بایگانی/آرشیو برچسب ها : اشعار شیخ بهایی

عمر عزیز است غنیمت شمار (شیخ بهایی)

عاشقانه های پیری

( شعر آموزنده و زیبا ) عمر عزیز است غنیمت شمار (شیخ بهایی) گر نبود مشربه از زر ناب … با دو کف دست توان خورد آب گر نبود اسب مطلا لگام  … زد بتوان بر قدم خویش گام گر نبود شانه عاج بهر ریش … شانه توان کرد به …

بیشتر بخوانید »

ز وجود بی نیازش، طلب نیاز کردن (شیخ بهایی)

شعر

(شعر زیبا) ز وجود بی نیازش، طلب نیاز کردن … (شیخ بهایی) همه روز روزه بودن، همه شب نماز کردن همه ساله حج نمودن، سفر حجاز کردن ز مدینه تا به کعبه ، سر و پا برهنه رفتن دو لب از برای لبیّک ، به وظیفه باز کردن به مساجد …

بیشتر بخوانید »

هر که را توفیق حق آمد دلیل … (شیخ بهایی)

گل زیبا - اشعار -دلنوشته

( شعر زیبا ) هر که را توفیق حق آمد دلیل … (شیخ بهایی) هر که را توفیق حق آمد دلیل عزلتی بگزید و رست از قال و قیل عزت اندر عزلت آمد، ای فلان تو چه خواهی ز اختلاط این و آن؟ پا مکش از دامن عزلت به در …

بیشتر بخوانید »