آن با گـــلاب صـدق جان نمنــاک کن …
Read More »من زنده گــردم با گهــر، با گوهـری از کان تو … (الیار)
( دلنوشته ای عاشقانه و زیبا ) گوهر عشق … من زنده گــردم با گهــر، با گوهـری از کان تو دارم به جــان سرمـایـه ای از مایه هـای جان تو آن کان تو ارکان دل، در خــانه ای ازآب وگـل رویــد اگــر نوری در آن، از دیــده ی فتـان تو …
Read More »عشـــق است آب پاکی بر دامن گناهان … (الیار)
( دلنوشته زیبا ) حلقهٔ می … دوش انــدرون جـانم سودای دیگر آمد بر کوی می فروشان دل رفت و لب تر آمد گفتم که از چه رویی، غوغا به جانم افتاد گفتــا که با گل و مُل آســـودگــی سر آمد در حلقــه ی گنــاه عصیــان آدمــم من از آن …
Read More »مـا مبتــلای عشقیــم، جان بسته بر دل هم …(الیار)
(اشعار زیبا و خواندنی) بوی باران … بگشــای بنــد مشـــکل از کـار مستمندان بادست اگــر نباشد، شاید بود به دنــدان شادی اگر به دل ها، چون جامه پاره گردد بـردوز و برهم آور چون قـرص ماه تابان گــر سکــه ی نکویــی، دادی به دردمندی از دل بــرون کـن آن را، …
Read More »ای فلــک! افســون گــردانت غـــم ما را فزود … (الیار)
( غزل زیبا و عاشقانه ) بند مرصع … ای فلــک! افســون گــردانت غـــم ما را فزود روزنـــی هــم بهر عبــرت از بـرای مـا گشــود گـرچــه بازیهــای این دهرم کمر خـم می کند زینــت رؤیـایـی اش گـــاهی دل مـــا را ربـــود ای فلــک زنجیر و بنـدت بس مرصـع کرده ای …
Read More »در خــم گیســوی شکن در شکنـت ای نگار … (الیار)
( سروده های عاشقانه ) قدح غمزه … در خــم گیســوی شکن در شکنـت ای نگار گشته دل عاشق و سرگشته ی من ماندگار ایـن دل من بلبـــل بستــان تو باشد همی گرچه به جان می خرد از فرقت روی تو، خار می سپــرم بر دل دلـــداده ی خود تا …
Read More »سلسلــه در سلسلـه پیوسته ای … (الیار)
( شعر عاشقانه ) ای نگار … سلسلــه در سلسلـه پیوسته ای زلــف خــودت بردل مــن بسته ای با همــه زیبــایی و ناز و جمـــال مجمــعی از هـر گـل و گل دسته ای نوگلـــی از بـاغ ازل بــــوده ای از همــه نقصــان و خطــا رستــه ای شهــره ی شهری و …
Read More »خــار غم را از گلستـــان یتیمــان ریشــه کن … (الیار)
( شعر و دلنوشته زیبا ) دست نیکی … خــار غم را از گلستـــان یتیمــان ریشــه کن شادی آور بــر دل غمــدیدگــان این وطـن شکـــر نعمت را به جای آور همـی انفـاق کن قبل از آنــی که رسـد مر نوبت غسـل وکفن بوی عطــر مهــر ایزد بـر جهان مستولی است شمـه …
Read More »در چمــن زار عبـادت، دیدنی ها دیده ام … (الیار)
( شعر زیبا و عارفانه ) آستان مهر … قلب خــود بر آستــان مهــر تو ساییـده ام در چمــن زار عبـادت، دیدنی ها دیده ام خود خدای عالمی، صاحب لقای روز حشـر صوت قرآن از دم ذ رات جان بشنیده ام رود جوشان سلامت، از کواکب جاری است ازکنـــارش من …
Read More »