بایگانی/آرشیو برچسب ها : اشعار رهی معیری

( دلنوشته هایی عاشقانه ) تک بيت هایی زیبا از رهی معیری نه باک از دشمنان باشد، نه بيم از آسمان ما را خداوندا، نگه دار از بلاي دوستان ما را * از محبت نيست، گر با غير، آن بدخو نشست تا مرا از رشک سوزد، در کنار او نشست …

( اشعار زیبا و دلنشین ) فریاد بی حاصل … در پیش بی دردان چرا فریاد بی حاصل کنم گر شکوه ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم در پرده سوزم همچو گل در سینه جوشم همچو مل من شمع رسوا نیستم تا گریه در محفل کنم اول کنم اندیشه …

( اشعار زیبا و دلنشین ) حدیث جوانی … ( رهی معیری ) اشکم ولی به پای عزیزان چکیده‌ام خارم ولی به سایهٔ گل آرمیده‌ام با یاد رنگ و بوی تو ای نو بهار عشق همچون بنفشه سر به گریبان کشیده‌ام چون خاک در هوای تو از پا فتاده‌ام چون اشک در …

(اشعار و دلنوشته های عاشقانه) تو و با لاله رویان، گل ز شاخ عیش چیدن ها … (رهی معیری) تو و با لاله رویان، گل ز شاخ عیش چیدن ها من و چون غنچه از دست تو، پیراهن دریدن ها تو و چون بخت سرکش از من مسکین رمیدن ها …

(شعر و دلنوشته عاشقانه) شاهد افلاکی… چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم …